چت دانلود

www.enjil.me

تثنیه 1
عهد جدید
عهد عتیق
1
یادآوری سخنان خداوند
1این است سخنانی که موسی در آن سوی اردن در بیابان، یعنی در عَرَبه، مقابل سوف، بین فاران و توفِل، لابان، حَضیروت و دی‌ذَهَب، به تمامی اسرائیل گفت. 2از حوریب تا قادِش‌بَرنِع از راه کوه سِعیر، سفر یازده روزه است. 3در نخستین روز ماه یازدهم، در سال چهلم، موسی با بنی‌اسرائیل مطابق هرآنچه خداوند به او دربارۀ ایشان فرمان داده بود، سخن گفت، 4پس از آنکه سیحون پادشاه اَموریان را که در حِشبون ساکن بود، و عوج پادشاه باشان را که در عَشتاروت در اِدرِعی سکونت داشت، شکست داده بود. 5در آن سوی اردن در سرزمین موآب، موسی به شرح این شریعت پرداخته، گفت:
6«یهوه خدای ما، ما را در حوریب خطاب کرده، گفت: ”توقف شما در این کوه کافی است. 7پس برخاسته، کوچ کنید و به نواحی مرتفع اَموریان و تمامی حوالی آن در عَرَبه، در نواحی مرتفع، در دشت، در نِگِب و کنارۀ دریا، یعنی سرزمین کنعانیان، و لبنان تا رودخانۀ بزرگ که فُرات باشد، بروید. 8بنگرید که این سرزمین را پیش روی شما نهاده‌ام. پس داخل شده، سرزمینی را که خداوند برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسم خورد که آن را به ایشان و بعد از آنها به نسل ایشان ببخشد، تصرف کنید.“
برگزیدن رؤسای قبایل
9«در آن هنگام به شما متکلم شده، گفتم: ”من به تنهایی نمی‌توانم متحمل شما باشم. 10یهوه خدایتان شما را کثیر گردانیده است، و اینک امروز چون ستارگان آسمان بی‌شمارید. 11یهوه خدای پدرانتان شما را هزار برابر بیفزاید و مطابق آنچه به شما وعده داده است، برکت دهد. 12اما من چگونه به تنهایی متحمل محنت و بار و نزاعهای شما شوم؟ 13پس برای قبایل خود مردانی حکیم و فهمیده و سرشناس برگزینید تا آنها را به ریاست بر شما برگمارم.“ 14و شما در پاسخ من گفتید: ”آنچه گفتی نیکوست که انجام دهیم.“ 15پس من سران قبایل شما را که مردانی حکیم و سرشناس بودند برگرفتم، و آنان را به ریاست شما نصب کردم، تا سردارانِ هزاره‌ها و سردارانِ صد‌ها و سردارانِ پنجاه‌ها و سردارانِ ده‌ها، و صاحبمنصبان در قبیله‌های شما باشند. 16در آن هنگام داورانِ شما را امر کرده، گفتم: ”دعاوی برادرانتان را بشنوید، و در میان هر کس و برادرش یا غریبی که نزد وی است، به انصاف داوری کنید. 17در داوری ظاهربینی مکنید. به کوچک مانند بزرگ، گوش فرا دهید. از انسان مهراسید، زیرا داوری از آنِ خداست. هر دعوایی که برای شما دشوار باشد، نزد من آورید تا آن را بشنوم.“ 18در آن هنگام هر چه می‌بایست انجام دهید، به شما فرمان دادم.
امتناع از ورود به کنعان
19«پس از حوریب عزیمت کرده، از سراسر آن بیابان بزرگ و ترسناک که شما دیدید گذشته، به راه نواحی مرتفع اَموریان رفتیم، چنانکه یهوه خدایمان به ما امر فرمود، و به قادِش‌بَرنِع رسیدیم. 20آنگاه به شما گفتم: ”به نواحی مرتفع اَموریان که یهوه خدایمان به ما می‌دهد، رسیده‌اید. 21بنگرید که یهوه خدای شما این سرزمین را پیش روی شما نهاده است. پس برآیید و چنانکه یهوه خدای پدرانتان به شما گفته است، آن را به تصرف درآورید. ترسان و هراسان مباشید.“
22«سپس همۀ شما نزد من آمده، گفتید: ”مردانی پیشاپیش خود بفرستیم تا این سرزمین را برای ما تجسس کنند و ما را از راهی که باید از آن برویم و شهرهایی که به آنها درمی‌آییم، خبر آورند.“ 23این سخن مرا پسند آمد، پس دوازده تن از شما، یعنی یک مرد را از هر قبیله گرفتم. 24ایشان رو به سوی نواحی مرتفع نهاده، به وادی اِشکول رسیدند و آن را جاسوسی کردند. 25و از میوۀ آن سرزمین به دست خود گرفته، نزد ما آوردند و ما را خبر داده، گفتند: ”سرزمینی که یهوه خدایمان به ما می‌دهد نیکوست.“
26«اما شما نخواستید بروید، بلکه از فرمان یهوه خدای خود سر پیچیدید. 27در خیمه‌های خود شِکوِه کرده، گفتید: ”خداوند از سرِ دشمنی، ما را از سرزمین مصر بیرون آورد تا به دست اَموریان تسلیممان کرده، هلاک سازد. 28حال کجا می‌رویم؟ برادرانمان در دل ما هراس افکنده، گفته‌اند: ’این مردمان از ما بزرگتر و بلندقامت‌ترند. شهرهایشان بزرگ است و حصارهایشان سر به فلک کشیده، و عَناقیان را نیز در آنجا دیده‌ایم!“‘ 29آنگاه من به شما گفتم: ”مترسید و از ایشان هراسان مباشید. 30یهوه خدایتان که پیشاپیش شما می‌رود، برای شما خواهد جنگید، درست همان‌گونه که در برابر دیدگانتان در مصر برای شما کرد، 31و نیز در بیابان، جایی که دیدید چگونه یهوه خدایتان همچون کسی که پسر خود را می‌بَرد، شما را در تمام راهی که پیمودید، می‌بُرد تا به این مکان رسیدید.“ 32با وجود این همه، به یهوه خدایتان اعتماد نکردید، 33که شبانگاه در آتش و هنگامِ ظهر در ابر پیشاپیش شما در راه می‌رفت تا برای شما مکانی به جهت اردو زدن بجوید و راهی را که باید به آن بروید به شما بنمایاند.
مجازات طغیان اسرائیل
34«خداوند سخنان شما را شنیده، خشمگین شد و سوگند خورده، گفت: 35”هیچ‌یک از مردمانِ این نسل شریر، سرزمین نیکویی را که سوگند خوردم به پدرانتان بدهم، نخواهند دید، 36مگر کالیب پسر یِفُنّه. او آن را خواهد دید و من زمینی را که بر آن گام زده است، به او و به فرزندانش خواهم داد، زیرا خداوند را پیروی کامل نمود.“ 37خداوند به سبب شما، حتی بر من نیز خشم گرفته، گفت: ”تو نیز به آنجا داخل نخواهی شد. 38یوشَع پسر نون، که به حضور تو می‌ایستد، به آنجا داخل خواهد شد. پس او را تقویت کن، زیرا اوست که آن سرزمین را به ملکیت بنی‌اسرائیل در خواهد آورد. 39و اما کودکان شما که می‌گفتید به اسارت*‏1‏:39 یا ”یغما“. خواهند رفت، و فرزندانتان که امروز نیک و بد را تمیز نمی‌دهند، بدان‌جا در خواهند آمد. من آن را به ایشان خواهم بخشید و مالک آن خواهند شد. 40اما شما، برگشته از راه دریای سرخ به بیابان کوچ کنید.“
41«آنگاه در پاسخ من گفتید: ”به خداوند گناه کرده‌ایم. پس رفته، مطابق هرآنچه یهوه خدایمان به ما فرمان داد، جنگ خواهیم کرد.“ سپس هر یک از شما اسلحه برگرفته عزیمت کردید که به نواحی مرتفع برآیید. 42اما خداوند به من فرمود: ”ایشان را بگو نروند و نجنگند، زیرا که من در میان شما نیستم، مبادا در برابر دشمنان خود شکست بخورید.“ 43پس به شما گفتم، اما گوش نگرفتید، بلکه از فرمان خداوند سر پیچیدید و با گستاخی به نواحی مرتفع برآمدید. 44آنگاه اَموریانی که در آن نواحی مرتفع ساکن بودند به مقابله با شما بیرون آمده، همچون زنبور شما را تعقیب کردند و شما را از سِعیر تا حُرما شکست دادند. 45پس بازگشته، در حضور خداوند گریستید، اما خداوند صدای شما را نشنید و به شما گوش فرا نداد. 46پس روزهای بسیار در قادِش سکونت گزیدید، تمام ایامی که در آنجا به سر بردید.
2
سرگردانی در بیابان
1«پس برگشته مطابق آنچه خداوند به من گفته بود، از راه دریای سرخ، به بیابان کوچ کردیم و روزهای بسیار کوهستان سِعیر را دور زدیم. 2آنگاه خداوند به من گفت: 3”شما به اندازۀ کافی این کوهستان را دور زده‌اید. حال به سوی شمال بروید. 4قوم را فرمان داده بگو: ’شما از قلمرو برادرانتان، یعنی نسل عیسو می‌گذرید که در سِعیر ساکنند. آنان از شما خواهند ترسید. پس بسیار مراقب باشید. 5ایشان را تحریک مکنید، زیرا از سرزمین ایشان حتی به قدر کفِ پایی هم به شما نخواهم داد، چونکه کوهستان سِعیر را به عیسو به ملکیت بخشیده‌ام. 6خوراک را از ایشان به نقره خریده، بخورید و آب را از ایشان به نقره خریده، بنوشید. 7زیرا یهوه خدایتان شما را در همۀ کارهای دستتان برکت داده است. او از ره سپردن شما در این بیابان بزرگ آگاه است. در این چهل سال یهوه خدایتان با شما بوده است و چیزی کم نداشته‌اید.“‘ 8پس ما به دور از برادران خود، بنی‌عیسو‌که در سِعیر ساکنند، از راه عَرَبه، از ایلَت و عِصیون‌جِبِر عبور کردیم.
«سپس تغییر جهت داده، به راه بیابان موآب رفتیم. 9آنگاه خداوند مرا گفت: ”موآب را آزار مرسان و ایشان را به جنگ تحریک مکن، زیرا که از سرزمین ایشان هیچ نصیبی به شما نخواهم داد. چونکه عار*‏2‏:9 ”عار“ از شهرهای مرزی موآب است که در اینجا اصطلاحاً به مفهوم تمام سرزمین موآب به کار رفته است. را به بنی‌لوط به ملکیت داده‌ام.“ 10ایمیان که قومی عظیم و کثیر و همچون عَناقیان بلندقامت بودند پیشتر در آنجا می‌زیستند. 11آنان نیز مانند عَناقیان، از رِفائیانِ غول‌پیکر محسوب می‌شوند، اما موآبیان ایشان را ایمیان می‌خوانند. 12حوریان نیز پیشتر در سِعیر می‌زیستند، اما بنی‌عیسو آنان را بیرون راندند و از پیش روی خویش هلاک کردند و در جای ایشان ساکن شدند، همان‌گونه که اسرائیل با سرزمین ملکیت خویش کردند، سرزمینی که خداوند به آنان بخشید. 13”حال برخیزید و از وادی زارِد بگذرید.“ پس، از وادی زارِد گذشتیم. 14از زمانی که از قادِش‌بَرنِع راه پیمودیم تا زمانی که از وادی زارِد گذشتیم، سی و هشت سال به طول انجامید، تا تمامی نسل مردان جنگی از میان اردوگاه تلف شدند، چنانکه خداوند برای ایشان قسم خورده بود. 15زیرا که به‌واقع دست خداوند بر ضد ایشان بود، تا تمامی ایشان را از میان اردوگاه هلاک کند.
16«پس چون تمامی مردان جنگی از میان قوم تلف شده، مردند، 17خداوند مرا خطاب کرده، گفت: 18”امروز باید از مرز موآب در عار بگذری. 19چون به قلمرو بنی‌عَمّون نزدیک شوی، آزارشان مرسان و تحریکشان مکن زیرا که از سرزمین عَمّونیان هیچ نصیبی به شما نخواهم داد، چون آن را به بنی‌لوط به ملکیت داده‌ام.“ 20(آنجا نیز از سرزمینهای رِفائیانِ غول‌پیکر به شمار می‌آید. رِفائیان پیشتر در آنجا می‌زیستند، اما عَمّونیان آنان را زَمزُمّیان می‌خوانند، 21که قومی عظیم و کثیر، و همچون عَناقیان بلندقامت بودند. اما خداوند آنان را از حضور عَمّونیان*‏2‏:21 در عبری: ”ایشان“. هلاک کرد، و عَمّونیان ایشان را بیرون رانده، در جایشان ساکن شدند، 22چنانکه برای بنی‌عیسو که در سِعیر ساکنند نیز عمل کرد و حوریان را از حضورشان هلاک کرده، آنان را بیرون راند، به گونه‌ای که بنی‌عیسو تا به امروز در جای ایشان ساکنند. 23و اما عَوّیان که در روستاها تا به غزه سکونت داشتند به دست کَفتوریان که از کَفتور*‏2‏:23 که همان ”کریت“ باشد. آمده بودند، هلاک شدند و کَفتوریان در جای ایشان ساکن شدند.) 24”پس برخیزید و عزیمت کرده، از وادی اَرنون بگذرید. بنگر که سیحونِ اَموری پادشاه حِشبون و سرزمینش را به دست شما داده‌ام؛ پس شروع به تصرف کن و با وی جنگ نما. 25امروز شروع کرده ترس و هراس شما را بر قومهای زیر تمام آسمان مستولی خواهم کرد و ایشان آوازۀ تو را شنیده، خواهند لرزید و به سبب تو مضطرب خواهند شد.“
پیروزی بر شاهِ حِشبون
26«پس فرستادگانی با سخنان صلح‌آمیز از بیابان قِدیموت نزد سیحون شاه حِشبون گسیل داشته، گفتم: 27”اجازه بده از سرزمینت بگذرم. از شاهراه خواهم رفت و به جانب راست یا چپ میل نخواهم کرد. 28خوراک را به نقره به من بفروش تا بخورم، و آب را به نقره به من بفروش تا بنوشم. فقط اجازه بده تا بر پایهای خود بگذرم؛ 29چنانکه بنی‌عیسو که در سِعیر ساکنند و موآبیان که در عار ساکنند برای من کردند، تا از رودِ اردن به سرزمینی که یهوه خدای ما به ما می‌دهد بگذرم.“ 30اما سیحون پادشاه حِشبون نخواست از سرحدش بگذریم، زیرا که یهوه خدای تو روح او را سخت و دل او را سنگ ساخت تا او را به دست تو تسلیم کند، چنانکه امروز کرده است. 31خداوند مرا گفت: ”اینک به تسلیم کردنِ سیحون و سرزمینش به دست تو آغاز کرده‌ام. پس شروع به تصرف کن تا سرزمین وی را مالک شوی.“ 32آنگاه سیحون با تمامی قومش برای جنگ با ما به جانب یاهَص بیرون آمد. 33و یهوه خدای ما او را به دست ما تسلیم کرد و ما او را با پسرانش و تمامی قومش شکست دادیم. 34و در آن وقت، تمامی شهرهای او را تسخیر کرده، هر شهر را با مردان و زنان و کودکانش به نابودی کامل سپردیم*‏2‏:34 اصطلاح عبری اشاره بر تقدیم بازگشت‌ناپذیر اشیاء یا اشخاص به خداوند دارد، که اغلب با از بین بردن کامل آنان همراه بود؛ همچنین در ‏۳‏:۶ و در بقیۀ کتاب. و اَحَدی را باقی نگذاشتیم. 35تنها چارپایان را با غنیمت شهرهایی که تسخیر کرده بودیم برای خود به یغما بردیم. 36از عَروعیر در کنار وادی اَرنون، و شهری که در وادی است، تا جِلعاد، شهری نبود که برای ما تسخیرناپذیر باشد. یهوه خدایمان همه را به دست ما تسلیم کرد. 37اما به سرزمین بنی‌عَمّون یعنی سراسر کناره‌های رود یَبّوق و شهرهای ناحیۀ کوهستانی، و به هر جایی که یهوه خدایمان ما را منع کرده بود، نزدیک نشدیم.
