چت دانلود

www.enjil.me

دوم قرنتیان 1
عهد جدید
عهد عتیق
1
1از پولس که به خواست خدا رسول عیسی مسیح است، و برادر ما تیموتائوس،
به کلیسای خدا در قُرِنتُس، و همۀ مقدسین در سراسر ایالت اَخائیه:
2فیض و سلامتی از جانب خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح، بر شما باد!
خدای بخشندۀ همۀ دلگرمیها
3متبارک باد خدا، پدر خداوند ما عیسی مسیح،*‏1‏:3 یا:‏ ”خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح“. که پدر رحمتها و خدای همۀ دلگرمیهاست؛ 4که به ما در همۀ سختیهایمان دلگرمی می‌بخشد تا ما نیز بتوانیم با آن دلگرمی که از او یافته‌ایم، دیگران را که از سختیها می‌گذرند، دلگرم سازیم. 5زیرا همان‌گونه که از رنجهای مسیح به‌فراوانی نصیب می‌یابیم، به همان میزان نیز به واسطۀ مسیح از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم. 6اگر در سختی هستیم، به‌خاطر دلگرمی و نجات شماست، و اگر دلگرمیم، باز برای دلگرمی شماست، و این کارگر می‌افتد آنگاه که شما همان رنجها را که ما می‌کشیم با بردباری تحمل می‌کنید. 7امید ما دربارۀ شما استوار است، زیرا می‌دانیم همان‌گونه که در رنجهای ما سهیم هستید، در دلگرمی ما نیز سهیم خواهید بود.
8ای برادران، نمی‌خواهیم از سختیهایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت، بی‌خبر باشید. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم. 9به‌واقع احساس می‌کردیم حکم مرگمان صادر شده است. امّا اینها همه روی داد تا نه بر خود، بلکه بر خدایی توکل کنیم که مردگان را برمی‌خیزاند. 10او ما را از چنین خطر مهلکی رهانید و باز خواهد رهانید. بر اوست که ما امید بسته‌ایم که همچنان ما را خواهد رهانید، 11بخصوص چون شما نیز با دعای خود یاری‌مان دهید. آنگاه بسیار کسان، برای فیضی که در جواب دعای بسیاری به ما بخشیده شده است، از جانب ما شکر خواهند گزارد.
سبب تغییر در برنامۀ سفر پولس
12فخر ما، گواهیِ وجدان ماست بدین که رفتارمان در دنیا و بخصوص نسبت به شما، با قدّوسیت و صداقت خدایی همراه بوده است. ما نه با حکمت بشری،*‏1‏:12 یا ”نفسانی“ یا ”دنیوی“. بلکه بنا بر فیض خدا عمل کرده‌ایم. 13زیرا آنچه به شما می‌نویسیم درست همان است که می‌خوانید و می‌فهمید. و من امید دارم 14همان‌گونه که ما را تا حدی شناخته‌اید، به کمال نیز بشناسید، و بدانید که می‌توانید به ما فخر کنید، چنانکه شما نیز در روز خداوندْ عیسی، مایۀ فخر ما خواهید بود.
15با این اطمینان، بر آن شدم نخست به دیدار شما بیایم تا دو بار برکت بیابید. 16عزم من آن بود که بر سر راهم به مقدونیه از شما دیدار کنم و از مقدونیه دوباره نزدتان بازگردم تا مرا راهی سفر به یهودیه کنید. 17آیا هنگامی که چنین تصمیمی می‌گرفتم، دودل بودم؟ و یا اینکه چون انسانهای معمولی تصمیم می‌گیرم، به گونه‌ای که سخنم همزمان ’آری‘ و ’نه‘ است؟
18به امانت خدا قسم که سخن ما با شما ’آری‘ و ’نه‘ نبوده است. 19زیرا پسر خدا، عیسی مسیح، که من و سیلاس*‏1‏:19 در اصل یونانی: ”سیلوانُس“، که شکل دیگری از ”سیلاس“ است. و تیموتائوس به او در میان شما موعظه کردیم، ’آری‘ و ’نه‘ نبود، بلکه در او همیشه ’آری‘ است. 20زیرا همۀ وعده‌های خدا در مسیح ’آری‘ است و به همین جهت در اوست که ما ’آمین‘ را بر زبان می‌آوریم، تا خدا جلال یابد. 21امّا خداست که ما را با شما در پیوندمان با مسیح استوار می‌سازد. او ما را مسح کرده 22و مُهر مالکیت خویش را بر ما زده و روح خود را همچون بیعانه در دلهای ما جای داده است.
23خدا را شاهد می‌گیرم که تنها به‌خاطر شفقت بر شما بود که به قُرِنتُس بازنگشتم. 24نه اینکه بر ایمان شما سَروری کنیم، بلکه با شما، برای شادمانی شما می‌کوشیم، چرا که در ایمان استوارید.
2
1پس، عزم جزم کردم که دیگر بار، دیداری اندوهبار با شما نداشته باشم. 2زیرا اگر شما را اندوهگین سازم، دیگر چه کسی می‌تواند موجب شادی من شود، جز شما که اندوهگینتان ساخته‌ام؟ 3من بدان‌گونه به شما نوشتم تا به هنگام آمدنم نزد شما، آنان که می‌باید مرا شادمان سازند، مایۀ اندوهم نشوند. چرا که به همۀ شما اطمینان داشتم که شادی من شادی همۀ شماست. 4زیرا با غم بسیار و دلی دردمند و چشمانی اشکبار به شما نوشتم، نه تا اندوهگینتان سازم، بلکه تا از عمق محبتم به خود آگاه شوید.
بخشایش برای شخص خطاکار
5امّا اگر کسی باعث اندوه شده، نه تنها مرا، بلکه - اگر نخواهم گزاف بگویم - تا حدی همۀ شما را اندوهگین ساخته است. 6تنبیهی که از سوی بیشتر شما بر او اِعمال شده، کافی است. 7اکنون دیگر باید او را ببخشید و دلداری دهید، مبادا اندوه بیش از حد، وی را از پا درآورد. 8بنابراین، از شما استدعا دارم او را از محبت خود مطمئن سازید. 9سببِ نوشتنم به شما نیز این بود که شما را بیازمایم و ببینم آیا در هر امری فرمانبردار هستید یا نه؟ 10اگر شما کسی را ببخشید، من نیز او را می‌بخشم. و اگر کسی را بخشیده‌ام - البته اگر موردی برای بخشیدن وجود داشته است - در حضور مسیح و به‌خاطر شما چنین کرده‌ام، 11تا شیطان بر ما برتری نیابد، زیرا از ترفندهای او بی‌خبر نیستیم.
خدمتگزاران عهد جدید
12پس چون برای بشارتِ انجیلِ مسیح به تْروآس رفتم، دریافتم که خداوند در آنجا دری بزرگ به روی من گشوده است. 13امّا باز آرام نداشتم زیرا برادر خود تیتوس را نیافتم. پس با اهالی آنجا وداع کرده، به مقدونیه رفتم.
14امّا خدا را سپاس که همواره ما را در مسیح، در موکب ظفر خود می‌بَرَد و رایحۀ خوش شناخت او را به وسیلۀ ما در همه جا می‌پراکَنَد. 15زیرا برای خدا رایحۀ خوش مسیح هستیم، چه در میان نجات‌یافتگان و چه در میان هلاک‌شوندگان. 16امّا برای یکی بوی مرگ می‌دهیم که به مرگ رهنمون می‌شود؛ برای دیگری عطر حیاتیم که حیات به بار می‌آورد. و کیست که برای چنین کاری کفایت داشته باشد؟ 17برخلاف بسیاری که برای سودجویی به ارزان‌فروشیِ کلام خدا مشغولند، ما در مسیح با خلوص‌نیّت سخن می‌گوییم، همچون کسانی که سخنگوی خدایند و در حضور او می‌ایستند.
3
1آیا بار دیگر شروع به توصیه دربارۀ خود می‌کنیم؟ یا مانند بعضی، نیاز به ارائۀ توصیه‌نامه به شما یا گرفتن توصیه‌نامه از شما داریم؟ 2شما خودْ توصیه‌نامۀ مایید، نامه‌ای نگاشته بر دلهای ما که همگان می‌توانند آن را بخوانند و بفهمند. 3شما نشان داده‌اید که نامۀ مسیح هستید، ثمرۀ خدمت ما، و نگاشته نه با مرکّب، بلکه با روح خدای زنده، و نه بر لوح سنگی، بلکه بر لوح دلهای گوشتین.
4ما چنین اطمینانی به واسطۀ مسیح در حضور خدا داریم. 5نه آنکه خود کفایت داشته باشیم تا چیزی را به حساب خود بگذاریم، بلکه کفایت ما از خداست. 6او ما را کفایت بخشیده که خدمتگزاران عهد جدید باشیم - عهدی که بر کار روح استوار است، نه بر آنچه نوشته‌ای بیش نیست. زیرا ’نوشته‘*‏3‏:6 منظور نوشتۀ شریعت است که سند عهد قدیم بود. می‌کُشد، لیکن روحْ حیات می‌بخشد.
جلال عهد جدید
7حال، اگر خدمتی که به مرگ می‌انجامید و بر حروفِ حک شده بر سنگ استوار بود، با جلال به ظهور رسید، به گونه‌ای که بنی‌اسرائیل نمی‌توانستند به سبب جلالِ چهرۀ موسی بر آن چشم بدوزند، هرچند آن جلال رو به زوال بود، 8چقدر بیشتر، خدمتی که به واسطۀ روح است با جلال خواهد بود. 9زیرا اگر خدمتی که به محکومیت می‌انجامید با جلال بود، چقدر بیشتر خدمتی که به پارساشمردگی می‌انجامد آکنده از جلال است. 10زیرا آنچه زمانی پرجلال بود، اکنون در قیاس با این جلالِ برتر، دیگر جلوه‌ای ندارد. 11و اگر آنچه زوال می‌پذیرفت با جلال همراه بود، چقدر بیشتر آنچه باقی می‌مانَد با جلال همراه است.
12پس چون چنین امیدی داریم، با شهامتِ کامل سخن می‌گوییم؛ 13نه مانند موسی که نقابی*‏3‏:13 یا ”حجابی“؛ همچنین در بقیۀ باب. بر چهرۀ خود کشید تا بنی‌اسرائیل غایت*‏3‏:13 یا: «تمام شدن». آنچه را که رو به زوال بود، نظاره نکنند. 14امّا ذهنهای ایشان تاریک شد زیرا تا به امروز همان نقاب به هنگام خواندن عهد عتیق باقی است و برداشته نشده، زیرا تنها در مسیح زایل می‌شود. 15حتی تا به امروز، هر گاه موسی را می‌خوانند، نقابی بر دل آنها برقرار می‌ماند؛ 16امّا هر گاه کسی*‏3‏:16 در اصل یونانی واژۀ ”کسی“ نیامده است و فعل «بازگشتن» می‌تواند به ”موسی“ و یا به ”دل“ قوم اسرائیل در آیۀ 14 برگردد. برخی نیز این فعل را که در اصل مفرد است، به صورت جمع ترجمه می‌کنند: «اما هر گاه نزد خداوند بازمی‌گردند». نزد خداوند بازمی‌گردد، نقاب برداشته می‌شود. 17خداوند، روح است و هر جا روحِ خداوند باشد، آنجا آزادی است. 18و همۀ ما که با چهرۀ بی‌نقاب، جلال خداوند را، چنانکه در آینه‌ای، می‌نگریم،*‏3‏:18 یا: «منعکس می‌کنیم». به صورت همان تصویر، از جلال به جلالی فزونتر دگرگون می‌شویم؛ و این از خداوند سرچشمه می‌گیرد که روح است.
4
گنجینه‌هایی در ظروف خاکی
1پس چون در نتیجۀ رحمتی که بر ما شده است از چنین خدمتی برخورداریم، دلسرد نمی‌شویم. 2بلکه از روشهای پنهانی و ننگین دوری جسته‌ایم و به فریبکاری توسل نمی‌جوییم و کلام خدا را نیز تحریف نمی‌کنیم، بلکه به‌عکس، با بیانِ آشکار حقیقت، می‌کوشیم در حضور خدا مورد تأیید وجدان همه باشیم. 3حتی اگر انجیل ما پوشیده است، بر کسانی پوشیده است که در طریق هلاکتند. 4خدای این عصر ذهنهای بی‌ایمانان را کور کرده تا نورِ انجیلِ جلالِ مسیح را که صورت*‏4‏:4 یا ”تصویر“. خداست، نبینند. 5زیرا ما خود را موعظه نمی‌کنیم، بلکه عیسی مسیح را به عنوان خداوند موعظه می‌کنیم، و از خودْ تنها به‌خاطر عیسی، و آن هم فقط به عنوان خادم شما سخن می‌گوییم. 6زیرا همان خدا که گفت: «نور از میان تاریکی بتابد،»*پیدایش ‏1‏:3. نور خود را در دلهای ما تابانید تا شناخت جلال خدا در چهرۀ مسیح، ما را منوّر سازد.