3
پیروزی بر شاهِ باشان
1«سپس رهسپار شده، از راهی که به باشان می‌رفت بالا رفتیم. اما عوج، شاهِ باشان، با همۀ قومش برای نبرد در اِدرِعی به مقابله با ما بیرون آمد. 2خداوند مرا گفت: ”از او مترس، زیرا او را با تمامیِ قوم و سرزمینش به دست تو تسلیم کرده‌ام. با او همان کن که با سیحون پادشاهِ اَموری که در حِشبون ساکن بود، کردی.“ 3پس یهوه خدایمان، عوج، شاهِ باشان را نیز با تمامی قومش به دست ما تسلیم کرد، و او را چنان شکست دادیم که اَحَدی برای او باقی نماند. 4در آن وقت، همۀ شهرهای او را گرفتیم، و شهری نماند که از ایشان نگرفته باشیم - شصت شهر یعنی سراسر ناحیۀ اَرجوب را که مملکت عوج در باشان بود. 5تمامیِ اینها شهرهای حصاردار، با دیوارهای بلند و دروازه‌ها و پشت‌بندها بود، سوای شمار بسیار از روستاهای بی‌حصار. 6و آنها را به نابودی کامل سپردیم، چنانکه با سیحون، شاه حِشبون کرده بودیم؛ هر شهر را با مردان و زنان و کودکانش به نابودی کامل سپردیم. 7اما تمامی اَحشام و غنیمت شهرها را برای خود به یغما بردیم. 8در آن وقت، آن سرزمین را، از وادی اَرنون تا کوه حِرمون، از دست دو پادشاهِ اَموریان که در شرق اردن بودند، گرفتیم. 9صیدونیان حِرمون را سیریون، و اَموریان آن را سِنیر می‌خوانند. 10پس تمامی شهرهای دشت و سراسر جِلعاد و باشان را تا سَلِخَه و اِدرِعی که شهرهای مملکت عوج در باشان بود، تسخیر کردیم. 11زیرا تنها عوج، شاهِ باشان، از باقیماندگان رفائیانِ غول‌پیکر بر جا مانده بود. اینک تخت‌خواب او تختی آهنین بود. آیا آن در رَبَّتِ بنی‌عَمّون نیست؟ درازای آن نُه ذِراع*‏3‏:11در عبری: ”اِمّا“. یک اِمّا تقریباً معادل ۴۵ سانتی‌متر است؛ همچنین در بقیۀ کتاب. و پهنایش چهار ذِراع، بر حسب ذِراع رایج بود.*‏3‏:11 در عبری: ”ذِراع آدمی“.
12«از سرزمینی که در آن وقت تصرف کردیم، نواحی شمال عَروعیر واقع در کنار وادی اَرنون، از جمله نیمی از کوهستان جِلعاد را با شهرهایش به رِئوبینیان و جادیان دادم. 13مابقی جِلعاد و همۀ باشان را که مملکت عوج باشد، یعنی تمامی ناحیۀ اَرجوب را به نیم‌قبیلۀ مَنَسی دادم. تمام باشان، سرزمین رِفائیان نامیده می‌شود. 14یائیر از نسل مَنَسی، تمامیِ ناحیه اَرجوب را تا سرحد جِشوریان و مَعَکیان گرفت، و آن مکان یعنی باشان را به نام خود حَووت‌یائیر*‏3‏:14 یعنی ”روستاهای یائیر“. نامید، که تا به امروز به همین نام باقی است. 15و جِلعاد را به ماکیر دادم، 16و به رِئوبینیان و جادیان قلمرویی بخشیدم که از جِلعاد در شمال تا به وادی اَرنون در جنوب، یعنی به وسط وادی که سرحد است، می‌رسید و به سمت شرق تا به نهر یَبّوق که سرحد عَمّونیان است گسترده می‌شد، 17و سرحد غربی آن عَرَبه و رود اردن بود، از دریاچۀ کِنِرِت*‏3‏:17 همان ”دریاچۀ جلیل“ است. در شمال تا به دریای عَرَبه یعنی دریای نمک*‏3‏:17 همان ”دریای مرده“ است. در جنوب، زیر دامنه‌های کوه پیسگاه به سمت شرق.
18«در آن وقت به شما فرمان داده، گفتم: ”یهوه خدای شما این سرزمین را به شما داده است تا آن را تصرف کنید. پس همۀ جنگاوران شما مسلح شده پیشاپیش برادرانِ خود، بنی‌اسرائیل از اردن بگذرند. 19فقط زنان و کودکان و احشامتان، زیرا می‌دانم که احشام بسیار دارید، در شهرهایی که به شما دادم بمانند، 20تا خداوند به برادران شما نیز همچون شما آرامی دهد، و آنان نیز سرزمینی را که یهوه خدای شما در آن سوی اردن به آنان می‌دهد، تصرف کنند. آنگاه هر یک از شما به ملک خود که به شما داده‌ام بازگردید.“ 21در آن وقت به یوشَع فرمان داده، گفتم: ”چشمان تو هرآنچه یهوه خدایتان به این دو پادشاه کرد، دیده است. پس خداوند با تمامی ممالکی نیز که بدانها عبور می‌کنی چنین خواهد کرد. 22از ایشان مترسید، زیرا یهوه خدای شماست که برای شما می‌جنگد.“
منع ورود موسی به کنعان
23«آنگاه نزد خداوند تمنا کرده، گفتم: 24”ای خداوندگارْ یهوه، تو به نشان دادن عظمت و دست نیرومند خود بر خدمتگزارت آغاز کرده‌ای. زیرا کدام خدا در آسمان یا بر زمین هست که بتواند چون تو کارها و اعمال نیرومند انجام دهد؟ 25تمنا آنکه بگذاری عبور کنم و سرزمین نیکویی را که در آن سوی اردن است، یعنی این کوهستان نیکو و لبنان را، ببینم.“ 26اما خداوند به سبب شما بر من خشمگین بود و مرا اجابت نکرد. خداوند مرا گفت: ”تو را کافی است! دیگر در این باره با من سخن مگو. 27به فراز کوه پیسگاه برآی و چشمان خود را به سوی مغرب و شمال و جنوب و مشرق برافراشته، به چشمان خود ببین، زیرا از این اردن نخواهی گذشت. 28اما یوشَع را فرمان بده و او را تشویق و تقویت کن، زیرا او پیشاپیش این قوم از اردن خواهد گذشت و سرزمینی را که خواهی دید، از آنِ ایشان خواهد ساخت.“ 29پس در وادی، در برابر بِیت‌فِعور ماندیم.
4
فرمان به اطاعت
1«اکنون ای اسرائیل، به فرایض و قوانینی که من به شما تعلیم می‌دهم گوش فرا دهید و آنها را به جای آرید، تا زنده بمانید و به آن سرزمینی که یهوه خدای اجدادتان به شما می‌دهد داخل شده، آن را به تصرف آورید. 2بر کلامی که من به شما امر می‌فرمایم نه چیزی بیفزایید و نه چیزی از آن کم کنید، تا فرمانهای یهوه خدایتان را که من به شما امر می‌فرمایم، نگاه دارید. 3چشمان شما آنچه را خداوند در بَعَل‌فِعور کرد، دید، زیرا یهوه خدای شما هر که را از بَعَل خدای فِعور پیروی کرد، از میان شما هلاک ساخت. 4اما شما که به یهوه خدایتان چسبیدید، همگی تا به امروز زنده‌اید. 5اینک چنانکه یهوه خدایم مرا امر فرمود، فرایض و قوانین به شما آموختم تا در سرزمینی که برای تصرف بدان داخل می‌شوید، به آنها عمل کنید. 6پس آنها را نگاه داشته، به جای آرید، زیرا این است حکمت و فهم شما در نظر قومهایی که چون همۀ این فرایض را بشنوند، خواهند گفت: ”بدرستی این قومِ بزرگ، مردمانی حکیم و فهیمند.“ 7زیرا کدام قوم بزرگ است که خدایشان نزدیک ایشان باشد آن‌گونه که یهوه، خدای ما است، هرگاه نزد او دعا می‌کنیم؟ 8و کدام قوم بزرگ است که دارای فرایض و قوانین عادلانه‌ای همچون این شریعت باشد که امروز من در برابر شما می‌نهم؟
9«فقط مراقب و بسیار مواظبِ خویشتن باشید مبادا این چیزها را که چشمان شما دیده است از یاد ببرید، و مبادا اینها در همۀ ایام عمرتان از دل شما بیرون رود؛ آنها را به فرزندانتان و فرزندان فرزندانتان تعلیم دهید. 10این را که چگونه آن روز در حوریب در حضور یهوه خدای خود ایستاده بودید که خداوند مرا گفت: ”قوم را نزد من گِرد آور تا سخنانم را به ایشان بشنوانم، تا بیاموزند که در تمامی روزهای زندگی خود بر زمین از من بترسند و به فرزندان خویش نیز چنین بیاموزند.“ 11و شما نزدیک آمده، در پای کوه ایستادید در حالی که کوه تا به دلِ آسمان در شعله‌های آتش می‌سوخت و تاریکی بود و ابر و ظلمت غلیظ. 12آنگاه خداوند با شما از میان آتش سخن گفت. شما آوای کلام را می‌شنیدید ولی صورتی نمی‌دیدید؛ تنها آوا را می‌شنیدید. 13او عهد خود را که شما را به نگاه داشتنش امر فرموده بود برای شما بیان کرد، یعنی ده فرمان*‏4‏:13 در عبری: ”ده کلمه“. را، و آنها را بر دو لوح سنگی نوشت. 14و در آن هنگام، خداوند مرا امر فرمود که فرایض و قوانین را به شما تعلیم دهم، تا آنها را در سرزمینی که برای تصرفش از اردن عبور می‌کنید، به جای آرید.
منع بت‌پرستی
15«در آن روز که خداوند در حوریب از میان آتش با شما سخن گفت، هیچ صورتی ندیدید، پس بسیار مراقب باشید 16مبادا مرتکب فساد شده، تمثالِ تراشیده، به هر صورت و شکل برای خود بسازید، خواه به شکل مرد و خواه به شکل زن 17و خواه به شکل حیواناتی که روی زمینند یا به شکل پرندگانِ بالداری که در آسمان می‌پرند، 18و یا به شکل خزندگان روی زمین یا ماهیانی که در آبهای زیرِ زمینند. 19و مراقب باشید مبادا چشمان خویش را به آسمان برافرازید و چون خورشید و ماه و ستارگان و تمامی لشکر آسمان را بینید، گمراه شده، آنها را سَجده و عبادت کنید، حال آنکه یهوه خدایتان آنها را به تمامی قومهایی که زیر آسمانند اختصاص داده است. 20اما خداوند شما را برگرفته، از مصر، آن کورۀ آهن، بیرون آورد تا قومی که میراث خود اوست باشید، چنانکه امروز هستید. 21اما خداوند به سبب شما بر من خشمگین شد و سوگند خورد که من از اردن عبور نخواهم کرد و به آن سرزمین نیکو که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد، داخل نخواهم شد. 22زیرا من در همین سرزمین خواهم مرد و از اردن نخواهم گذشت، ولی شما خواهید گذشت و آن سرزمین نیکو را به تصرف خواهید آورد. 23پس مراقب باشید، مبادا عهد یهوه خدای خویش را که با شما بست از یاد ببرید و تمثالِ تراشیده، به شکل هرآنچه یهوه خدایتان شما را از آن بازداشته است، برای خود بسازید. 24از آن رو که یهوه خدای شما آتش سوزاننده و خدای غیور است.
25«چون صاحبِ فرزندان و نوادگان شوید و در آن سرزمین سالخورده گردید، اگر مرتکب فساد شده، تمثالِ تراشیده، به هر شکلی بسازید، و آنچه را که در نظر یهوه خدایتان بد است به جای آورده، او را به خشم آورید، 26آسمان و زمین را امروز شاهد می‌گیرم که از آن سرزمینی که برای تصرف آن از اردن می‌گذرید، همانا به‌زودی نابود خواهید شد. آری، در آنجا برای مدتی طولانی نخواهید زیست بلکه به تمامی نابود خواهید شد. 27خداوند شما را در میان قومها پراکنده خواهد ساخت، و شما در میان مردمانی که خداوند شما را به میانِ آنان می‌رانَد، شماری اندک خواهید بود. 28شما در آنجا، خدایان چوبی و سنگی را که به دست انسان ساخته شده‌اند، عبادت خواهید کرد، خدایانی را که نه می‌بینند و نه می‌شنوند و نه می‌خورند و نه می‌بویند! 29ولی از آنجا یهوه خدای خود را خواهید جُست و او را خواهید یافت، به شرطی که او را با تمامی دل و جان بجویید. 30چون در ایام آخر به تنگی گرفتار آیید و این همه بر سرتان آید، به سوی یهوه خدایتان بازگشت خواهید کرد و به صدای او گوش فرا خواهید داد. 31زیرا یهوه خدای شما خدایی است رحیم. او بی‌کار نخواهد نشست و نابودتان نخواهد کرد، و عهد خویش را با پدرانتان که برای آنها سوگند خورد، از یاد نخواهد برد.
خدای یکتای اسرائیل
32«اکنون دربارۀ ایام گذشته بپرس، دربارۀ ایامی که پیش از تو بوده است، از روزی که خدا آدم را بر زمین آفرید؛ آری، از این کران آسمان تا کران دیگر، بپرس که آیا تا کنون امری چنین عظیم واقع شده یا مانندِ آن شنیده شده است؟ 33آیا هرگز قومی صدای خدا را که از میان آتش سخن گوید، شنیده و زنده مانده است، چنانکه شما شنیدید؟ 34و آیا تا به حال خدایی کوشیده است که برود و قومی از میان قوم دیگر برای خود برگیرد، با مصائب و آیات و معجزات و جنگ، و با دست نیرومند و بازوی افراشته و اعمال عظیم و ترسناک، چنانکه یهوه خدایتان در برابر چشمان شما در مصر برایتان کرد؟ 35این بر شما نمایانده شد تا بدانید که یهوه خداست و خدایی جز او نیست. 36او از آسمان صدای خود را به شما شنوانید تا شما را تأدیب کند و بر زمین آتش عظیم خود را به شما نشان داد و سخنان وی را از میان آتش شنیدید. 37از آنجا که پدرانتان را دوست می‌داشت و نسل ایشان را پس از ایشان برگزید، و به روی خود و با قدرتِ عظیم خویش شما را از مصر به در آورد 38تا قومهایی را که از شما بزرگتر و نیرومندتر بودند از برابرتان براند و شما را به سرزمین ایشان آورده، آن را به ملکیت شما بخشد، چنانکه امروز شده است، 39پس امروز بدانید و به یاد آورید که یهوه خداست، بالا در آسمان و پایین بر زمین، و به‌جز او نیست. 40پس فرایض و فرمانهای او را که من امروز به شما امر می‌فرمایم نگاه دارید، تا شما و فرزندانتان پس از شما روی سعادت بینید، و تا بر سرزمینی که یهوه خدایتان برای همۀ ایام به شما خواهد بخشید، عمر دراز کنید.»