7امّا این گنجینه را در ظروفی خاکی داریم، تا آشکار باشد که این قدرت خارق‌العاده از خداست نه از ما. 8ما از هر سو در فشاریم، امّا خُرد نشده‌ایم؛ متحیّریم، امّا نومید نیستیم؛ 9آزار می‌بینیم، امّا وانهاده نشده‌ایم؛ بر زمین افکنده شده‌ایم، امّا از پا درنیامده‌ایم. 10همواره مرگ عیسی را در بدن خود حمل می‌کنیم تا حیات عیسی نیز در بدن ما ظاهر شود. 11زیرا ما که زنده‌ایم، همواره به‌خاطر عیسی به مرگ سپرده می‌شویم تا حیات او در بدن فانی ما آشکار گردد. 12پس مرگ در ما عمل می‌کند، امّا حیات در شما.
13در کتب مقدّس آمده که «ایمان آوردم، پس سخن گفتم.»*مزمور ‏116‏:10. با همین روحِ ایمان، ما نیز ایمان داریم و سخن می‌گوییم. 14زیرا می‌دانیم او که عیسای خداوند را از مردگان برخیزانید، ما را نیز با عیسی برخیزانیده، با شما به حضور او خواهد آورد. 15اینها همه به‌خاطر شماست، تا فیضی که شامل حال عدۀ بیشتر و بیشتری می‌شود، سبب شکرگزاری هر چه بیشتر برای جلال خدا گردد.
16پس دلسرد نمی‌شویم. هرچند انسانِ ظاهری ما فرسوده می‌شود، انسان باطنی روز‌به‌روز تازه‌تر می‌گردد. 17زیرا رنجهای جزئی و گذرای ما جلالی ابدی برایمان به ارمغان می‌آورد که با آن رنجها قیاس‌پذیر نیست. 18پس نه بر آنچه دیدنی است، بلکه بر آنچه نادیدنی است چشم می‌دوزیم، زیرا دیدنیها گذرا، امّا نادیدنیها جاودانی است.
5
مسکن آسمانی ما
1اینک می‌دانیم هر گاه این خیمۀ زمینی که در آن سکونت داریم فرو ریزد، عمارتی از خدا داریم، خانه‌ای ناساخته به دست و جاودانه در آسمان. 2و براستی که در این خیمه آه می‌کشیم، زیرا مشتاق آنیم که مسکن آسمانی خود را در بر کنیم، 3چرا که با در بر کردنش، عریان یافت نخواهیم شد. 4زیرا تا زمانی که در این خیمه هستیم با گرانباری آه می‌کشیم، چون نمی‌خواهیم جامه از تن به در کنیم، بلکه جامه‌ای دیگر به تن کنیم، تا فانی غرقِ حیات شود. 5و خداست که ما را برای این مقصود آماده کرده و روح را همچون بیعانه به ما داده است.
6پس همواره دلگرمیم، هرچند می‌دانیم تا زمانی که در این بدن منزل داریم، از خداوند غریبیم، 7زیرا با ایمان زندگی می‌کنیم، نه با دیدار. 8آری، ما چنین دلگرمیم و ترجیح می‌دهیم از بدن غربت جسته، نزد خداوند منزل گیریم. 9پس خواه در بدن منزل داشته باشیم و خواه در غربت از آن به سر بریم، این را هدف قرار داده‌ایم که او را خشنود سازیم. 10زیرا همۀ ما باید در برابر مسند داوری مسیح حاضر شویم، تا هر کس بنا بر اعمال خوب یا بدی که در ایام سکونت در بدن خود کرده است، سزا یابد.
خدمت آشتی
11پس چون معنی ترس خداوند را می‌دانیم، می‌کوشیم مردمان را مُجاب کنیم. آنچه هستیم بر خدا آشکار است و امیدوارم بر وجدان شما نیز آشکار باشد. 12نمی‌خواهیم باز شروع به توصیه دربارۀ خود کنیم، بلکه می‌خواهیم دلیلی به شما بدهیم که به ما فخر کنید، تا بتوانید پاسخ کسانی را بدهید که به ظاهر فخر می‌کنند، نه به آنچه در قلب است. 13اگر عقل از کف داده‌ایم، به خاطر خداست؛ و اگر عقل سلیم داریم، به خاطر شماست. 14زیرا محبت مسیح بر ما حکمفرماست، چون یقین داریم که یک تن به خاطر همه مرد، پس همه مردند. 15و به خاطر همه مرد تا زندگان دیگر نه برای خود، بلکه برای آن کس زیست کنند که به خاطرشان مرد و برخاست.
16بنابراین، از این پس دربارۀ هیچ‌کس با معیارهای بشری*‏5‏:16 یا: ”معیارهای این دنیا“. قضاوت نمی‌کنیم، و هرچند پیشتر دربارۀ مسیح این‌گونه قضاوت می‌کردیم، اکنون دیگر چنین نیست. 17پس اگر کسی در مسیح باشد، خلقتی تازه است.*‏5‏:17یا: «اگر کسی در مسیح باشد، این خلقتی تازه است». چیزهای کهنه درگذشت؛ هان، همه چیز تازه شده است! 18اینها همه از خداست که به واسطۀ مسیح ما را با خود آشتی داده و خدمت آشتی را به ما سپرده است. 19به دیگر سخن، خدا در مسیح جهان را با خود آشتی می‌داد*‏5‏:19 یا: «خدا در مسیح بود و جهان را با خود آشتی می‌داد». و گناهان مردم را به حسابشان نمی‌گذاشت، و پیام آشتی را به ما سپرد. 20پس سفیران مسیح هستیم، به گونه‌ای که خدا از زبان ما شما را به آشتی می‌خوانَد. ما از جانب مسیح از شما استدعا می‌کنیم که با خدا آشتی کنید. 21او کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت،*‏5‏:21 یا: «قربانی گناه ساخت». تا ما در وی پارساییِ خدا شویم.
6
1در مقام همکاران خدا، از شما استدعا داریم که فیض خدا را بیهوده نیافته باشید. 2زیرا خدا می‌گوید:
«در زمان لطف خود، تو را اجابت کردم
و در روز نجات، یاری‌ات دادم.»*اِشعیا ‏49‏:8.