شهرهای پناهگاه
41آنگاه موسی سه شهر به جانب شرق، در آن سوی اردن تعیین کرد 42تا اگر کسی ناخواسته همنوع خود را بکشد بی‌آنکه پیشتر با او دشمنی داشته باشد، بتواند به یکی از آن شهرها بگریزد و زنده بماند. 43آن شهرها عبارت بودند از: باصِر در بیابان بر زمینِ جُلگه برای قبیلۀ رِئوبین، راموت در جِلعاد برای قبیلۀ جاد، و جولان در باشان برای قبیلۀ مَنَسی.
پیش‌درآمد بر رهنمود
44این است شریعتی که موسی پیش روی بنی‌اسرائیل نهاد. 45اینهاست شهادات و فرایض و قوانینی که موسی به بنی‌اسرائیل بیان داشت، هنگامی که ایشان از مصر بیرون آمده، 46در آن سوی اردن، در درۀ مقابل بِیت‌فِعور بودند، در سرزمین سیحون، پادشاه اَموریان که در حِشبون ساکن بود، آن که موسی و بنی‌اسرائیل هنگام بیرون آمدن از مصر، او را شکست دادند 47و سرزمین او و نیز سرزمین عوج، شاه باشان، یعنی سرزمینِ دو شاه اَموری را که در آن سوی اردن، به جانب شرق است، تصرف کردند، 48از عَروعیر واقع در کنار وادی اَرنون تا کوه سیئون که همان حِرمون باشد، 49و تمامی عَرَبه در شرق اردن، تا دریای عَرَبه، زیر دامنه‌های کوه پیسگاه.
5
ده فرمان
1موسی تمامی بنی‌اسرائیل را فرا ‌خواند و به ایشان گفت: «ای اسرائیل، فرایض و قوانینی را که من امروز در گوش شما می‌گویم بشنوید. آنها را فرا گیرید و به‌دقّت به جای آورید. 2یهوه خدای ما در حوریب با ما عهد بست. 3خداوند این عهد را نه با پدران ما، بلکه با ما بست که همگی امروز در اینجا زنده‌ایم. 4خداوند در آن کوه، از میان آتش، روبه‌رو با شما سخن گفت. 5در آن هنگام، من میان خداوند و شما ایستاده بودم تا کلام خداوند را به شما بیان کنم، زیرا شما به سبب آتش می‌ترسیدید و به فراز کوه برنیامدید. او چنین فرمود:
6«”مَنَم یهوه، خدای تو، که تو را از سرزمین مصر، از خانۀ بندگی، بیرون آوردم. 7تو را خدایان دیگر غیر از من*‏5‏:7یا: ”در کنار من“. نباشد.
8«”هیچ تمثالِ تراشیده برای خود مساز، خواه به شکل هرآنچه بالا در آسمان است و یا پایین بر زمین و یا در آبهای زیرِ زمین. 9در برابر آنها سَجده مکن و آنها را عبادت منما. زیرا من یهوه خدای تو، خدایی غیورم که جزای تقصیرات پدران را به فرزندان و به پشتِ سوّم و چهارمِ آنان که مرا نفرت کنند می‌رسانم، 10اما کسانی را که مرا دوست بدارند و فرمانهایم را حفظ کنند، تا هزار پشت*‏5‏:10 یا: «هزاران تن از کسانی را که مرا دوست بدارند و فرمانهایم را حفظ کنند ...». محبت می‌کنم.
11«”نام یهوه خدای خود را به باطل مَبَر، زیرا خداوند کسی را که نام او را به باطل بَرَد، بی‌گناه نخواهد شمرد.*‏5‏:11 یا: «بی‌سزا نخواهد گذاشت».
12«”روز شَبّات را نگاه داشته، آن را مقدس بدار، چنانکه یهوه خدایت تو را امر فرموده است. 13شش روز کار کن و همۀ کارهایت را انجام بده، 14اما روز هفتم شَبّات یهوه خدای توست؛ در آن روز هیچ کار مکن، نه تو، نه پسر یا دخترت، نه غلام یا کنیزت، نه گاو یا الاغت یا هر چارپایی که از آنِ توست و نه غریبی که درون دروازه‌های توست، تا غلام و کنیزت نیز بتوانند چون تو بیاسایند. 15به یاد آر که خود در سرزمین مصر غلام بودی و یهوه خدایت تو را با دست نیرومند و بازوی دراز از آنجا به در آورد. از این روست که یهوه خدایت به تو فرمان داده است که روز شَبّات را نگاه داری.
16«”پدر و مادر خود را گرامی دار، چنانکه یهوه خدایت تو را امر فرموده است، تا روزهایت دراز شود و در سرزمینی که یهوه خدایت به تو می‌بخشد، سعادتمند باشی.
17«”قتل مکن.
18«”زنا مکن.
19«”دزدی مکن.
20«”بر همنوع*‏5‏:20 در عبری ”همسایه“ آمده است. این واژه امروزه تنها برای کسانی به کار می‌رود که در جوار ما زیست می‌کنند، حال آنکه در آن زمان منظور همنوع بوده است. خود شهادت دروغ مده.
21«”به زن همسایه‌ات*‏5‏:21 در عبری: ”همسایه“؛ رجوع کنید به زیرنویس آیۀ ۲۰. طمع مورز؛ و حسرت خانۀ همسایه خود، یا مزرعۀ او، یا غلام و کنیزش، یا گاو و الاغش، یا هیچ چیز دیگر او را مخور.“
22«این سخنان را خداوند در کوه به تمامی جماعت شما از میان آتش و ابر و تاریکی غلیظ، به صدای بلند گفت، و چیزی دیگر نیفزود. پس آنها را بر دو لوح سنگی نوشت و به من داد. 23اما چون شما آن صدا را از میان تاریکی شنیدید، در حالی که کوه به آتش می‌سوخت، شما نزد من آمدید، آری همۀ سران قبایل و مشایخ شما، 24و گفتید: ”اینک یهوه خدای ما جلال و عظمت خود را به ما نمایانده است و صدای او را از میان آتش شنیده‌ایم. امروز دیدیم که می‌شود خدا با انسان سخن بگوید و انسان زنده بماند. 25پس حال چرا بمیریم، زیرا این آتش عظیم ما را خواهد سوزانید. اگر بیش از این صدای یهوه خدای خود را بشنویم، خواهیم مرد. 26زیرا از میان تمامی بشر کیست که مانند ما صدای خدای زنده را که از میان آتش سخن بگوید، شنیده و زنده مانده باشد؟ 27تو خود نزدیک برو و هرآنچه را که یهوه خدای ما می‌گوید، بشنو. آنگاه هرآنچه را که یهوه خدای ما به تو بگوید به ما بازگو، و ما شنیده، به جا خواهیم آورد.“
28«چون شما با من سخن می‌گفتید، خداوند آواز سخنانتان را شنید و به من فرمود: ”سخنانی را که این قوم به تو گفتند شنیدم. آنچه گفتند نیکوست. 29کاش همیشه دلی مانند این داشتند تا از من می‌ترسیدند و فرمانهای مرا به تمامی به جای می‌آوردند، تا خود و فرزندانشان تا به ابد سعادتمند گردند. 30برو و ایشان را بگو تا به خیمه‌های خویش بازگردند. 31اما تو خود اینجا نزد من بایست تا تمامی فرمانها و فرایض و قوانینی را که می‌باید به آنها بیاموزی، به تو بگویم، تا آنها را در سرزمینی که برای تصرف به ایشان می‌دهم، به جای آرند.“ 32پس مراقب باشید تا بر طبق آنچه یهوه خدایتان به شما امر فرموده است عمل نمایید، و به راست یا چپ منحرف مشوید. 33در تمامی طریقی که یهوه خدایتان شما را امر فرموده است، سلوک کنید، تا زنده بمانید و سعادتمند باشید، و در سرزمینی که به تصرف خواهید آورد عمر دراز کنید.
6
فرمان بزرگ
1«این است فرمانها و فرایض و قوانینی که یهوه، خدای شما، امر فرمود به شما بیاموزم، تا آنها را در سرزمینی که برای تصرفش بدان عبور می‌کنید، به جای آرید، 2و تا شما و فرزندانتان و فرزندان فرزندانتان از یهوه خدای خود بترسید و تمامیِ فرایض و فرمانهای او را که من به شما حکم می‌کنم، در تمامی ایام زندگیتان نگاه دارید، تا عمر دراز داشته باشید. 3پس ای اسرائیل، بشنو و آنها را به‌دقّت انجام ده، تا در سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است سعادتمند باشی و بسیار افزون گردی، همان‌گونه که یهوه خدای پدرانت به تو وعده داده است.
4«بشنو، ای اسرائیل: یهوه، خدای ما، خداوندِ یکتاست.*‏6‏:4 یا: «یهوه خدای ماست، یهوه یکتاست» یا «یهوه، تنها یهوه، خدای ماست». 5یهوه خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی قوّت خود محبت کن. 6و این سخنان که من امروز تو را امر می‌فرمایم، بر دل تو باشد. 7آنها را به‌دقّت به فرزندانت بیاموز، و حین نشستن در خانه و رفتن به راه، و هنگام خوابیدن و برخاستن، از آنها گفتگو کن. 8آنها را چون نشان بر دست خود ببند و چون علامت بر پیشانیت*‏6‏:8 در عبری: ”میان چشمانت“. بگذار. 9آنها را بر چارچوب دَرِ خانۀ خود و بر دروازه‌های خویش بنگار.
10«چون یهوه خدایت تو را به سرزمینی درآوَرَد که برای پدرانت ابراهیم و اسحاق و یعقوب سوگند خورد که به تو بدهد، به شهرهای بزرگ و نیکویی که خود بنا نکرده‌ای، 11و خانه‌های آکنده از هر نعمت که خود نیاکنده‌ای، و حوضهای کنده شده که خود نکنده‌ای، و تاکستانها و درختان زیتونی که خود نکاشته‌ای، و چون خورده سیر شوی، 12آنگاه به هوش باش مبادا خداوند را که تو را از سرزمین مصر، از آن خانۀ بندگی به در آورد، فراموش کنی. 13از یهوه، خدای خویش بترس و او را عبادت کن، و تنها به نام او سوگند بخور. 14خدایانِ غیر، یعنی خدایانِ اقوامِ پیرامونِ خود را پیروی مکن، 15زیرا یهوه خدای تو که در میان توست، خدایی غیور است، مبادا خشم یهوه خدایت بر تو افروخته شود و تو را از روی زمین نابود سازد.
16«یهوه خدای خود را میازما، چنانکه او را در مَسَّه آزمودی. 17فرمانهای یهوه خدای خود را، و شهادات و فرایض او را که به تو امر فرمود، نگاه دار. 18آنچه را که در نظر خداوند درست و نیکو است به جای آر، تا سعادتمند باشی و به آن سرزمین نیکو که خداوند سوگند خورد به پدرانت بدهد داخل شده، آن را تصرف کنی، 19و تا او دشمنانت را از پیش روی تو برانَد، چنانکه خداوند وعده فرموده است.
20«چون پسرت در آینده از تو بپرسد: ”مقصود از این شهادات و فرایض و قوانین که یهوه خدای ما به شما امر فرموده، چیست؟“ 21آنگاه به پسر خود بگو: ”ما در مصر بندۀ فرعون بودیم. اما خداوند ما را با دستی نیرومند از آن سرزمین بیرون آورد. 22خداوند در برابر دیدگان ما آیات و معجزات عظیم و هولناک بر ضد مصر و فرعون و تمامی اهل خانه‌اش نمایان ساخت 23و ما را از آنجا بیرون آورد تا به سرزمینی که برای پدرانمان سوگند خورده بود که به ما ببخشَد، درآورَد. 24پس خداوند به ما فرمان داد تا همۀ این فرایض را به جای آریم و از یهوه خدای خود بترسیم، تا همیشه سعادتمند باشیم و ما را زنده نگاه دارد، چنانکه تا امروز شده است. 25پارسایی ما به این خواهد بود که تمامی این فرمانها را در حضور یهوه خدای خود به‌دقّت به جا آوریم، همان‌گونه که ما را امر فرموده است.“
7
قومی برگزیده
1«چون یهوه خدایت تو را به سرزمینی که برای تصرفش به آنجا می‌روی درآورَد، و اقوام بسیار را از برابر تو برانَد، یعنی حیتّیان، جِرجاشیان، اَموریان، کنعانیان، فِرِزّیان، حِویان و یِبوسیان را که هفت قوم بزرگتر و نیرومندتر از تو هستند، 2و چون یهوه خدایت آنها را به دستِ تو تسلیم کند تا مغلوبشان سازی، ایشان را به نابودی کامل بسپار*‏7‏:2 اصطلاح عبری اشاره بر تقدیم بازگشت‌ناپذیر اشیاء یا اشخاص به خداوند دارد، که اغلب با از بین بردن کامل آنان همراه بود. و با ایشان پیمان مبند و بر ایشان رحم مکن. 3با ایشان وصلت منما؛ دخترت را به پسر ایشان مده و دختر ایشان را برای پسرت مگیر. 4زیرا فرزندانت را از پیرویِ من منحرف خواهند کرد تا خدایانِ غیر را عبادت کنند. آنگاه خشم خداوند بر شما افروخته شده، شما را به‌سرعت نابود خواهد ساخت. 5بلکه با ایشان چنین کنید: مذبحهایشان را در هم بشکنید، ستونهایشان را خُرد نمایید، اَشیرَه‌های*‏7‏:5 ”اَشیرَه“ الهۀ باروری که پرستش آن با اعمال منافی عفت همراه بود؛ همچنین در بقیۀ کتاب. ایشان را قطع کنید، و بتهای تراشیدۀ ایشان را به آتش بسوزانید.
6«زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید. او از میان تمامی قومهای روی زمین، شما را برگزیده است تا قومی که گنج اوست باشید. 7خداوند از این رو دل در شما نبست و شما را برنگزید که از دیگر قومها کثیرتر بودید، زیرا شما از همۀ قومها کم‌شمار‌تر بودید؛ 8بلکه از آن رو که خداوند شما را دوست می‌داشت و می‌خواست سوگندی را که برای پدرانتان خورده بود، به جای آورد. پس خداوند شما را با دستی نیرومند بیرون آورد و از خانۀ بندگی و از چنگِ فرعون پادشاه مصر، فدیه کرد.*‏7‏:8 یا: «رهایی داد». 9پس بدانید که یهوه خدای شما، اوست خدا، خدای امین که عهد و محبت خود را با آنان که او را دوست می‌دارند و فرمانهایش را به جا می‌آورند، تا هزار پشت نگاه می‌دارد، 10ولی آنان را که از او نفرت کنند سزا داده، هلاک می‌کند. آری، او تأخیر نخواهد کرد بلکه هر که را که از او نفرت کند، سزا خواهد داد. 11پس فرمانها و فرایض و قوانینی را که من امروز به شما حکم می‌کنم، به‌دقّت نگاه دارید.
12«اگر این قوانین را گوش گیرید و آنها را نگاه داشته، به جای آرید، آنگاه یهوه خدایتان عهد و محبتی را که برای پدرانتان سوگند خورد، با شما نگاه خواهد داشت. 13او شما را دوست خواهد داشت و برکت داده، خواهد افزود. او ثمرۀ رَحِم شما و محصول زمین شما، و غلّه و شراب و روغن شما، و گوساله‌های رمه و بره‌های گلۀ شما را در سرزمینی که به پدرانتان سوگند خورد آن را به شما بدهد، برکت خواهد داد. 14شما از همۀ قومها مبارک‌تر خواهید بود، و در میان شما و چارپایانتان، خواه نر و خواه ماده، نازاد وجود نخواهد داشت. 15خداوند هر گونه بیماری را از شما دور خواهد کرد. او شما را به هیچ‌یک از بیماریهای هولناک مصر که شاهد آن بودید، مبتلا نخواهد ساخت، بلکه آنها را بر همۀ نفرت‌کنندگان شما خواهد آورد. 16بر شماست که همۀ قومهایی را که یهوه خدایتان به دست شما تسلیم می‌کند، هلاک سازید. چشم شما بر آنها ترحم نکند و خدایانشان را عبادت منمایید، مبادا شما را دام باشد.
17«شاید در دل خود بگویید: ”این قومها از ما بیشترند؛ چگونه می‌توانیم آنان را بیرون برانیم؟“ 18امّا نباید از آنها بترسید، بلکه آنچه را یهوه خدایتان با فرعون و تمام مصریان کرد نیکو به یاد آرید، 19مصائب عظیمی را که چشمانتان دید، و آیات و علامات و دست نیرومند و بازوی درازی را که یهوه خدایتان شما را به مدد آن بیرون آورد. پس یهوه خدایتان با همۀ قومهایی که از آنها می‌ترسید، به همین‌سان عمل خواهد کرد. 20افزون بر این، یهوه خدایتان زنبورها به میان ایشان خواهد فرستاد تا باقیماندگان ایشان را که خود را از شما پنهان می‌کنند، هلاک کند. 21از آنها نهراسید، زیرا یهوه خدایتان که در میان شماست، خدایی عظیم و مَهیب است. 22یهوه خدایتان این قومها را به تدریج از حضور شما خواهد راند. آنان را به یکباره نمی‌توانید نابود سازید، مبادا شمار وحوش صحرا بر شما از حد زیاده شوند. 23یهوه خدایتان ایشان را به دست شما تسلیم کرده، به پریشانی عظیم دچار خواهد ساخت، تا نابود شوند. 24او پادشاهانشان را به دست شما تسلیم خواهد کرد تا نامشان را از زیر آسمان محو سازید. هیچ‌کس را یارای ایستادگی در برابر شما نخواهد بود، تا آنگاه که آنان را نابود سازید. 25تمثالهای تراشیدۀ خدایان ایشان را به آتش بسوزانید، و به نقره و طلایی که بر آنهاست طمع مورزید و آنها را برای خود برمگیرید، مبادا از طریق آن به دام افتید، زیرا در نظر یهوه خدایتان کراهت‌آور است. 26چنین چیز کراهت‌آور را به خانۀ خویش مبرید، مبادا مانند آن حرام*‏7‏:26 ”حرام“ در اینجا یعنی ”آنچه از جانب خدا به نابودی محکوم شده است“. شوید. از آن بسیار نفرت کنید و کراهت داشته باشید، زیرا که حرام است.
8
خداوند را فراموش مکنید
1«همۀ فرمانهایی را که من امروز به شما امر می‌فرمایم به جای آرید تا زنده بمانید و شمارِتان فزونی گیرد و به سرزمینی که خداوند سوگند خورد به پدرانتان بدهد، داخل شده، آن را به تصرف آورید. 2به یاد آرید که چگونه یهوه خدایتان شما را چهل سال در بیابان رهبری کرد تا شما را خوار و زبون ساخته، بیازماید و آنچه در دل شماست بداند، که آیا فرمانهای او را نگاه خواهید داشت یا نه. 3او شما را خوار و زبون ساخت و گرسنه گذاشت، و خوراکِ مَنّا را به شما خورانید که نه شما از آن خبر داشتید و نه پدرانتان، تا به شما بیاموزاند که انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر‌ کلامی که از دهان خداوند صادر شود انسان زنده می‌شود. 4در این چهل سال جامه بر تنِ شما مندرس نشد و پاهایتان تاوَل نزد. 5پس در دل خود بدانید همان‌گونه که مردی فرزندش را تأدیب می‌کند، یهوه خدایتان نیز شما را تأدیب می‌نماید. 6پس با نگاه داشتن فرمانهای یهوه خدای خود، در راههای او گام بردارید و از او بترسید. 7زیرا که یهوه خدایتان شما را به سرزمینی نیکو می‌آورد، سرزمینی آکنده از نهرهای آب و چشمه‌ها و آبهای زیرزمینی که در دره‌ها و کوهها روان می‌شود، 8سرزمینی انباشته از گندم و جو و درخت مو و انجیر و انار و روغن زیتون و عسل؛ 9سرزمینی که در آن نان را به تنگدستی نخواهید خورد و به چیزی محتاج نخواهید شد؛ سرزمینی که سنگهایش آهن است، و از کوههایش مس خواهید کند. 10پس خورده، سیر خواهید شد و یهوه خدای خویش را به جهت سرزمین نیکویی که به شما بخشیده است، متبارک خواهید خواند.
11«پس به هوش باشید مبادا یهوه خدای خویش را فراموش کنید و فرمانها و قوانین و فرایض او را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، نگاه ندارید. 12مبادا چون خورده، سیر شوید، و خانه‌های نیکو ساخته، در آنها ساکن گردید، 13و رمه و گلۀ شما فزونی یافته، بر سیم و زرتان افزوده شود، و اموالتان افزون گردد، 14آنگاه دل شما مغرور شده، یهوه خدای خود را که شما را از سرزمین مصر، از آن خانۀ بندگی، بیرون آورد فراموش کنید، 15او را که شما را در بیابانی بزرگ و هولناک که در آن مارهای آتشین و عقربها و زمین خشک و بی‌آب بود، رهبری کرد، و برای شما از دلِ سنگ خارا آب بیرون آورد، 16که خوراک مَنّا را در بیابان به شما خورانید که پدرانتان نشناخته بودند، تا شما را خوار و زبون ساخته، بیازماید و در آخر بر شما احسان کند. 17به هوش باشید که مبادا در دل خود بگویید، ”نیروی من و قوّت دست من این توانگری را برایم فراهم آورده است.“ 18بلکه یهوه خدای خود را به یاد آرید، زیرا اوست که به شما نیرو می‌بخشد تا توانگری حاصل کنید، و تا به عهد خویش که برای پدرانتان سوگند خورد وفا کند، چنانکه امروز شده است. 19اگر یهوه خدای خود را فراموش کنید و از پیِ خدایانِ غیر رفته، آنها را عبادت و سَجده نمایید، امروز به شما هشدار می‌دهم که به‌یقین هلاک خواهید شد. 20آری، اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید، شما نیز همچون قومهایی که خداوند آنان را پیش روی شما هلاک می‌سازد، هلاک خواهید شد.
9
نه به سبب پارسایی اسرائیل
1«ای اسرائیل، گوش فرا دهید! شما امروز از رود اردن عبور می‌کنید تا به سرزمین قومهایی بزرگتر و نیرومندتر از خود، و به شهرهایی بزرگ با حصارهایی سر به فلک کشیده، داخل شوید و آنها را به تصرف آورید. 2آنان ملتی بزرگ و بلند قامتند، یعنی بنی‌عَناق که ایشان را نیک می‌شناسید و شنیده‌اید که گفته می‌شود: ”کیست که یارای ایستادگی در برابر عَناقیان را داشته باشد؟“ 3پس امروز بدانید یهوه خدای شما، اوست که همچون آتش سوزان پیشاپیش شما عبور می‌کند. او آنها را هلاک خواهد کرد و در برابر شما ذلیل خواهد ساخت. پس بر شماست که ایشان را بیرون برانید و به‌سرعت نابود کنید، چنانکه خداوند به شما گفته است.
4«چون یهوه خدایتان آنها را از حضور شما بیرون براند، در دل خود مگویید به سبب پارسایی ماست که خداوند ما را به اینجا آورد تا این سرزمین را به تصرف آوریم، حال آنکه به سبب شرارت این قومهاست که خداوند آنها را از حضور شما بیرون می‌رانَد. 5نه به سبب پارسایی و نه به سبب راستدلی شما است که به سرزمین ایشان داخل می‌شوید تا آن را به تصرف آورید، بلکه به سبب شرارت این قومهاست که یهوه خدایتان ایشان را از حضور شما بیرون می‌راند، و تا به وعده‌ای که خداوند برای پدرانتان ابراهیم، اسحاق و یعقوب سوگند خورده بود، وفا کند. 6پس بدانید به سبب پارسایی شما نیست که یهوه خدایتان این سرزمین نیکو را به شما می‌دهد تا آن را به تصرف آورید، زیرا شما قومی گردنکِش هستید.
گوسالۀ زرین
7«به یاد داشته باشید و فراموش مکنید که چگونه خشم یهوه خدایتان را در بیابان برانگیختید. شما از روزی که از سرزمین مصر بیرون آمدید تا به این جا رسیدید، پیوسته به خداوند عِصیان ورزیده‌اید. 8حتی در حوریب خشمِ خداوند را برانگیختید و او چنان بر شما غضبناک شد که نزدیک بود نابودتان کند. 9هنگامی که من به کوه برآمدم تا لوحهای سنگی، یعنی لوحهای عهدی را که خداوند با شما بست، بگیرم، چهل روز و چهل شب در کوه ماندم، بی‌آنکه نانی بخورم یا آبی بنوشم. 10و خداوند دو لوح سنگی را که به انگشت خدا نوشته شده بود، به من داد. بر آنها همۀ سخنانی بود که خداوند در کوه از میان آتش در روز گردهم‌آیی به شما گفت. 11در پایان چهل روز و چهل شب، خداوند دو لوح سنگی، یعنی لوحهای عهد را به من داد. 12سپس خداوند مرا گفت: ”برخیز و از اینجا زود پایین برو، زیرا قوم تو که ایشان را از مصر بیرون آوردی، فساد کرده‌اند. آنان خیلی زود از راهی که ایشان را بدان امر فرمودم، منحرف شده و برای خود بتِ ریخته‌شده ساخته‌اند.“
13«همچنین خداوند مرا گفت: ”این قوم را ملاحظه کرده‌ام که اینک قومی گردنکش هستند. 14مرا واگذار تا ایشان را نابود کرده، نامشان را از زیر آسمان محو سازم و از تو قومی نیرومندتر و بزرگتر از ایشان پدید آورم.“ 15پس روی گردانیده، از کوه فرود آمدم. کوه به آتش می‌سوخت و دو لوح عهد در دستان من بود. 16چون نگریستم، دیدم که به یهوه خدای خود گناه ورزیده، گوسالۀ ریخته‌شده برای خود ساخته‌اید، و چه زود از راهی که خداوند شما را بدان امر فرموده بود، منحرف گشته‌اید. 17پس آن دو لوح را برگرفتم و آنها را از دستان خویش به زیر افکنده، در برابر دیدگان شما شکستم. 18آنگاه مانند بار نخست، چهل روز و چهل شب در حضور خداوند به روی درافتادم، بی‌آنکه نانی بخورم یا آبی بنوشم. این همه به سبب گناه بزرگی بود که مرتکب شده بودید، در اینکه آنچه را که در نظر خداوند بد بود به جا آورده، خشم او را برانگیختید. 19زیرا از خشم خداوند و شدت غضب او برای هلاک کردن شما می‌ترسیدم. و خداوند این بار نیز مرا اجابت فرمود. 20خداوند بر هارون نیز چنان خشمگین شد که نزدیک بود او را از میان بردارد، اما من در همان وقت برای هارون نیز دعا کردم. 21آنگاه گناه شما، یعنی گوساله‌ای را که ساخته بودید، برگرفتم و آن را در آتش سوزاندم و آن را خرد کرده، خوب ساییدم تا همچون خاک، نرم شد، و غبارِ آن را در نهری که از کوه سرازیر می‌شد ریختم.
22«شما در تَبعیرَه*‏9‏:22 یعنی: ”محل سوختن“؛ رجوع کنید به اعداد ‏11‏:1‌-3. و مَسَّه*‏9‏:22 یعنی: ”مکان آزمایش“؛ رجوع کنید به خروج ‏17‏:1‌-7. و کِبروت هَتّاوَه*‏9‏:22 یعنی: ”گورستان هوسها“؛ رجوع کنید به اعداد ‏11‏:31‌-35. نیز خداوند را به خشم آوردید. 23نیز هنگامی که خداوند شما را از قادِش‌بَرنِع فرستاده، گفت: ”بروید و سرزمینی را که به شما دادم به تصرف آورید،“ شما بر فرمان یهوه خدای خود عاصی شدید و به او اعتماد نکرده، صدای او را نشنیدید. 24از روزی که من شما را شناخته‌ام، همواره به خداوند عِصیان ورزیده‌اید.
25«پس چهل روز و چهل شب در حضور خداوند به روی درافتادم زیرا خداوند گفته بود که شما را هلاک خواهد کرد. 26پس نزد خداوند دعا کرده، گفتم: ”ای خداوندگارْ یهوه، قوم خود و میراث خویش را که به عظمت خود فدیه دادی و به دست نیرومند از مصر بیرون آوردی، نابود مکن. 27خادمانت ابراهیم، اسحاق و یعقوب را به یاد آر و بر سرسختی این قوم و شرارت و گناه ایشان نظر منما، 28مبادا مردمان سرزمینی که ما را از آن بیرون آوردی بگویند: ’چون خداوند قادر نبود ایشان را به سرزمینی که به آنها وعده داده بود درآورد، و چون از ایشان متنفر بود، از این رو ایشان را بیرون آورد تا در بیابان ایشان را بکشد.‘ 29زیرا ایشان قوم تو و میراث تو‌هستند که به نیروی عظیم و بازوی افراشتۀ خویش بیرون آوردی.“
10
دو لوح تازه
1«در آن هنگام خداوند مرا گفت: ”دو لوح سنگی دیگر همانند لوحهای نخست برای خود بتراش و بر فراز کوه به حضور من بیا. صندوقی از چوب نیز برای خود بساز. 2من کلمات لوحهای نخست را که شکستی، بر این لوحها خواهم نوشت، و تو باید آنها را در صندوق بگذاری.“ 3پس صندوقی از چوب اقاقیا ساختم و دو لوح سنگی همانند لوحهای نخست تراشیدم و آن دو لوح را به دست گرفته، به کوه برآمدم. 4آنگاه خداوند آن ده فرمان را که در کوه در روز گردهم‌آیی از میان آتش به شما گفته بود مطابق نگارش نخستین بر روی آن لوحها نوشت و آنها را به من داد. 5آنگاه روی گردانیده، از کوه فرود آمدم، و لوحها را در صندوقی که ساخته بودم نهادم. و در آنجا هستند، همان‌گونه که خداوند مرا امر فرموده بود.»
6(بنی‌اسرائیل از بِئیروت بنی‌یَعَقان*‏10‏:6 یا: ”از چاههای بنی‌یَعَقان“. به موسیرَه کوچ کردند. در آنجا هارون درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد؛ و پسرش اِلعازار به جای وی کهانت می‌کرد. 7از آنجا به جُدجودَه و از جُدجودَه به یُطباتا، سرزمینی با نهرهای آب کوچ کردند. 8در آن هنگام خداوند قبیلۀ لاوی را جدا کرد تا صندوق عهد خداوند را حمل کنند و در حضور خداوند به خدمت بایستند، و به نام او برکت دهند، چنانکه تا به امروز چنین است. 9از این روست که لاوی را در میان برادران خود نصیب و میراثی نیست؛ زیرا خداوند میراث اوست، چنانکه یهوه خدایتان به او گفته بود.)