هان، اکنون زمان لطف خداست؛ هان، امروز روز نجات است.
مشقّات پولس
3ما در هیچ چیز سبب لغزش کسی نمی‌شویم، تا خدمتمان ملامت کرده نشود، 4بلکه در هر چیز شایستگی خود را نشان می‌دهیم، آن‌گونه که از خادمان خدا انتظار می‌رود: با بردباریِ بسیار در زحمات، در سختیها، در تنگناها، 5در تازیانه‌ها، در زندانها، در هجوم خشمگین مردم، در کار سخت، در بی‌خوابی، و در گرسنگی؛ 6با پاکی، با معرفت، با صبر، با مهربانی، با روح‌القدس، با محبت بی‌ریا، 7با راستگویی، با قدرت خدا، با اسلحۀ پارسایی به دست راست و چپ؛ 8در عزّت و ذلّت، و بدنامی و نیکنامی. گویی گمراه‌کننده، امّا حقیقت را می‌گوییم؛ 9گویی گمنام، امّا شناخته شده‌ایم؛ گویی در حال مرگ، امّا هنوز زنده‌ایم؛ گویی دستخوش مجازات، امّا از پا درنیامده‌ایم؛ 10گویی غمگین، امّا همواره شادمانیم؛ گویی فقیر، امّا بسیاری را دولتمند می‌سازیم؛ گویی بی‌چیز، امّا صاحب همه چیزیم.
11ای قرنتیان، ما بی‌پرده با شما سخن گفتیم و دل خود را بر شما گشودیم. 12ما محبت خود را از شما دریغ نمی‌داریم. شمایید که مِهر خود را از ما دریغ می‌کنید. 13با شما همچون فرزندانم سخن می‌گویم؛ شما نیز دل خود را بر ما بگشایید.
پرهیز از هم‌یوغ شدن با بی‌ایمانان
14زیر یوغ ناموافق با بی‌ایمانان مروید، زیرا پارسایی و شرارت را چه پیوندی است و نور و ظلمت را چه رفاقتی؟ 15مسیح و بِلیعال*‏6‏:15 ”بِلیعال“ یکی از نامهای شیطان است. را چه توافقی است و مؤمن و بی‌ایمان را چه شباهتی؟ 16و معبد خدا و بتها را چه سازگاری است؟ زیرا ما معبد خدای زنده‌ایم. چنانکه خدا می‌گوید:
«بین آنها سکونت خواهم گزید
و در میانشان راه خواهم رفت،
و من خدای ایشان خواهم بود
و آنان قوم من خواهند بود.»*لاویان ‏26‏:12؛ اِرمیا ‏32‏:38؛ حِزقیال ‏37‏:27.
17پس، خداوند می‌گوید:
«از میان ایشان بیرون آیید و جدا شوید.
هیچ چیز نجس را لمس مکنید
و من شما را خواهم پذیرفت.»*اِشعیا ‏52‏:11 و حِزقیال ‏20‏:34 و 41.
18«من شما را پدر خواهم بود
و شما مرا پسران و دختران خواهید بود،
خداوندِ قادر مطلق می‌گوید.»*۲سموئیل ‏7‏:14.
7
1پس ای عزیزان، حال که این وعده‌ها از آنِ ما است، بیایید خود را از هر ناپاکیِ جسم و روح بزداییم و با ترس از خدا، تقدس را به کمال رسانیم.
شادمانی پولس
2ما را در دل خود جای دهید. در حق کسی بدی روا نداشته‌ایم، کسی را فاسد نساخته‌ایم و از کسی بهره‌جویی نکرده‌ایم. 3این را نمی‌گویم تا محکومتان کنم. پیشتر به شما گفتم که چنان در دل ما جای دارید که آماده‌ایم با شما بمیریم و با شما زیست کنیم. 4من می‌توانم بی‌پرده با شما سخن بگویم، و به شما بسی فخر می‌کنم. بسیار دلگرم شده‌ام، و به‌رغم همۀ سختیها، شادی مرا حد و مرزی نیست.
5زیرا هنگامی که به مقدونیه رسیدیم، این تنِ ما آسایش نیافت، بلکه از هر سو در زحمت بودیم - در برون جدالها داشتیم، و در درون ترسها. 6امّا خدایی که افسردگان را دلگرمی می‌بخشد، با آمدن تیتوس ما را دلگرم ساخت. 7و ما نه تنها از آمدن او، بلکه به واسطۀ آن دلگرمی که از شما یافته بود، دلگرم شدیم. او از اشتیاق شما به دیدار من، و اندوه عمیقتان، و غیرتی که نسبت به من دارید، خبر آورد، که این بیش از پیش مرا شادمان ساخت.
8زیرا هرچند با نامۀ خود اندوهگینتان ساختم، از کردۀ خود پشیمان نیستم. زیرا با آنکه تا حدی پشیمان بودم - چون می‌بینم نامه‌ام هرچند کوتاه‌زمانی، شما را اندوهگین ساخت - 9امّا اکنون شادمانم، نه از آن رو که اندوهگین شدید، بلکه چون اندوهتان به توبه انجامید. زیرا اندوه شما برای خدا بود، تا هیچ زیانی از ما به شما نرسد. 10چون اندوهی که برای خدا باشد، موجب توبه می‌شود، که به نجات می‌انجامد و پشیمانی ندارد. امّا اندوهی که برای دنیاست، مرگ به بار می‌آورد. 11ببینید اندوهی که برای خدا بود چه ثمراتی در شما پدید آورده است: چه شور و شوقی، چه اشتیاقی به اثبات بی‌گناهیتان، چه نارضایی و احساس خطری، چه دلتنگی، غیرت و مجازاتی. شما از هر حیث ثابت کردید که در آن قضیه بی‌تقصیر بوده‌اید. 12پس نامۀ من به شما به‌خاطر آن کس که بدی کرده و یا آن که به او بدی شده نبوده است، بلکه بدین منظور بوده که در حضور خدا ارادت شما به ما، بر خودتان آشکار شود. 13اینها همه موجب دلگرمی ما شده است.