10«پس من همچون روزهای نخست، چهل روز و چهل شب در کوه ماندم. و این بار نیز خداوند مرا اجابت کرد، و خداوند نخواست شما را نابود کند. 11خداوند مرا گفت: ”برخیز و پیشاپیش این قوم روانه شو تا به سرزمینی که به پدرانشان سوگند خوردم که به ایشان بدهم، درآیند و آن را به تصرف آورند.“
عصارۀ شریعت
12«و اکنون ای اسرائیل، یهوه خدایت از تو چه می‌خواهد، جز آنکه از یهوه خدایت بترسی و در همۀ راههایش گام برداری و او را دوست بداری و یهوه خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان خود عبادت کنی، 13و فرمانهای خداوند و فرایض او را که من امروز برای خیریت تو به تو امر می‌فرمایم نگاه داری. 14اینک آسمان، آری بلندترین آسمانها، از آنِ یهوه خدای توست، و نیز زمین و هرآنچه در آن است. 15با این همه، خداوند دل در پدران شما بست و ایشان را محبت کرد و پس از ایشان نسل ایشان، یعنی شما را از میان همۀ قومها برگزید، چنانکه امروز شده است. 16پس دلهای خود را ختنه کنید و دیگر گردنکشی منمایید. 17زیرا یهوه خدای شما خدای خدایان و رَب‌الارباب است، خدای عظیم و قادر و مَهیب که نه طرفداری می‌کند و نه رشوه می‌گیرد. 18یتیمان و بیوه‌زنان را دادرسی می‌کند و غریبان را دوست داشته، خوراک و پوشاک به ایشان می‌دهد. 19پس شما نیز غریبان را دوست بدارید، زیرا که خود در سرزمین مصر غریب بودید. 20از یهوه خدای خود بترسید و او را عبادت کنید. به او بچسبید و به نام او سوگند یاد کنید. 21او را تنها بستایید. اوست خدای شما که این کارهای عظیم و مَهیب را که به چشم خود دیدید برای شما انجام داده است. 22پدران شما هفتاد تن بودند که به مصر فرود شدند و اکنون یهوه خدایتان شما را چون ستارگان آسمان کثیر گردانیده است.
11
خداوند را دوست بدارید
1«یهوه خدای خود را دوست بدارید و امانت و فرایض و قوانین و فرمانهای او را همواره نگاه دارید. 2امروز ملاحظه کنید، زیرا روی سخنم با فرزندان شما نیست که تأدیب یهوه خدایتان را ندانسته و ندیده‌اند، و نه عظمت او و دستِ نیرومند و بازوی افراشتۀ او را، 3و آیات و اعمال او را که در مصر بر ضد فرعون پادشاه مصر و تمامی مملکت او انجام داد، 4و آنچه با لشکر مصریان و اسبان و ارابه‌های ایشان کرد؛ که چگونه آب دریای سرخ را بر ایشان جاری ساخت، آنگاه که شما را تعقیب می‌کردند، و چگونه خداوند ایشان را تا به امروز هلاک کرد، 5و آنچه را که در بیابان برای شما کرد تا به این مکان رسیدید، 6و آنچه را که با داتان و اَبیرام، پسران اِلیاب از نسل رِئوبین کرد؛ که چگونه زمین دهان گشوده، ایشان را با خاندان و خیمه‌هایشان و هر موجود زنده‌ای که همراه ایشان بود، در میان تمامی اسرائیل فرو بلعید. 7لیکن، چشمان شما تمامی کارهای عظیمی را که خداوند انجام داد، دید.
8«پس همۀ فرمانهایی را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، نگاه دارید تا نیرومند شوید و به سرزمینی که برای گرفتن آن عبور می‌کنید، داخل شده، آن را به تصرف آورید، 9و تا در آن سرزمین که خداوند برای پدرانتان سوگند خورد که آن را به ایشان و به نسل ایشان بدهد، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، عمر دراز داشته باشید. 10زیرا سرزمینی که برای گرفتنش به آن داخل می‌شوید، همچون سرزمین مصر که از آن بیرون آمدید نیست، که در آن بذر خود را می‌کاشتید و آن را مانند باغ سبزیجات آبیاری می‌کردید*‏11‏:10 در عبری: «به پای خویش آبیاری می‌کردید».. 11بلکه سرزمینی که شما برای تصرفش به آن عبور می‌کنید، سرزمین کوهها و دشتهاست که از بارش آسمان آب می‌نوشد، 12سرزمینی که یهوه خدایتان از آن مراقبت می‌کند و چشمان یهوه خدایتان از آغاز تا پایان سال همواره بر آن است.
13«پس اگر به فرمانهایی که من امروز به شما امر می‌فرمایم براستی گوش فرا دهید و یهوه خدای خود را دوست داشته، او را با تمامی دل و جان خود عبادت کنید، 14او باران را برای زمین شما در موسمش خواهد فرستاد، یعنی باران اوّلین و آخرین را،*‏11‏:14 یعنی: ”باران پاییزی و بهاری“. تا غله و شراب و روغن خود را گرد آورید. 15و در مزرعه‌های شما برای چارپایانتان علوفه خواهد رویانید، و خواهید خورد و سیر خواهید شد. 16برحذر باشید مبادا دل شما فریفته شود و گمراه شده، خدایانِ غیر را عبادت و سَجده کنید؛ 17زیرا آنگاه خشم خداوند بر شما افروخته خواهد شد و آسمان را خواهد بست و باران نخواهد بارید و زمین محصول خود را نخواهد داد و شما خیلی زود از سرزمین نیکویی که خداوند به شما می‌دهد، هلاک خواهید شد.
18«پس این سخنان مرا در دل و جان خود جای دهید. آنها را چون نشان بر دستان خود ببندید و چون علامت بر پیشانی*‏11‏:18 در عبری: ”میان چشمانتان“. خود بگذارید. 19آنها را به فرزندان‌خود بیاموزید، و حین نشستن در خانه و رفتن به راه، و هنگام خوابیدن و برخاستن، از آنها گفتگو کنید. 20آنها را بر چارچوبِ درِ خانۀ خود و بر دروازه‌های خویش بنگارید، 21تا روزهای زندگانی شما و فرزندانتان در سرزمینی که خداوند برای پدرانتان سوگند خورد که بدیشان بدهد، مانند روزهای آسمان بر فراز زمین، کثیر گردد. 22زیرا اگر همۀ این فرمانها را که من برای نگاه داشتن به شما امر می‌فرمایم، به‌دقّت به جای آورید، یعنی یهوه خدای خود را دوست بدارید و در راههای او گام بردارید و به او بچسبید، 23آنگاه خداوند نیز همۀ این اقوام را از پیش روی شما بیرون خواهد راند تا سرزمین اقوامی را که از شما بزرگتر و نیرومندترند، به تصرف آورید. 24هر جا کفِ پای شما بر آن نهاده شود، از آنِ شما خواهد شد. قلمرو شما از این بیابان تا لبنان، و از رود، یعنی رود فُرات، تا دریای غربی*‏11‏:24 منظور ”دریای مدیترانه“ است. خواهد بود. 25هیچ‌کس را یارای ایستادگی در برابر شما نخواهد بود. یهوه خدایتان ترس و وحشت شما را بر تمامی سرزمینی که بر آن گام خواهید نهاد، مستولی خواهد کرد، همان‌گونه که به شما وعده فرموده است.
26«اینک من امروز برکت و لعنت در برابر شما می‌گذارم: 27برکت، اگر از فرمانهای یهوه خدای خویش که من امروز به شما امر می‌فرمایم اطاعت کنید، 28و لعنت، اگر از فرمانهای یهوه خدای خود اطاعت نکنید و از راهی که امروز شما را بدان امر می‌فرمایم منحرف شده، خدایانِ غیر را که نشناخته‌اید، پیروی نمایید. 29چون یهوه خدایتان شما را به سرزمینی که برای گرفتنش بدان داخل می‌شوید، ببرد، برکت را بر کوه جِرِزیم و لعنت را بر کوه عیبال اعلام کنید. 30همان‌گونه که می‌دانید آنها در آن سوی اردن واقع‌اند، در غرب جاده، به سمت غروب آفتاب، در سرزمین کنعانیانِ ساکن در عَرَبه، مقابل جِلجال و نزدیک بلوطهای مورِه. 31زیرا شما از اردن عبور می‌کنید تا به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد داخل شده آن را به تصرف آورید، و آن را خواهید گرفت و در آن ساکن خواهید شد. 32پس به‌دقّت همۀ فرایض و قوانینی را که من امروز در برابر شما می‌نهم، به جای آورید.
12
عبادتگاه برگزیدۀ خداوند
1«این است فرایض و قوانینی که باید تا زمانی که بر زمین زندگی می‌کنید، آنها را در سرزمینی که خدای پدرانتان به جهت تصرف به شما بخشیده است، به‌دقّت انجام دهید. 2مکانهایی را که قومهای بیرون رانده شده توسط شما خدایان خود را عبادت می‌کنند جملگی ویران کنید، خواه بر کوههای بلند باشد، خواه بر تپه‌ها و خواه زیر هر درخت سبز. 3مذبحهای آنان را در هم بشکنید، ستونهای ایشان را خُرد کنید و تیرهای اَشیرۀ ایشان را به آتش بسوزانید. تمثالهای تراشیدۀ خدایانشان را قطع کنید و نامشان را از آن مکان محو سازید. 4شما نباید یهوه خدای خویش را بدان‌گونه عبادت کنید. 5بلکه مکانی را بجویید که یهوه خدای شما از میان همۀ قبایل شما برمی‌گزیند تا نام خویش را در آن بگذارد و آن را محل سکونت خویش سازد. به آنجا بروید، 6و قربانیهای تمام‌سوز و دیگر قربانیها و ده‌یک‌ها و هدایای دستان خویش و قربانیهای نذری و اختیاری و نخست‌زاده‌های رمه و گلۀ خویش را به آنجا بیاورید. 7و در آنجا به حضور یهوه خدایتان بخورید و شما و اهل خانۀ شما، از دسترَنج خود که یهوه خدایتان شما را در آن برکت داده است، شادی کنید.
8«شما نباید بر وفق هرآنچه امروز در اینجا می‌کنیم عمل کنید، یعنی آن‌گونه که در نظر هر کس پسند آید. 9زیرا هنوز به آسایش و میراثی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، داخل نشده‌اید. 10اما چون از رود اردن عبور کرده، در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به میراث می‌بخشد ساکن شوید، و او شما را از دست تمامیِ دشمنانتان از هر سو آسودگی بخشد تا در امنیت زندگی کنید، 11آنگاه باید همۀ این چیزها را که به شما امر می‌فرمایم به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آنجا بگذارد، بیاورید: قربانیهای تمام‌سوز و دیگر قربانیها و ده‌یک‌ها، و هدایای دستان خویش و همۀ بهترین هدایای نذری خویش را که برای خداوند نذر کرده‌اید. 12و به حضور یهوه خدای خود شادی کنید، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و لاویانی که در شهرهای شما هستند، و ایشان را چون شما نصیب و میراثی نیست.
13«به هوش باشید که قربانیهای تمام‌سوز خود را در هر جایی که می‌بینید، تقدیم نکنید، 14بلکه در آن مکان که خداوند در میان یکی از قبیله‌های شما برمی‌گزیند، در آنجا قربانیهای تمام‌سوز خویش را تقدیم کنید و در آنجا هرآنچه را من به شما فرمان می‌دهم به جای آورید.
15«اما گوشت را می‌توانید هر اندازه که دلتان می‌خواهد در هر یک از شهرهایتان بر حسب برکتی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، ذبح کرده بخورید. اشخاص نجس و طاهر، هر دو می‌توانند از آن بخورند، چنانکه از گوشت غزال و آهو. 16اما نباید خونِ آن را بخورید، بلکه آن را همچون آب بر زمین بریزید. 17نیز نمی‌توانید در شهرهای خود، ده‌یکِ غلّه و شراب و روغن خود، یا نخست‌زادۀ رمه و گلۀ خویش، و یا هیچ‌یک از قربانیهای نذری خود را که نذر می‌کنید، یا قربانیهای اختیاری خویش، و یا هدایای دستانتان را، بخورید. 18بلکه آنها را باید در حضور یهوه خدای خویش و در مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند بخورید، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و لاویانی که در شهرهای شما هستند. در حضور یهوه خدایتان از همۀ دسترنجِ خود شادی کنید. 19به هوش باشید تا زمانی که در زمینِ خود زندگی می‌کنید، لاویان را فراموش مکنید.
20«چون یهوه خدایتان قلمرو شما را وسعت دهد، چنانکه به شما وعده فرموده است، و دلتان هوس گوشت کرده، بگویید، ”گوشت خواهیم خورد،“ می‌توانید هر اندازه که دلتان می‌خواهد گوشت بخورید. 21و اگر مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن بگذارد از شما دور باشد، می‌توانید از رمه و گلۀ خود که خداوند به شما بخشیده است ذبح کنید، چنانکه شما را امر فرموده‌ام، و هر وقت که دلتان خواست، می‌توانید در شهرهای خود از آنها بخورید. 22چنانکه غزال و آهو خورده می‌شود، از آنها نیز می‌توانید بخورید. شخص نجس و طاهر، به یکسان می‌توانند از آنها بخورند. 23اما به هوش باشید که خون مخورید، زیرا خونْ جان است. پس جان را با گوشت مخورید. 24آری، آن را مخورید، بلکه همچون آب بر زمین بریزید. 25آن را مخورید تا شما و پس از شما فرزندانتان روی سعادت ببینید، وقتی آنچه را که در نظر خداوند درست است، به جای آورید. 26اما هدایای مقدس و هدایای نذری خویش را برگرفته، به مکانی که خداوند برمی‌گزیند بروید، 27و قربانیهای تمام‌سوز خود یعنی گوشت و خون را بر مذبح یهوه خدایتان تقدیم کنید. خونِ قربانیهای شما بر مذبح یهوه خدایتان ریخته شود، ولی گوشت را می‌توانید بخورید. 28به هوش باشید که همۀ این سخنان را که به شما امر می‌فرمایم به جای آورید تا شما و فرزندانتان پس از شما تا به ابد روی سعادت ببینید، وقتی آنچه را که در نظر یهوه خدایتان خوب و درست است، به جای آورید.
هشدار بر ضد بت‌پرستی
29«چون یهوه خدای شما، قومهایی را که می‌روید تا سرزمینشان را به تصرف آورید، از حضور شما منقطع سازد، و شما سرزمین ایشان را تصرف کرده، در آن ساکن شوید، 30به هوش باشید مبادا پس از منقطع شدن ایشان از حضور شما، به دام پیروی از ایشان بیفتید و دربارۀ خدایان ایشان تفحص کرده، بگویید: ”این قومها چگونه خدایان خود را عبادت می‌کردند تا من نیز چنان کنم.“ 31شما نباید یهوه خدای خود را بدان‌سان عبادت کنید، زیرا هر کار کراهت‌آوری را که خداوند از آن بیزار است برای خدایان خود می‌کردند، حتی پسران و دختران خود را برای خدایان خویش در آتش می‌سوزاندند.
32«هرآنچه را که من به شما فرمان می‌دهم، به‌دقّت به جای آورید. چیزی بر آن میفزایید و چیزی از آن کم مکنید.
13
1«هرگاه از میان شما نبی یا خواب‌بیننده‌ای برخیزد و آیت یا علامتی به شما بدهد، 2و آن آیت یا علامت که شما را از آن خبر داده، واقع شود، و به شما گوید: ”بیایید تا خدایانِ غیر را - که شما نمی‌شناسید - پیروی کنیم؛ بیایید آنها را عبادت نماییم،“ 3به سخنان آن نبی یا خواب‌بیننده گوش مگیرید، زیرا یهوه خدایتان شما را می‌آزماید تا بداند آیا یهوه خدای خود را با تمامی دل و تمامی جان خود دوست می‌دارید یا نه؟ 4شما باید یهوه خدای خود را پیروی کنید و از او بترسید و فرمانهای او را به جای آورید و به صدای او گوش فرا دهید و او را عبادت نمایید و به او بچسبید. 5آن نبی یا خواب‌بیننده کشته شود، زیرا بر ضد یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر بیرون آورد و از خانۀ بندگی فدیه کرد، سخنان فتنه‌انگیز گفته است تا شما را از راهی که به فرمان یهوه خدایتان باید در آن سلوک نمایید، منحرف سازد. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.
6«اگر برادرِ تنی تو یا پسرت یا دخترت یا زنی که هم‌آغوشِ توست یا رفیقت که همچون جان خویش عزیزش می‌داری، تو را در نهان فریفته سازد و بگوید: ”بیا تا رفته، خدایانِ غیر را عبادت کنیم،“ که نه شما آنها را می‌شناسید و نه پدرانتان، 7از خدایان اقوامی که اطراف شمایند، خواه نزدیک به شما و خواه دور، از یک کران زمین تا کران دیگر، 8تسلیم او مشوید و سخنش را گوش مگیرید. چشمان شما بر او شفقت نکند و دل بر وی مَسوزانید و او را پنهان مکنید. 9بر شماست که او را بکشید. نخست، خود دست به کشتنش دراز کنید، و پس از شما، تمامی جماعت. 10او را سنگسار کنید تا بمیرد، زیرا بر آن شد که شما را از یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر، از خانۀ بندگی، بیرون آورد، منحرف سازد. 11و چون قوم اسرائیل جملگی بشنوند، خواهند ترسید، و دیگر بار کسی در میان شما مرتکب این شرارت نخواهد شد.
12«اگر دربارۀ یکی از شهرهایی که یهوه خدایتان برای سکونت به شما می‌دهد، بشنوید که 13برخی اشخاص فاسد از میان شما بیرون رفته، مردمان شهر را منحرف ساخته و گفته‌اند: ”بیایید تا رفته خدایانِ غیر را - که شما نمی‌شناسید - عبادت کنیم،“ 14آنگاه تفحص و تحقیق کرده، به‌دقّت پُرس و جو کنید. اگر دیدید آن امر صحت دارد و شکی نیست که آن عمل کراهت‌آور در میان شما رخ داده است، 15به‌یقین باید مردمان آن شهر را از دم تیغ بگذرانید. شهر را با هرآنچه در آن است همراهِ چارپایانش، از دم تیغ گذرانده، به نابودی کامل بسپارید.*‏13‏:15 اصطلاح عبری اشاره بر تقدیم بازگشت‌ناپذیر اشیاء یا اشخاص به خداوند دارد، که اغلب با از بین بردن کامل آنان همراه بود؛ همچنین در آیۀ ۱۷. 16همۀ غنایم آن را در وسط میدان شهر گرد آورده، شهر را با همۀ غنایمش برای یهوه خدایتان چون قربانی تمام‌سوز، به آتش بسوزانید، و برای همیشه تَلی باشد و دیگر بار ساخته نشود. 17از چیزهایی که به نابودی کامل سپرده شده‌اند چیزی به دستتان نچسبد، تا خداوند از شدت خشم خود برگشته، بر شما رحم کند و شفقت نماید و بر شمارتان بیفزاید، همان‌گونه که برای پدرانتان سوگند خورده بود. 18این در صورتی است که به صدای یهوه خدایتان گوش فرا داده، همۀ فرمانهایش را که من امروز به شما امر می‌فرمایم نگاه دارید و آنچه را که در نظر یهوه خدایتان درست است، به جای آرید.
14
حلال و حرام‌
1«شما فرزندان یهوه خدای خود هستید. پس برای مردگان، خویشتن را مجروح مسازید و مابین چشمان خود را متراشید، 2زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید، و خداوند از میان تمامی قومهای روی زمین، شما را برگزیده است تا قومی که گنج اوست باشید.
3«هیچ چیزِ کراهت‌آور را نخورید. 4این است چارپایانی که می‌توانید بخورید: گاو، گوسفند، بز، 5آهو، غزال، گوزن، بز کوهی، بز وحشی، غزال وحشی و قوچ کوهی.*‏14‏:5 مشخصات دقیق برخی حیوانات و پرندگان در این باب نامعلوم است. 6هر حیوان شکافته‌سُم را از چارپایان که سُمش به دو بخش شکافته باشد و نشخوار کند، می‌توانید بخورید. 7اما از میان حیوانات نشخوارکننده یا شکافته‌سُم اینها را نباید خورد: شتر، خرگوش درازگوش و خرگوش کوتاه‌گوش، زیرا گرچه نشخوار می‌کنند ولی شکافته‌سُم نیستند، و از این رو بر شما حرامند؛ 8و خوک، زیرا گرچه شکافته‌سُم است، اما نشخوار نمی‌کند، و از این رو بر شما حرام است. گوشت چنین حیواناتی را نخورید و به لاشۀ آنها نیز دست نزنید.
9«از هرآنچه در آب است، اینها را می‌توانید بخورید: هر چه را که باله و فلس دارد بخورید، 10اما هر چه را که باله و فلس ندارد نخورید؛ بر شما حرام است.
11«همۀ مرغان طاهر را می‌توانید بخورید. 12اما اینها را نباید بخورید:*‏14‏:12 مشخصات بسیاری از این پرندگان نامعلوم است. عقاب، لاشخور و لاشخور سیاه؛ 13زَغَن، شاهین و شاهین به نوعش؛ 14هر قسم کلاغ به نوعش؛ 15شترمرغ، جغد، مرغ نوروزی و باز به نوعش؛ 16بوم، جغد بزرگ، جغد سفید، 17و جغد صحرایی؛ کرکس، مرغ غواص، 18لک‌لک و مرغ ماهیخوار به نوعش؛ هُدهُد و خفاش. 19همۀ حشراتِ بالدار بر شما حرامند؛ نباید آنها را بخورید. 20اما همۀ پرندگان طاهر را می‌توانید بخورید.
21«هیچ مُرداری را نخورید. می‌توانید آن را به غریبی که در یکی از شهرهای شماست بدهید تا بخورد، یا آن را به بیگانه‌ای بفروشید. زیرا شما برای یهوه خدایتان قومی مقدسید.
«بزغاله را در شیر مادرش نپزید.
قانون ده‌یک
22«از همۀ محصولاتِ مزرعۀ خود که سال به سال از زمین می‌روید، حتماً ده‌یک بدهید. 23در حضور یهوه خدایتان، در آن مکان که او برمی‌گزیند تا نام خود را در آنجا ساکن سازد، ده‌یکِ غلّه و شراب و روغن، و نخست‌زاده‌های رمه و گلۀ خویش را بخورید، تا بیاموزید که در همۀ روزهای زندگی از یهوه خدایتان بترسید. 24و اگر راهتان دراز باشد به گونه‌ای که چون یهوه خدایتان شما را برکت دهد، نتوانید ده‌یک خود را به آنجا ببرید، زیرا آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن بگذارد از شما دور است، 25پس آن را به پول تبدیل کنید و پول را به دست خویش گرفته، به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، ببرید 26و پول را به مصرفِ هرآنچه دلتان بخواهد برسانید، از گاو و گوسفند و شراب و مُسکِرات و هرآنچه میلتان بر آن باشد. شما و اهل خانۀ شما در آنجا به حضور یهوه خدایتان بخورید و شادی کنید. 27اما لاویانی را که در شهرهای شمایند فراموش مکنید، زیرا ایشان را چون شما نصیب و میراثی نیست.
28«در پایان هر سه سال، تمامیِ ده‌یک محصولِ آن سالِ خود را بیاورید و در شهرهایتان ذخیره کنید 29تا لاویان که آنان را چون شما نصیب و میراثی نیست، و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در شهرهای شمایند، بیایند و بخورند و سیر شوند، تا یهوه خدایتان شما را در همۀ کارهای دستتان که انجام می‌دهید، برکت دهد.
15
سال بخشودگی بدهی‌
1«در پایان هر هفت سال، باید بدهیها را ببخشید. 2قانون بخشودگی چنین خواهد بود: هر طلبکار باید وامی را که به همسایۀ خود داده است، ببخشد. او نباید آن را از همسایه و برادرِ خویش مطالبه کند، زیرا بخشودگیِ خداوند اعلان شده است. 3از بیگانه می‌توانید مطالبه کنید، اما هرآنچه از مال شما که نزد برادرتان باشد، باید آن را ببخشید. 4البته در میان شما نباید نیازمندی باشد، زیرا خداوند شما را در سرزمینی که یهوه خدایتان به میراث به شما می‌بخشد تا آن را تصرف کنید، به‌یقین برکت خواهد داد؛ 5فقط باید صدای یهوه خدای خود را به‌دقّت بشنوید و به هوش باشید تا همۀ این فرمانها را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، به جای آورید. 6زیرا یهوه خدایتان شما را چنانکه گفته است، برکت خواهد داد؛ و شما به اقوام بسیار قرض خواهید داد، ولی خود از کسی قرض نخواهید گرفت؛ بر اقوامِ بسیار حکم خواهید راند، اما ایشان بر شما حکم نخواهند راند.
7«اگر در میان شما، در یکی از شهرهای سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌بخشد، یکی از برادرانتان نیازمند باشد، دل خود را سخت مسازید و دست خویش را به روی برادر نیازمند خود مبندید، 8بلکه با گشاده‌دستی، به قدر کفایت، هرآنچه نیاز دارد به او قرض بدهید. 9به هوش باشید که این فکرِ ناشایست به دل شما راه نیابَد که، ”سال هفتم، یعنی سال بخشودگی نزدیک است،“ تا بر برادر نیازمند خود با خساست نگریسته، چیزی به او ندهید، و او از دست شما نزد خداوند فریاد برآورد، و این برایتان گناه محسوب شود. 10بلکه باید بی‌مضایقه به او بدهید و دل شما در دادنش خساست نورزد، تا یهوه خدایتان نیز شما را در همۀ کارهایتان و هرآنچه دست بر آن می‌گذارید، برکت دهد. 11زیرا نیازمند از سرزمین شما رخت نخواهد بست. از همین رو، شما را فرمان داده می‌گویم: ”دست خویش را بر برادران فقیر و نیازمند خود که در سرزمین شمایند، بگشایید!“
12«هرگاه یکی از برادران عبرانیِ شما، خواه مرد و خواه زن، به شما فروخته شود، و شش سال شما را خدمت کند، سال هفتم او را آزاد کرده، بگذارید از نزد شما برود. 13و چون آزادش می‌کنید تا از نزدتان برود، تهیدست روانه‌اش مکنید. 14بلکه فراخور برکتی که یهوه خدایتان به شما داده است، از گله و خرمن و چَرخُشتِ خود هدیه‌ای سخاوتمندانه به او بدهید. 15به یاد داشته باشید که شما نیز خود در سرزمین مصر غلام بودید و یهوه خدایتان شما را فدیه کرد. از آن روست که من امروز شما را چنین فرمان می‌دهم. 16اما اگر شما را گوید: ”نمی‌خواهم از نزد شما بیرون روم،“ زیرا شما و اهل خانۀ شما را دوست دارد و بودن با شما برایش نیکو بوده است، 17آنگاه دِرفشی گرفته، نرمۀ گوش او را بَر در سوراخ کنید و او برای همیشه غلام شما خواهد بود. با کنیزتان نیز چنین کنید. 18چون آزادش می‌کنید که از نزد شما برود، در نظرتان سخت نباشد، زیرا طیِ شش سال به اندازۀ دو برابر دستمزد یک کارگر شما را خدمت کرده است؛ پس یهوه خدایتان شما را در هر کاری که بکنید، برکت خواهد داد.
نخست‌زادۀ حیوانات
19«همۀ نخست‌زادگان نرینه را که از رمه و گلۀ شما زاده شوند، به یهوه خدایتان اختصاص دهید. نخست‌زادۀ نرینۀ گاوِ خود را به کار نگیرید و پشم نخست‌زادۀ گوسفند‌تان را نچینید. 20بلکه شما و اهل خانۀ شما آنها را در حضور یهوه خدایتان در مکانی که خداوند برگزیند، سال به سال بخورید. 21اما اگر نقصی داشته باشد، مثلاً لنگ یا کور باشد، و یا هر نقص دیگری داشته باشد، آن را برای یهوه خدایتان ذبح مکنید. 22بلکه آن را در شهرهای خود بخورید. اشخاص نجس و طاهر، هر دو می‌توانند از آن بخورند، چنانکه از گوشت غزال و آهو می‌خورند. 23اما نباید خونِ آن را بخورید، بلکه آن را همچون آب بر زمین بریزید.
16
عید پِسَخ
1«ماه اَبیب را نگاه دارید و پِسَخ را برای یهوه خدایتان به جای آورید، زیرا در ماه اَبیب یهوه خدایتان شما را شبانه از مصر بیرون آورد. 2پس پِسَخ را از گله یا رمه برای یهوه خدایتان ذبح کنید، در مکانی که خداوند برمی‌گزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد. 3با آن، هیچ چیز خمیرمایه‌دار مخورید. هفت روز نانِ بی‌خمیرمایه یعنی نانِ مشقت با آن بخورید تا در همۀ ایام عمرتان روز خروج خود از سرزمین مصر را به یاد آورید، زیرا به‌شتاب از سرزمین مصر بیرون آمدید. 4پس تا هفت روز در هیچ کجا از حدود شما خمیرمایه دیده نشود، و از گوشت قربانی نیز که شامگاهِ روز اوّل ذبح می‌کنید چیزی تا صبح باقی نماند. 5پِسَخ را در هر شهری از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، ذبح نمی‌توانید کرد. 6بلکه در آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد، آنجا پِسَخ را در شامگاه به هنگام غروب آفتاب، یعنی زمانی که از مصر خارج شدید، ذبح کنید. 7و آن را در همان مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، بپزید و بخورید، و بامدادان برخاسته، به خیمه‌های خود بازگردید. 8شش روز نانِ بی‌خمیرمایه بخورید، و روز هفتم گردهم‌آییِ مخصوص برای یهوه خدایتان باشد؛ در آن هیچ کار مکنید.
عید هفته‌ها
9«هفت هفته برای خود بشمارید. شمردن هفت هفته را از آغاز فرود آوردن داس بر زَرع خود شروع کنید. 10آنگاه عید هفته‌ها را با تقدیم قربانی اختیاری دستان خود، برای یهوه خدایتان برگزار کنید. هدیۀ شما متناسب با برکتی باشد که یهوه خدایتان به شما داده است. 11و در حضور یهوه خدایتان شادی کنید، در آن مکان که یهوه خدایتان برمی‌گزینَد تا نام خود را در آن ساکن سازد، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و نیز لاویانی که در شهرهای شمایند و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در میان شمایند. 12به یاد داشته باشید که در مصر غلام بودید، پس این فرایض را به‌دقّت به جای آورید.
عید آلاچیقها
13«عید آلاچیقها را پس از گردآوریِ محصول از خرمن و از چَرخُشت خود، هفت روز برگزار کنید. 14در عید خود شادی نمایید، شما و پسران و دختران و غلامان و کنیزانتان، و نیز لاویان و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنانی که در شهر شمایند. 15هفت روز در آن مکان که خداوند برمی‌گزیند، این عید را برای یهوه خدایتان جشن بگیرید، زیرا یهوه خدایتان شما را در همۀ محصول و در همۀ دسترنجتان برکت خواهد داد، و بسیار شادمان خواهید شد.
16«سالی سه بار همۀ ذکوران شما به حضور یهوه خدایتان در آن مکان که او برمی‌گزیند حاضر شوند، یعنی برای عید نانِ بی‌خمیرمایه و عید هفته‌ها و عید آلاچیقها. و کسی به حضور خداوند دستِ خالی حاضر نشود، 17بلکه هر کس به قدر توان خویش، متناسب با برکتی که یهوه خدایتان به وی بخشیده است، بدهد.
داوری با عدالت‌
18«در تمامی شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، بر حسب قبایلتان، داوران و صاحبمنصبان برای خود تعیین کنید تا قوم را عادلانه داوری کنند. 19داوری را منحرف مسازید، جانبداری مکنید و رشوه مگیرید، زیرا رشوه چشمان حکیمان را کور می‌کند و سخنان عادلان را کج می‌سازد. 20تنها و تنها عدالت را پیروی کنید، تا زنده بمانید و سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما می‌دهد مالک شوید.
پرستش خدایانِ غیر
21«در کنار مذبحی که برای یهوه خدایتان می‌سازید، هیچ درختی به عنوان اَشیرَه*‏16‏:21 ”اَشیرَه“ الهۀ باروری که پرستش آن با اعمال منافی عفت همراه بود. غرس مکنید، 22و ستونهای سنگی به جهت پرستش بر پا مدارید، زیرا یهوه خدایتان از آن کراهت دارد.