افزون بر دلگرمی خودِ ما، دیدن شادی تیتوس نیز موجب شادی هر چه بیشتر ما شد، زیرا همگی شما جان او را تازه ساخته بودید. 14من نزد او به شما فخر کردم و شما مرا سرافکنده نساختید، بلکه همان‌گونه که هرآنچه به شما گفتیم درست بود، ثابت شد که فخر ما نزد تیتوس نیز به‌جا بوده است. 15هر بار که او اطاعت همگی شما را به یاد می‌آوَرَد و این را که چگونه با ترس و لرز او را پذیرفتید، دلبستگی‌اش به شما بیشتر می‌شود. 16شادمانم که در هر چیز به شما اطمینان دارم.
8
گردآوری هدایا
1اکنون ای برادران، می‌خواهیم شما را از فیضی که خدا به کلیساهای مقدونیه عطا کرده است، آگاه سازیم. 2زیرا در همان حال که ایشان به سبب زحماتی توانفرسا، در بوتۀ آزمایش قرار داشتند، از شادی بی‌حد و فقر بسیارشان، سخاوتی بیکران جاری گشت. 3چرا که در حد توان خویش - و من شاهدم که حتی بیش از آن - خود پیشقدم شده، 4با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در این خدمتِ به مقدسین سهیم باشند. 5ایشان حتی بسیار بیش از انتظار ما عمل کردند، زیرا نخست خویشتن را به خداوند تقدیم داشتند، و سپس به ما نیز، بر طبق ارادۀ خدا. 6به همین جهت، از تیتوس خواستیم همان‌گونه که خود پیشتر قدمهای آغازین را در تدارک این عمل سخاوتمندانۀ شما برداشته بود، اکنون نیز آن را به کمال رساند. 7پس چنانکه در همه چیز ممتازید - در ایمان، در بیان، در معرفت، در شور و حرارت بسیار، و در محبتتان به ما - پس در این فیضِ بخشندگی نیز گوی سبقت را بربایید.
8این را به شما حکم نمی‌کنم، بلکه می‌خواهم خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم. 9زیرا از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید که هرچند دولتمند بود، به‌خاطر شما فقیر شد تا شما در نتیجۀ فقر او دولتمند شوید.
10پس نظر خود را در این باره بیان می‌کنم، زیرا به سود شماست: سال گذشته، شما نه تنها در انجام این کار خیر، بلکه در ابراز اشتیاق به انجام آن نیز پیشقدم بودید. 11پس اکنون کار خود را به کمال رسانید، تا اشتیاقتان به این کار، انجام کامل آن را نیز، به فراخور توان مالی‌تان، در پی داشته باشد. 12زیرا اگر اشتیاق باشد، هدیۀ شخص مقبول می‌افتد، البته بر حسب آنچه کسی دارد، نه آنچه ندارد.
13زیرا خواست ما این نیست که دیگران در رفاه باشند و شما در فشار، بلکه خواهان برقراری مساواتیم، 14تا غنای شما در حال حاضر، کمبود آنان را برطرف کند، و روزی نیز غنای آنها کمبود شما را برطرف خواهد کرد. بدین‌سان مساوات برقرار خواهد شد، 15چنانکه نوشته شده است: «آن که زیاد برگرفته بود، اضافه نداشت، و آن که کم برگرفته بود، کم نداشت.»*خروج ‏16‏:18.
گسیل داشتن تیتوس به قُرِنتُس
16خدا را شکر می‌کنم که در دل تیتوس نیز نهاده است که همچون من خالصانه به فکر شما باشد. 17زیرا او نه تنها تقاضای ما را پذیرفت، بلکه خود با اشتیاقِ بسیار، برای آمدن نزد شما پیشقدم شد. 18و ما همراه او برادری را می‌فرستیم که همۀ کلیساها او را به‌خاطر خدمتش به انجیل می‌ستایند. 19به‌علاوه، او از سوی کلیساها انتخاب شده تا در انجام این کار خیر که برای جلال خدا و نشان دادن خیرخواهیمان خدمت آن را بر عهده گرفته‌ایم، همسفر ما باشد. 20ما بسیار مراقبیم که خدمت ما در گردآوری این هدیۀ سخاوتمندانه مورد انتقاد کسی قرار نگیرد. 21زیرا می‌کوشیم نه تنها در نظر خداوند، بلکه در نظر مردم نیز آنچه شایسته است انجام دهیم.
22همراه این افراد، برادر خود را نیز می‌فرستیم که بارها اشتیاقش از راههای گوناگون بر ما ثابت شده، و اکنون اشتیاق او به‌خاطر اطمینان بسیارش به شما حتی افزونتر نیز گردیده است. 23دربارۀ تیتوس باید بگویم که در خدمت به شما شریک و همکار من است؛ و دربارۀ برادرانمان نیز باید بگویم که فرستادگان کلیساها و جلال مسیح‌اند. 24پس محبت خود را در عمل به آنها ثابت کنید و نشان دهید که فخر ما به شما بی‌اساس نیست، تا همۀ کلیساها ببینند.
9
1نیازی نیست دربارۀ این خدمتِ به مقدسین به شما بنویسم، 2زیرا از اشتیاقتان به یاری رساندن آگاهم و در این خصوص نزد ایمانداران مقدونیه به شما بالیده‌ام. بدیشان گفته‌ام که شما در ایالت اَخائیه از سال گذشته برای دادنِ هدیه آماده بوده‌اید. این شور و حرارت شما بیشترِ آنان را نیز به عمل برانگیخته است. 3امّا این برادران را می‌فرستم تا فخر ما به شما در این خصوص اشتباه از کار درنیاید، بلکه تا همان‌گونه که به ایشان گفته‌ام، آمادگی لازم را داشته باشید. 4زیرا اگر کسی از ایماندارانِ مقدونیه همراهم بیاید و دریابد که آماده نیستید، ما - و چقدر بیشتر خودتان - از اطمینانی که به شما داشته‌ایم، سرافکنده خواهیم شد. 5پس ضروری دانستم از برادران بخواهم که پیشاپیش به دیدارتان بیایند و تدارک هدیۀ سخاوتمندانه‌ای را که وعده داده بودید، به اتمام رسانند. آنگاه این هدیه، هدیه‌ای خواهد بود که نه با تنگ‌چشمی، بلکه با گشاده‌دستی داده شده است.
تشویق به سخاوت در هدیه دادن
6به یاد داشته باشید که هر که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید، و هر که فراوان بکارد، فراوان هم بر خواهد داشت. 7هر کس همان قدر بدهد که در دل قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد. 8و خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد تا در همه چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود و برای انجام هر کارِ نیکو، به‌فراوانی داشته باشید. 9چنانکه نوشته شده:
«با گشاده‌دستی به نیازمندان بخشیده،
نیکوکاری‌اش جاودانه پاینده است.»*مزمور ‏112‏:9.
10و او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد، بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت. 11آنگاه از هر حیث دولتمند خواهید شد تا بتوانید در هر فرصتی سخاوتمند باشید، و این سخاوت شما به واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید.
12انجام این خدمت، نه تنها نیازهای مقدسین را برآورده می‌سازد، بلکه به صورت سپاسگزاریهای بسیار حتی به سوی خدا سَرریز می‌شود. 13به‌خاطر مُهر تأیید این خدمت بر زندگی شما، مردم خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است تمجید خواهند کرد، و نیز برای سخاوتی که در کمک به آنها و به همه نشان می‌دهید. 14آنان به‌خاطر فیض عظیم خدا که بر شماست، با علاقه و اشتیاق بسیار برای شما دعا خواهند کرد. 15سپاس بر خدا برای عطای وصف‌ناپذیرش!
10
دفاع پولس از خدمتش
1من، پولس، که در حضور شما ’زبونم‘ امّا به دور از شما ’جسور‘، با حلم و نرمش مسیح از شما استدعا دارم 2و التماس می‌کنم که به هنگام آمدنم نزد شما ناگزیر نباشم با کسانی که می‌پندارند ما با میزانهای این دنیا*‏10‏:2 یا ”بشری“. زندگی می‌کنیم، با جسارت بسیار عمل کنم. 3زیرا هرچند در این دنیا به سر می‌بریم،*‏10‏:3 یا: «هرچند بشریم». امّا به روش دنیوی*‏10‏:3 یا ”بشری“؛ همچنین در آیۀ 4. نمی‌جنگیم. 4چرا که اسلحۀ جنگ ما دنیوی نیست، بلکه به نیروی الهی قادر به انهدام دژهاست. 5ما استدلالها و هر ادعای تکبّرآمیز را که در برابر شناخت خدا قد علم کند ویران می‌کنیم و هر اندیشه‌ای را به اطاعت از مسیح اسیر می‌سازیم. 6و در حالِ آماده‌باش هستیم، تا وقتی اطاعت خودِ شما کامل شود، هر نااطاعتی را به مجازات رسانیم.
7شما تنها به ظواهر می‌نگرید.*‏10‏:7 یا: «به آنچه در برابر چشمتان است، توجه کنید». اگر کسی اطمینان دارد از آنِ مسیح است، باید در نظر داشته باشد که ما نیز به همان اندازه از آنِ مسیحیم. 8زیرا سرافکنده نخواهم شد حتی اگر اندکی بیش از اندازه به اقتداری فخر کنم که خداوند نه برای ویرانی بلکه برای بنای شما به ما داده است. 9نمی‌خواهم به نظر آید که می‌کوشم با نامه‌های خود شما را بترسانم، 10زیرا بعضی می‌گویند: «نامه‌های او وزین و قوی است، امّا حضورش ضعیف و بیانش رقّت‌انگیز.» 11آنان که چنین می‌گویند باید بدانند که هرآنچه در غیاب خود در نامه‌هامان می‌گوییم، همان را به هنگام حضور، به عمل خواهیم آورد.
12ما جرأت نمی‌کنیم خود را از زمرۀ کسانی بشماریم یا با کسانی قیاس کنیم که خودستایند. چه نابخردانه است که آنان دربارۀ خویشتن با میزانهای خودشان قضاوت می‌کنند و خود را با خود می‌سنجند. 13ولی ما نه بیش از حدِ مجاز، بلکه در حدودی فخر می‌کنیم که خدا برایمان معین کرده است، حدودی که شما را نیز در بر می‌گیرد. 14ما از حدود خود پا فراتر نگذاشته‌ایم، چنانکه گویی هرگز نزد شما نیامده باشیم. زیرا نخستین کسانی بودیم که انجیل مسیح را به شما رساندیم. 15ما به آنچه دیگران انجام داده‌اند فخر نکرده، از حدود خود تجاوز نمی‌کنیم. امید ما این است که هر چه ایمان شما بیشتر رشد می‌کند، دامنۀ فعالیت ما در میان شما نیز گسترده‌تر شود، 16تا بتوانیم انجیل را در سرزمینهایی فراسوی شما بشارت دهیم. زیرا نمی‌خواهیم به کاری فخر کنیم که پیشتر، و آن هم در قلمرو شخصی دیگر انجام شده است. 17پس «هر که فخر می‌کند، به خداوند فخر کند.»*اِرمیا ‏9‏:24. 18زیرا نه آن که خودستایی کند پذیرفته می‌شود، بلکه آن که خدا او را بستاید.
11
پولس و رسولان دروغین
1امیدوارم اندک حماقتی را در من تحمل کنید، و چنین نیز کرده‌اید! 2من غیرتی خدایی نسبت به شما دارم، زیرا شما را به یک شوهر، یعنی مسیح، نامزد ساختم، تا همچون باکره‌ای پاکدامن به او تقدیمتان کنم. 3امّا بیم دارم همان‌گونه که حوا فریب حیلۀ مار را خورد، فکر شما نیز از سرسپردگی صادقانه و خالصی که به مسیح دارید، منحرف شود. 4زیرا اگر کسی نزدتان بیاید و شما را به عیسای دیگری جز آن که ما به شما موعظه کردیم، موعظه کند، یا اگر روحی متفاوت با آن روح که دریافت کردید یا انجیلی غیر از آن انجیل که شنیدید به شما عرضه کند، به آسانی تحملش می‌کنید. 5امّا گمان نمی‌کنم من از آن ’بزرگْ‌رسولان‘ چیزی کم داشته باشم. 6شاید سخنوری ماهر نباشم، امّا در معرفت چیزی کم ندارم؛ این را به کمال و از هر حیث به شما ثابت کرده‌ایم.