17
1«گاو یا گوسفندی را که در آن هر گونه عیب و نقصی باشد برای یهوه خدایتان ذبح مکنید، زیرا یهوه خدایتان از آن کراهت دارد.
2«هرگاه در میان شما، در یکی از شهرهایی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، مرد یا زنی یافت شود که آنچه را که در نظر یهوه خدایتان بد است به جا آورده، از عهد او تجاوز نماید، 3و بر خلاف فرمان من رفته خدایانِ غیر، یا خورشید و ماه، و یا یکی از لشکریان آسمان را عبادت و سَجده کند، 4و به شما خبر دهند و دربارۀ آن بشنوید، آنگاه خوب تفحص کنید، و اگر راست و یقین باشد که چنین عمل کراهت‌آوری در اسرائیل رخ داده است، 5آنگاه مرد یا زنی را که مرتکب این شرارت شده است بیرون آورده، در کنار دروازۀ شهر به سنگها سنگسار کنید تا بمیرد. 6با گواهی دو یا سه شاهد، شخصِ مستوجب مرگ، کشته شود؛ با گواهی یک شاهد کشته نشود. 7نخست شاهدان دست به کشتن او بلند کنند، سپس دستان تمامی قوم بر او بلند شود. بدین‌گونه بدی*‏17‏:7 یا: ”آن شخص شریر“. را از میان خود خواهید زدود.
قوانین داوری
8«اگر مرافعه‌ای نزد دروازه‌های شما آورده شود که حکم دربارۀ آن برای شما مشکل باشد، خواه قتل باشد، خواه دعوی، خواه ضرب، آنگاه برخاسته به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند، بروید. 9نزد لاویانِ کاهن و قاضیِ وقت رفته از آنها مشورت بخواهید و ایشان فتوا را به شما اعلام خواهند کرد. 10مطابق فتوایی که ایشان از مکان برگزیدۀ خداوند به شما اعلام می‌کنند، عمل کنید. به هوش باشید تا بر طبق هرآنچه به شما حکم می‌کنند، به جا آورید. 11مطابق شریعتی که به شما می‌دهند و حکمی که به شما اعلام می‌کنند، عمل نمایید و از فتوای ایشان به راست یا چپ منحرف مشوید. 12آن که خودسرانه عمل کرده، به کاهنی که آنجا در حضور یهوه خدای شما به خدمت می‌ایستد، و یا به داور، گوش نسپارد، آن شخص باید کشته شود. بدین‌گونه بدی را از میان اسرائیل خواهید زدود 13و همۀ مردم شنیده، خواهند ترسید و دیگر هرگز خودسرانه عمل نخواهند کرد.
انتخاب پادشاه اسرائیل
14«چون به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، درآیید و آن را به تصرف آورده، در آن ساکن شوید و بگویید: ”ما نیز همچون دیگر اقوامِ پیرامونمان پادشاهی بر خود بگماریم،“ 15در آن صورت، حتماً پادشاهی را که یهوه خدایتان برگزیند، بر خود بگمارید. یکی از برادرانتان را بر خود پادشاه بسازید؛ مرد اجنبی را که از برادرانتان نیست نمی‌توانید بر خود بگمارید. 16اما او نباید اسبانِ بسیار برای خود فراهم آورد، یا قوم را برای فراهم آوردن اسبان بیشتر به مصر باز فرستد؛ زیرا خداوند به شما گفته است که، ”دیگر هرگز بدان راه بازنگردید.“ 17نیز نباید زنان بسیار برای خود بگیرد، مبادا دلش منحرف شود. همچنین سیم و زر بسیار برای خود فراهم نیاورد.
18«و چون بر تختِ پادشاهی خود نشیند، رونوشتی از این شریعت را چنانکه نزد لاویانِ کاهن است، بر طوماری برای خود بنویسد. 19و آن نزد او باشد، و همۀ روزهای عمرش آن را بخواند، تا بیاموزد که از یهوه خدای خود بترسد، و همۀ کلمات این شریعت و این فرایض را نگاه داشته، به عمل آورد؛ 20تا دل او بر برادرانش مغرور نشود، و از این فرامین به طرف راست یا چپ منحرف نگردد، و تا ایام طولانی در اسرائیل پادشاهی کند، هم او و هم پسرانش.
18
سهم کاهنان و لاویان
1«لاویانِ کاهن، و به‌واقع، همۀ قبیلۀ لاوی را نصیب و میراثی با اسرائیل نخواهد بود. میراث ایشان آن است که از هدایای اختصاصی خداوند*‏18‏:1 در عبری: ”او“. بخورند. 2آری، ایشان را در میان برادرانشان میراثی نیست، زیرا خداوند میراث ایشان است، چنانکه بدیشان وعده فرمود. 3این است حق کاهنان از قوم، یعنی از آنان که قربانی، خواه از گاو و خواه از گوسفند تقدیم می‌کنند: آنان باید شانه، دو بناگوش و شکمبه را به کاهنان بدهند. 4همچنین نوبر غلات و شراب تازه و روغن، و اوّل‌چینِ پشم گوسفندان خود را به ایشان بدهید، 5زیرا یهوه خدایتان لاوی*‏18‏:5 در عبری: ”او“. را از میان همۀ قبایل شما برگزیده است تا او و پسرانش همواره در نام خداوند به خدمت بایستند.
6«هرگاه یکی از لاویان، از یکی از شهرهای شما، از هر جایی در اسرائیل که محل سکونت اوست، به میل خود به مکانی که خداوند برمی‌گزیند برود، 7و همچون دیگر برادران لاوی خود که در آنجا در حضور خداوند به خدمت می‌ایستند، به نام یهوه خدای خود خدمت کند، 8او نیز می‌تواند از سهم برابر خوراک برخوردار شود، صرف‌نظر از پولی که از فروش اموال خانوادگی خود عایدش شده باشد.
آداب و رسوم بت‌پرستان
9«چون به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، درآیید، نباید آداب و رسوم کراهت‌آور اقوام آنجا را بیاموزید. 10در میان شما کسی یافت نشود که پسر یا دختر خود را بر آتش قربانی کند،*‏18‏:10 در عبری: «از آتش بگذراند». و نه فالگیر یا غیبگو، و نه افسونگر یا جادوگر 11یا ساحِر، و نه مشورت‌کننده با ارواح، یا رَمال و یا کسی که با مردگان گفتگو کند. 12زیرا هر که این کارها را می‌کند، خداوند از او کراهت دارد، و به سبب همین اعمال قبیح است که یهوه خدایتان این اقوام را از برابر شما بیرون می‌رانَد. 13شما در حضور یهوه خدایتان بی‌عیب باشید، 14زیرا این اقوام که شما سرزمینشان را تصرف خواهید کرد، به سخنِ غیبگویان و فالگیران گوش فرا می‌دهند. اما در خصوص شما، یهوه خدایتان اجازه نمی‌دهد چنین کنید.
وعدۀ ظهور یک نبی
15«یهوه خدایتان، از میان شما، پیامبری همانند من، از برادرانتان، برای شما بر خواهد انگیخت؛ به اوست که باید گوش فرا دهید، 16چنانکه در حوریب، در روز گرد‌هم‌آیی از یهوه خدای خود درخواست کرده، گفتید: ”صدای یهوه خدای خود را دیگر نشنویم و این آتش عظیم را نبینیم، مبادا بمیریم.“ 17پس خداوند به من گفت: ”آنچه می‌گویند نیکوست. 18نبی‌ای برای ایشان از میان برادرانشان همچون تو بر خواهم انگیخت و کلام خود را در دهان وی خواهم نهاد، تا هرآنچه به او فرمان می‌دهم به ایشان بازگوید. 19هر که سخنان مرا که او به نام من خواهد گفت نشنود، من خود از او بازخواست خواهم کرد. 20اما اگر نبی‌ای خودسرانه به نام من سخنی بگوید که من به گفتنش فرمان نداده‌ام، یا به نام خدایانِ غیر سخن گوید، آن نبی باید کشته شود.“ 21ممکن است با خود بگویید: ”سخنی را که خداوند نگفته است چگونه تشخیص دهیم؟“ 22هنگامی که نبی‌ای به نام خداوند سخن می‌گوید، اگر کلام او به انجام نرسد و واقع نشود، کلام او از طرفِ خداوند نبوده، بلکه نبی خودسرانه آن را گفته است. پس از او مترسید.
19
شهرهای پناهگاه
1«آنگاه که یهوه خدایتان اقوامی را که سرزمینشان را به شما می‌دهد منقطع سازد، و شما وارث ایشان شده، در شهرها و خانه‌هایشان ساکن شوید، 2سه شهر در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد، برای خود جدا کنید. 3فاصله‌ها*‏19‏:3 در عبری: ”شاهراه“ یا ”جاده“. را اندازه بگیرید و سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد به سه قسمت تقسیم کنید، تا هر قاتلی بتواند به آنجا بگریزد.
4«این است حکم قاتلی که با گریختن به آنجا زنده می‌ماند: هرگاه کسی نادانسته همنوع خود را بکشد، بی‌آنکه با او دشمنیِ قبلی داشته باشد. 5برای مثال، کسی که با همسایۀ خود برای بریدن درخت به جنگل برود، و هنگامی که با دستش تبر را برای قطع کردن درخت بلند می‌کند، سَرِ تبر از دسته جدا شده به همسایه‌اش برخورَد و او بمیرد. چنین کسی می‌تواند با گریختن به یکی از این شهرها زنده بماند، 6مبادا خونخواهِ مقتول در شدت خشم خود قاتل را تعقیب کرده، به سبب راه طولانی، به او برسد و او را بکشد، حال آنکه سزاوار مرگ نبوده زیرا پیشتر بر مقتول بُغض نداشته است. 7از این رو به شما فرمان می‌دهم که سه شهر برای خود جدا کنید. 8اگر یهوه خدایتان، همان‌گونه که برای پدرانتان سوگند خورد، حدود شما را وسیع گردانید و تمامی سرزمینی را که به پدرانتان وعده داده بود، به شما بخشید - 9مشروط به آن که همۀ فرامینی را که امروز به شما امر می‌فرمایم به‌دقّت به جای آرید، یعنی یهوه خدای خود را دوست داشته، پیوسته در راه او گام بر‌دارید - آنگاه سه شهر دیگر نیز بر این سه بیفزایید، 10تا خون ناحق در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به میراث می‌دهد ریخته نشود، و خون کسی بر گردن شما نباشد.
11«اما اگر کسی از همسایۀ خویش کینه داشته، در کمین وی باشد و بر وی حمله آورده، او را به ضربِ کشنده بزند که بمیرد، و به یکی از این شهرها بگریزد، 12آنگاه مشایخ شهرش فرستاده، او را از آنجا بگیرند و به خونخواهِ مقتول تسلیم کنند تا کشته شود. 13چشم تو بر او ترحم نکند. بر شماست که لکۀ خونِ ناحق را از میان اسرائیل پاک کنید تا برای شما نیکو باشد.
مرزهای مِلک شخصی
14«در سرزمینی که یهوه خدایتان برای تصرف به شما می‌دهد، در مِلکی که به دست خواهید آورد، مرز همسایۀ خویش را که پیشینیان نهاده‌اند، تغییر ندهید.
قوانین مربوط به شاهدان
15«شهادت تنها یک تن علیه کسی، برای اثبات هیچ جرم یا گناهی، از هر قبیل کارِ خلاف که شخص مرتکب شده باشد، کافی نیست. به گواهی دو یا به گواهی سه شاهد هر سخنی ثابت خواهد شد. 16هرگاه شاهدی مُغرِض بر کسی برخاسته، او را به ارتکاب جرمی متهم کند، 17آنگاه هر دو طرفِ دعوا باید در پیشگاه خداوند، نزد کاهنان و داورانی که در آن زمان بر سر کارند، حاضر شوند. 18داوران باید به‌دقّت تفحص کنند، و اگر شاهد، شاهدی دروغین است و به دروغ بر ضد برادرش شهادت داده است، 19آنگاه با وی همان کنید که قصد داشت با همنوعش کند. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود 20و دیگران شنیده، خواهند ترسید، و دیگر هرگز مرتکب چنین عمل زشتی در میان شما نخواهند شد. 21چشم تو ترحم نکند: جان به عوض جان باشد، چشم به عوض چشم، دندان به عوض دندان، دست به عوض دست، و پا به عوض پا.
20
قوانین جنگ
1«چون برای جنگ با دشمن خود بیرون روید، اگر اسبان و ارابه‌ها و لشکریانشان را فزونتر از خود یافتید از ایشان مترسید، زیرا یهوه خدایتان که شما را از سرزمین مصر بیرون آورد، با شماست. 2چون به جنگ نزدیک شوید، کاهن پیش آمده با مردم سخن بگوید 3و ایشان را گوید: ”ای اسرائیل گوش فرا دهید! شما امروز به جنگ دشمنان خود بیرون می‌روید. دل شما ضعف نکند. از آنان ترسان و لرزان و هراسان مباشید. 4زیرا آن که با شما می‌رود تا برای شما با دشمنانتان بجنگد و به شما پیروزی ببخشد، یهوه خدای شماست.“ 5سپس صاحبمنصبان به مردم چنین بگویند: ”کیست آن که خانه‌ای نو بنا کرده و هنوز آن را وقف نکرده است؟ او روانه شده، به خانۀ خود بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری آن را وقف کند. 6و کیست آن که تاکستانی غرس کرده و هنوز از میوۀ آن بهره‌مند نشده است؟ او روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری از میوۀ آن بهره‌مند شود. 7و کیست آن که با دختری نامزد کرده اما هنوز او را به زنی نگرفته است؟ او نیز روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، مبادا در جنگ بمیرد و دیگری نامزدش را به زنی بگیرد.“ 8و صاحبمنصبان ادامه داده، بگویند: ”کیست آن که ترسان بوده، دلش ضعف کرده است؟ او روانه شده، به خانه‌اش بازگردد، تا دل برادرانش نیز مانند دل او گداخته نشود.“ 9چون صاحبمنصبان سخن خود را با مردم به پایان رسانند، سرداران لشکر بر مردم نصب شوند.
10«هرگاه به شهری نزدیک شوید تا با آن بجنگید، بدان پیشنهاد صلح بدهید. 11اگر به شما پاسخ صلح‌آمیز داد و دروازه‌های خود را بر شما گشود، آنگاه مردمانی که در آن یافت شوند، جملگی به کار اجباری برای شما گماشته شوند و شما را خدمت کنند. 12ولی اگر با شما از در صلح درنیایند بلکه به جنگ داخل شوند، پس آن را محاصره کنید. 13و چون یهوه خدایتان آن را به دست شما تسلیم کرد، تمامی مردانش را به دَمِ شمشیر بکشید. 14اما زنان و کودکان و چارپایان و هرآنچه در شهر باشد، یعنی جمله غنیمتش را برای خود به تاراج برید و از غنائمِ دشمنان خود که یهوه خدایتان به شما بخشیده است، بهره‌مند شوید. 15با همۀ شهرهایی که از شما بسیار دورند و از شهرهای اقوام اینجا نیستند، چنین عمل کنید. 16اما از شهرهای اقوام اینجا که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌دهد، هیچ ذی‌نَفَسیی را زنده مگذارید. 17بلکه ایشان را، یعنی حیتّیان و اَموریان و کنعانیان و فِرِزّیان و حِویان و یِبوسیان را، بنا بر آنچه یهوه خدایتان به شما فرمان داده است، به نابودی کامل بسپارید،*‏20‏:17 اصطلاح عبری اشاره بر تقدیم بازگشت‌ناپذیر اشیاء یا اشخاص به خداوند دارد، که اغلب با از بین بردن کامل آنان همراه بود. 18تا نتوانند به شما بیاموزند که بر طبق همۀ کارهای کراهت‌آوری که ایشان برای خدایان خویش انجام می‌دهند، عمل کنید و به یهوه خدای خود گناه ورزید.