7آیا گناه کردم که با بشارتِ رایگانِ انجیلِ خدا به شما، خود را پست ساختم تا شما سرافراز شوید؟ 8من با پذیرفتن کمک مالی، کلیساهای دیگر را غارت کردم تا بتوانم شما را خدمت کنم. 9و در مدت اقامتم بین شما، هر گاه به چیزی نیاز داشتم، باری بر دوش کسی ننهادم، زیرا برادرانی که از مقدونیه آمدند احتیاجات مرا برآوردند. و من به هیچ روی باری بر دوشتان نبوده‌ام و از این پس نیز نخواهم بود. 10به آن راستی مسیح که در من است قسم، که هیچ‌کس در نواحی اَخائیه این فخرِ مرا از من نخواهد گرفت. 11آیا از آن رو چنین می‌گویم که دوستتان ندارم؟ خدا می‌داند که دوستتان دارم! 12و این رَویّۀ خود را ادامه خواهم داد تا فرصت را از فرصت‌طلبان بازستانم، از آنان که در صددند تا خود را در آنچه بدان فخر می‌کنند با ما برابر سازند.
13زیرا چنین کسان، رسولان دروغین و کارگزارانی فریبکارند که خود را در سیمای رسولان مسیح ظاهر می‌سازند. 14و این عجیب نیست، زیرا شیطان نیز خود را به شکل فرشتۀ نور درمی‌آورد؛ 15پس تعجبی ندارد که خادمانش نیز خود را به خادمان طریق پارسایی همانند سازند. سرانجامِ اینان فراخور کارهایشان خواهد بود.
فخر پولس به رنجهای خود
16باز می‌گویم: کسی مرا بی‌فهم نپندارد. امّا اگر چنین می‌کنید، دست‌کم مرا چون شخصی بی‌فهم بپذیرید، تا بتوانم اندکی فخر کنم. 17وقتی این چنین با اطمینان از فخر خود می‌گویم، نه از جانب خداوند، بلکه از سَرِ بی‌فهمی است. 18از آنجا که بسیاری به طریق دنیایی فخر می‌کنند، من نیز فخر خواهم کرد. 19زیرا شما بی‌فهمان را شادمانه تحمل می‌کنید، چرا که خود البته بس فهیم هستید! 20حقیقت این است که شما حتی کسانی را که شما را بندۀ خود می‌سازند، یا از شما بهره می‌کشند، یا شما را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهند، یا بر شما ریاست می‌کنند، یا به صورتتان سیلی می‌زنند، به‌خوبی تحمل می‌کنید. 21با کمال شرمندگی باید اقرار کنم که ما ضعیفتر از آن بوده‌ایم که قادر به چنین کارهایی باشیم!
اگر کسی به خود اجازه می‌دهد به چیزی فخر کند - باز هم همچون بی‌فهمان سخن می‌گویم - من نیز به خود اجازه می‌دهم به آن فخر کنم. 22آیا عبرانی‌اند؟ من نیز هستم! آیا اسرائیلی‌اند؟ من نیز هستم! آیا از نسل ابراهیم‌اند؟ من نیز هستم! 23آیا خادم مسیح‌اند؟ چون دیوانگان سخن می‌گویم - من بیشتر هستم! از همه سخت‌تر کار کرده‌ام، به دفعاتِ بیشتر به زندان افتاده‌ام، بیش از همه تازیانه خورده‌ام، بارها و بارها با خطر مرگ روبه‌رو شده‌ام. 24پنج بار از یهودیان، سی و نه ضربه شلاق خوردم. 25سه بار چوبم زدند، یک بار سنگسار شدم، سه بار کشتی سفرم غرق شد، یک شبانه‌روز را در دریا سپری کردم. 26همواره در سفر بوده‌ام و خطر از هر سو تهدیدم کرده است: خطرِ گذر از رودخانه‌ها، خطرِ راهزنان؛ خطر از سوی قوم خود، خطر از سوی اجنبیان؛ خطر در شهر، خطر در بیابان، خطر در دریا؛ خطر از سوی برادران دروغین. 27سخت کار کرده و محنت کشیده‌ام، بارها بی‌خوابی بر خود هموار کرده‌ام؛ گرسنگی و تشنگی را تحمل کرده‌ام، بارها بی‌غذا مانده‌ام و سرما و عریانی به خود دیده‌ام. 28افزون بر همۀ اینها، بارِ نگرانی برای همۀ کلیساهاست که هر روزه بر دوشم سنگینی می‌کند. 29کیست که ضعیف شود و من ضعیف نشوم؟ کیست که بلغزد و من نسوزم؟
30اگر می‌باید فخر کنم، به چیزهایی فخر خواهم کرد که ضعف مرا نشان می‌دهد. 31خدا، پدر خداوندْ عیسی، که او را جاودانه سپاس باد، می‌داند که دروغ نمی‌گویم. 32در دمشق، حاکمِ منصوبِ شاهْ حارِث، نگهبانانی بر شهرِ دمشقیان گماشت تا گرفتارم کنند. 33امّا مرا در زنبیلی، از پنجره‌ای که بر حصار شهر بود، پایین فرستادند و این‌گونه از چنگش گریختم.
12
رؤیاهای پولس و خار جسم او
1می‌باید که فخر کنم؛ هرچند سودی از آن حاصل نمی‌شود، ادامه می‌دهم و به رؤیاها و مکاشفات خداوند می‌پردازم. 2شخصی را که در مسیح است، می‌شناسم که چهارده سالِ پیش به آسمان سوّم ربوده شد. نمی‌دانم با بدن به آسمان رفت یا بیرون از بدن، خدا می‌داند. 3و می‌دانم که به فردوسْ بالا برده شد - با بدن یا بیرون از بدن، خدا می‌داند - 4و چیزهای وصف‌ناشدنی شنید، که سخن گفتن از آنها بر انسان جایز نیست. 5من به چنین شخصی فخر می‌کنم. امّا دربارۀ خود، جز به ضعفهایم فخر نخواهم کرد. 6حتی اگر بخواهم فخر کنم، بی‌فهم نخواهم بود، زیرا حقیقت را بیان می‌کنم. امّا از این کار می‌پرهیزم تا کسی مرا چیزی بیش از آن مپندارد که در من می‌بیند و از من می‌شنود.
7امّا برای اینکه عظمت بی‌اندازۀ این مکاشفات مغرورم نسازد، خاری در جسمم به من داده شد، یعنی عامل شیطان، تا آزارم دهد و مرا از غرور بازدارد. 8سه بار از خداوند تمنا کردم آن را از من برگیرد، 9امّا مرا گفت: «فیض من تو را کافی است، زیرا قدرت من در ضعف به کمال می‌رسد.» پس با شادیِ هر چه بیشتر به ضعفهایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من ساکن شود. 10از همین رو، در ضعفها، دشنامها، سختیها، آزارها و مشکلات، به‌خاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم.
نگرانی پولس برای قرنتیان
11همچون بی‌فهمان رفتار کرده‌ام! شما ناگزیرم کردید. می‌بایست مورد ستایشتان باشم، چرا که هرچند هیچم، امّا از آن ’بزرگْ‌رسولان‘ چیزی کم ندارم. 12نشانه‌های رسالت، در نهایتِ بردباری در میان شما به ظهور رسید، با آیات و عجایب و معجزات. 13در قیاس با سایر کلیساها، چه اجحافی در حق شما شد، جز اینکه هرگز باری بر دوشتان نبوده‌ام؟ برای این بدی که در حق شما کردم، مرا ببخشید!
14اکنون آماده‌ام برای بار سوّم به دیدارتان بیایم، و باری بر دوشتان نخواهم بود. زیرا نه اموال شما، بلکه خود شما را می‌خواهم. چرا که فرزندان نیستند که باید برای والدین خود بیندوزند، بلکه والدین برای فرزندان خود می‌اندوزند. 15پس من با شادی بسیار هر چه دارم در راه جانهای شما خرج خواهم کرد و حتی جان خود را نیز دریغ نخواهم داشت. اگر من شما را بیشتر دوست می‌دارم، آیا شما باید مرا کمتر دوست بدارید؟
16امّا حتی اگر بپذیرید که خود بر دوش شما باری نبوده‌ام، لابد می‌گویید چون شخصی مکّار هستم، باید به نحوی از شما بهره‌برداری کرده باشم. 17آیا به واسطۀ آنان که نزدتان فرستادم از شما سوءاستفاده کردم؟ 18من تیتوس را بر آن داشتم که نزد شما بیاید و برادرمان را نیز همراهش فرستادم. آیا تیتوس از شما سوءاستفاده کرد؟ آیا ما نیز به همین شیوه رفتار نکردیم و همین رَویّه را در پیش نگرفتیم؟
19آیا تا اینجا بر این تصور بوده‌اید که می‌کوشیم در برابر شما از خود دفاع کنیم؟ ما در حضور خدا و همچون کسانی سخن می‌گوییم که در مسیح‌اند، و هرآنچه می‌کنیم، ای عزیزان، برای بنای شماست. 20زیرا بیم آن دارم که نزدتان بیایم و شما را آن‌گونه که انتظار دارم، نبینم، و شما نیز مرا چنانکه انتظار دارید، نبینید. بیم آن دارم که در میان شما جدال، حسد، خشم، خودخواهی، افترا، غیبت، غرور و بی‌نظمی ببینم. 21و نیز بیم آن دارم که چون نزد شما آیم، خدا بار دیگر مرا در حضور شما فروتن سازد و من به‌خاطر برخی که در گذشته گناه کرده و از ناپاکی، بی‌عفتی و عیاشی خود توبه نکرده‌اند، اندوهگین شوم.
13
آخرین هشدارها
1این سوّمین بار است که به دیدارتان می‌آیم. «به گواهیِ دو یا سه شاهد، هر سخنی ثابت خواهد شد.»*تثنیه ‏19‏:15. 2من در دیدار دوّم خود، کسانی را که در گذشته مرتکب گناه شده بودند، و نیز هر کس دیگر را هشدار دادم و اکنون نیز در غیاب خود باز هشدار می‌دهم که وقتی نزدتان بیایم، بر کسی آسان نخواهم گرفت. 3زیرا شما حجّت می‌خواهید بر اینکه مسیح در من سخن می‌گوید. او در قبال شما ضعیف نیست، بلکه در میان شما تواناست. 4زیرا هرچند در ضعف بر صلیب شد، امّا به قدرت خدا زیست می‌کند. به همین‌سان، ما نیز در او ضعیفیم، امّا با او در قبال شما به قدرت خدا زیست خواهیم کرد.
5خود را بیازمایید تا ببینید آیا در ایمان هستید یا نه. خود را مَحَک بزنید. آیا درنمی‌یابید که عیسی مسیح در شماست؟ مگر آنکه در این آزمایش مردود بشوید! 6و امیدوارم پی ببرید که ما مردود نشده‌ایم. 7دعای ما به درگاه خدا این است که مرتکب خطایی نشوید؛ نه تا معلوم شود که ما از آزمایش سرافراز بیرون آمده‌ایم، بلکه تا شما آنچه را که درست است، انجام دهید، حتی اگر به نظر آید که ما مردود شده‌ایم. 8زیرا نمی‌توانیم هیچ عملی برخلاف حقیقت انجام دهیم، بلکه هرآنچه می‌کنیم برای حقیقت است. 9زیرا هر گاه ما ضعیف باشیم و شما قوی، موجب شادیمان خواهد بود، و دعای ما این است که شما احیا شوید. 10به همین خاطر، در غیابم این مطالب را به شما می‌نویسم تا وقتی نزدتان آمدم، مجبور نباشم از اقتدار خود با شدتِ عمل استفاده کنم، اقتداری که خداوند نه برای ویران کردن، بلکه برای بنا به من داده است.
خاتمه
11در خاتمه، ای برادران، شاد باشید؛*‏13‏:11 واژۀ یونانی که در اینجا «شاد باشید» ترجمه شده، برای خداحافظی نیز به کار می‌رفت. احیا شوید؛*‏13‏:11 یا: «در جهت احیا و تجدید قوای خود بکوشید». پند گیرید؛*‏13‏:11 یا: «یکدیگر را تشویق کنید». همرأی باشید؛ و در صلح و صفا زندگی کنید، که خدای محبت و صلح و صفا با شما خواهد بود.
12یکدیگر را به بوسه‌ای مقدّس سلام گویید. 13همۀ مقدسین، شما را سلام می‌فرستند.
14فیض خداوندْ عیسی مسیح، محبت خدا و رفاقتِ*‏13‏:14 اصل یونانی این واژه حاوی مفاهیم ”مصاحبت“ و ”مشارکت“ نیز هست. روح‌القدس*‏13‏:14 یا: ”در روح‌القدس“. با همۀ شما باد.

آیا می فهمید آنچه را خوانده اید؟

چت با یک مسیحی
فصل بعدی

كتاب مقدس مسیحیان شامل ۶۶ كتاب می‌باشد كه در یك جلد جمع آوری شده است و مجموعاً كتاب مقدس خوانده می‌شود.

كتاب مقدس دارای دو قسمت بنام عهد عتیق و عهد جدید می‌باشد.

برای خواندن کتاب دیگری از کتاب مقدس، یک کتاب را از لیست انتخاب کنید.