19«هرگاه شهری را روزهای بسیار محاصره کرده، برای تصرف آن می‌جنگید، با فرود آوردن تبر بر درختان آنجا نابودشان مکنید. می‌توانید از میوۀ آنها بخورید، اما نباید آنها را قطع کنید. آیا درختان صحرا انسانند که آنها را محاصره کنید؟ 20فقط درختانی را که می‌دانید برای خوراک نیست می‌توانید از میان برده، قطع کنید و بر ضد شهری که با شما می‌جنگد سنگر بسازید تا زمانی که سقوط کند.
21
قتل نامعلوم
1«اگر در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد تا آن را به تصرف آورید، جسد مقتولی در صحرا پیدا شود، و معلوم نباشد که قاتل او کیست، 2آنگاه مشایخ و داوران شما بیرون آمده، فاصلۀ جسد را تا شهرهای اطراف بپیمایند. 3مشایخ شهری که به جسد مقتول نزدیکتر است، گوساله‌ای را که با آن شخم نزده و یوغ نکشیده‌اند، برگیرند. 4مشایخ شهر گوساله را به وادی‌ای که آبِ روان در آن باشد و در آن شخم نزده و کشت نکرده باشند، فرود آورند و آنجا در وادی گردن گوساله را بشکنند. 5سپس کاهنان قبیلۀ لاوی پیش آیند، زیرا یهوه خدای شما ایشان را برگزیده است تا او را خدمت کنند و به نام خداوند برکت دهند، و با کلام آنها هر مشاجره و تَعَرّضی فیصله یابد. 6همۀ مشایخ شهری که نزدیکتر به جسد مقتول است دستان خود را بر گوساله‌ای که گردنش در آن وادی شکسته شده است، بشویند 7و شهادت داده، بگویند: ”دستان ما این خون را نریخته و چشمان ما آن را ندیده است. 8ای خداوند، این کفّاره را به جهتِ قوم خود اسرائیل که فدیه داده‌ای بپذیر و خون ناحق را به حساب قوم خود اسرائیل مگذار.“ بدین‌گونه، گناه آن خون بر آنها کفّاره خواهد شد. 9پس شما لکۀ خونِ ناحق را از میان خود پاک خواهید کرد، آنگاه که آنچه را در نظر خداوند درست است به جای آرید.
ازدواج با زنان اسیر
10«هرگاه برای جنگ با دشمنان خود بیرون روید و یهوه خدایتان آنان را به دستان شما تسلیم کند و شما ایشان را اسیر سازید، 11اگر در میان اسیران زنی خوش‌سیما یافته، مجذوب او شوی و بخواهی او را به زنی بگیری، 12می‌توانی او را به خانۀ خود ببری. او سر خود را بتراشد و ناخنهایش را کوتاه کند، 13و جامۀ اسیری خود را بیرون کرده، در خانۀ تو بماند و برای پدر و مادرش یک ماه ماتم بگیرد. سپس با او همبستر شده، شوهرِ او باش و او همسر تو. 14و چنانچه از او خرسند نباشی، آزادش کن تا به هر جا که دلش بخواهد، برود. نباید او را در ازای پول بفروشی یا چون برده با او رفتار کنی، از آن رو که وی را خوار کرده‌ای.
حق نخست‌زادگی
15«هرگاه مردی را دو زن باشد، یکی محبوب و دیگری نامحبوب*‏21‏:15 یا ”مکروه“؛ همچنین در بقیۀ باب.، و هر دو زن برایش پسران بزایند، هم زن محبوب و هم نامحبوب، اگر پسر نخست‌زاده از زن نامحبوب باشد، 16روزی که دارایی خود را میان پسرانش تقسیم می‌کند، نمی‌تواند حق نخست‌زادگی را به جای پسر زن نامحبوب، به پسر زن محبوبش بدهد. 17بلکه باید پسرِ زن نامحبوب را نخست‌زادۀ خود شناخته، سهم دو برابر از تمامی داراییِ خود به او بدهد، زیرا نخستین ثمرۀ قدرت پدرش است و حق نخست‌زادگی از آنِ اوست.
پسر سرکش
18«اگر کسی را پسری لجوج و سرکش باشد که به سخن پدر و مادر خویش گوش فرا ندهد، و هرچند تأدیبش کنند ایشان را نشنود، 19پدر و مادرش او را گرفته، نزد مشایخ شهر به دروازۀ محله‌اش ببرند، 20و به مشایخ شهرش بگویند: ”این پسر ما لجوج و سرکش است، سخن ما را نمی‌شنود و بی‌بند و بار و میگسار است.“ 21آنگاه تمامی مردان شهر، او را به سنگ سنگسار کنند تا بمیرد. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود، و تمامی اسرائیل شنیده، خواهند ترسید.
قوانین گوناگون
22«هرگاه مردی مرتکب جرمی شود که سزاوار مرگ باشد و کشته شود، و او را بر دار کشیده باشی، 23جسدش در طول شب بر دار نماند، بلکه او را همان روز به خاک بسپارید؛ زیرا آن که بر دار آویخته شود، ملعون خداست. پس سرزمینی را که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌بخشد، نجس مسازید.
22
1«اگر گاو یا گوسفند برادر خود را سرگردان دیدی، به آن بی‌اعتنا مباش، بلکه حتماً آن را به برادرت*‏22‏:1 در این متن ”برادر“ می‌تواند به معنی ”دوست، همسایه، هموطن یا همنوع“ باشد. بازگردان. 2اگر برادرت به تو نزدیک نباشد یا او را نشناسی، آن را به خانۀ خود ببر و نزد تو بماند تا هنگامی که برادرت به جستجوی آن برآید، آنگاه حیوان را به او بازگردان. 3با الاغش نیز چنین کن، و نیز با جامه یا هر چیز دیگر برادرت که گم شده باشد و تو آن را بیابی. به آن بی‌اعتنا مباش. 4اگر دیدی الاغ یا گاو برادرت در راه افتاده است، به آنها بی‌اعتنا مباش، بلکه حتماً در بلند کردن آنها یاری‌اش کن.
5«زن نباید جامۀ مردانه بر تن کند، و نه مرد جامۀ زنانه. زیرا یهوه خدای شما از آنان که چنین کنند کراهت دارد.
6«هرگاه در راه به آشیانۀ پرنده‌ای بر هر درختی یا بر زمین برخوردی که در آن جوجه‌ها یا تخمها بود و پرندۀ مادر را دیدی که روی جوجه‌ها یا تخمها نشسته است، مادر را با جوجه‌ها مگیر. 7بلکه جوجه‌ها را برای خود گرفته، مادر را رها کن، تا برای تو نیکو شود و عمر دراز کنی.
8«چون خانۀ نو بنا می‌کنی، دیوار کوتاهی بر لبۀ بام خانه‌ات بساز مبادا کسی از بام به زیر افتد و خونش دامنگیر خانۀ تو شود.
9«در تاکستان خود دو نوع بذر مکار، مبادا تمامی محصولت تباه شود،*‏22‏:9یا: «وقفِ معبد شود». هم بذری که کاشته‌ای و هم محصول تاکستانت. 10گاو و الاغ را با هم برای شخم‌زنی به کار مگیر. 11جامه‌ای را که در آن هم پشم به کار رفته و هم کتان، بر تن مکن.
12«بر چهارگوشۀ جامه‌ای که خود را به آن می‌پوشانی، منگوله‌ها بساز.
روابط جنسی
13«اگر مردی برای خود زنی بگیرد و چون بدو درآید، از او بیزار شود 14و به او تهمت زده، اسبابِ بدنامیِ وی گردد و بگوید: ”این زن را گرفتم و چون به او نزدیکی کردم، او را باکره نیافتم،“ 15آنگاه پدر و مادر آن دختر دلیل بکارت وی را نزد مشایخ به دروازۀ شهر بیاورند. 16و پدر آن دختر به مشایخ بگوید: ”دخترم را به این مرد به زنی دادم، و حال از او بیزار است، 17و اینک به او تهمت زده می‌گوید: ’دخترت را باکره نیافتم؛‘ و حال آنکه این است دلیل بکارت دخترم.“ و پارچه را در حضور مشایخ شهر بگسترانند. 18آنگاه مشایخ شهر مرد را گرفته، تنبیه کنند 19و او را صد مثقال*‏22‏:19 در عبری ”شِکِل“. یک شِکِل تقریباً معادل ‏۵‏/۱۱ گرم است؛ همچنین در آیۀ ۲۹. نقره جریمه کرده، آن را به پدر دختر بدهند، زیرا باعث بدنام شدنِ باکره‌ای در اسرائیل شده است. او زنِ وی باقی خواهد ماند، و در تمامی عمرش نمی‌تواند دختر را رها کند. 20ولی اگر این اتهام حقیقت داشته باشد و دلیل بکارت دختر یافت نشود، 21آنگاه آن دختر را نزدِ در خانۀ پدرش بیاورند و همشهریانش او را به سنگ سنگسار کنند تا بمیرد؛ زیرا در خانۀ پدرش فاحشگی کرده و کاری ننگین در اسرائیل به عمل آورده است. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.
22«اگر مردی در حال زنا با زنی شوهردار یافت شود، هر دو باید کشته شوند، هم مردی که با آن زن همبستر شده و هم آن زن. بدین‌گونه بدی را از اسرائیل خواهید زدود.
23«اگر مردی دختر باکره‌ای را که نامزد دارد در شهر بیابد و با او همبستر شود، 24هر دو را باید به دروازۀ شهر بیرون آورده، سنگسار کنند تا بمیرند؛ دختر را از آن رو که هرچند در شهر بود فریاد برنیاورد، و مرد را از آن سبب که زن شخصی دیگر را بی‌عصمت کرده است. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.
25«اما اگر مردی در صحرا، دختری را که نامزد دارد بیابد و او را گرفته، به‌زور با وی همبستر شود، تنها آن مرد که با او همبستر شده است کشته شود. 26به دختر هیچ مکنید، زیرا گناهی نکرده که مستحق مرگ باشد. این مانند آن است که کسی بر همسایه‌اش برخاسته، او را بکشد. 27زیرا آن مرد، دختری را که نامزد دارد در صحرا یافته و با اینکه آن دختر فریاد بر‌آورده، برایش رهاننده‌ای نبوده است.
28«اگر مردی دختر باکره‌ای را که نامزد نکرده است بیابد و او را گرفته، به زور با وی همبستر شود، و گرفتار آیند، 29مردی که با آن دختر همبستر شده است باید پنجاه مثقال نقره به پدر دختر بپردازد، و آن دختر زن او خواهد بود، زیرا به او تجاوز کرده است. او در تمامی عمرش نمی‌تواند دختر را رها کند.
30«هیچ‌کس نباید زن پدر خود را به زنی گرفته، عریانی پدر خود را آشکار کند.
23
ممنوعیت از حضور در جماعت
1«مردی که بیضه‌هایش له شده و یا آلتش بریده شده باشد، نباید به جماعت خداوند داخل شود.
2«کسی که حرامزاده است، نباید به جماعت خداوند داخل شود؛ حتی تا پشت دهم نیز احَدی از فرزندان او نمی‌توانند به جماعت خداوند درآیند.
3«هیچ عَمّونی یا موآبی، نباید به جماعت خداوند داخل شود. حتی تا پشت دهم نیز، احَدی از ایشان نباید هرگز به جماعت خداوند داخل شوند. 4زیرا آنگاه که از مصر بیرون می‌آمدید، در راه از شما با نان و آب استقبال نکردند، و بَلعام پسر بِعور را نیز از فِتورِ بین‌النهرین اجیر کردند تا شما را لعن کند. 5اما از آنجا که یهوه خدایتان شما را دوست می‌داشت نخواست سخن بَلعام را بشنود، پس یهوه خدایتان لعنت او را بر شما به برکت تبدیل کرد. 6پس در تمامی ایام خود هرگز جویای سلامت و سعادت آنان مباشید.
7«از اَدومی کراهت مدار، چونکه برادر توست، و نه از مصری، زیرا که در سرزمینِ او غریب بودی. 8نسل سوّمِ فرزندان ایشان می‌توانند به جماعت خداوند داخل شوند.
پاکی در اردوگاه
9«هنگامی که بر ضد دشمن اردو زده‌اید، خویشتن را از هر چیز بد دور نگاه دارید.
10«اگر در میان شما، مردی به سبب انزال شبانه نجس گردد، از اردوگاه بیرون رود. او نباید به اردوگاه درآید، 11اما با نزدیک شدن شب در آب غسل کند و چون آفتاب غروب کند، به اردوگاه داخل شود.
12«بیرون از اردوگاه مکانی داشته باشید تا برای رفع حاجت به آنجا روید. 13در میان اسباب خود بیلچه‌ای داشته باشید تا چون بیرون می‌نشینید، با آن زمین را بکنید و برگشته، مدفوع خود را بپوشانید. 14زیرا یهوه خدایتان در میان اردوگاه شما می‌خرامد تا شما را برهاند و دشمنانتان را به شما تسلیم کند؛ پس اردوگاه شما مقدس باشد، مبادا در میان شما چیزی ناپسند بیند و از شما روی‌گردان شود.
قوانین گوناگون
15«غلامی را که از ارباب خود نزد تو می‌گریزد، به اربابش تسلیم مکن. 16بلکه در جوار تو در میان شما ساکن شود، در مکانی که در یکی از شهرهای شما برمی‌گزیند، هر جا که او را پسند آید. بدو آزار مرسان.
17«از دختران اسرائیل کسی فاحشۀ معبد بت‌پرستان نباشد، و نه از پسران اسرائیل کسی لوّاط معبد بت‌پرستان. 18مزد فاحشه و بهای سگ*‏23‏:18 مقصود ”لوّاط“ است. را برای هیچ نذری به خانۀ یهوه خدایتان میاورید، زیرا که یهوه خدایتان از این هر دو کراهت دارد.
19«از برادر خود رِبا مگیر، خواه ربای پول، خواه ربای خوراک، خواه ربای هر چیز دیگر که به ربا داده شود. 20از اجنبی*‏23‏:20 مقصود“ شخص غیراسرائیلی“ است. می‌توانی ربا بگیری، ولی نه از برادر خود، تا یهوه خدایت در سرزمینی که برای تصرف بدان داخل می‌شوی، تو را در هرآنچه دست به انجامش می‌زنی، برکت دهد.
21«اگر نذری برای یهوه خدایت می‌کنی، در اَدای آن تأخیر مکن، زیرا یهوه خدایت به‌یقین آن را از تو مطالبه خواهد کرد، و تقصیرکار خواهی بود. 22اما اگر از نذر کردن اِبا کنی، تقصیرکار نخواهی بود. 23به‌هوش باش که آنچه از دهانت بیرون آید، به جای آوری، زیرا آنچه را که به زبان خویش قول داده‌ای، داوطلبانه برای یهوه خدایت نذر کرده‌ای.
24«چون به تاکستان همسایه‌ات گام می‌نهی، می‌توانی از انگور سیر بخوری، هر اندازه که می‌خواهی، اما در سبد خود چیزی مگذار.
25«چون به کشتزار همسایه‌ات گام می‌نهی، می‌توانی با دست خود خوشه‌هایی بچینی، اما داس بر کِشت همسایه‌ات مگذار.
24
قوانین طلاق
1«چون کسی زنی اختیار کرده، با وی ازدواج کند، و سپس در نظرش پسند نیاید از آن رو که چیزی قبیح در او بیابد، و طلاقنامه‌ای نوشته به دستش دهد و او را از خانۀ خویش براند، 2و آن زن از خانۀ وی روانه شده، برود و زن مردی دیگر شود، 3و شوهر دوّم نیز از او ناخشنود شده، طلاق‌نامه‌ای به دستش بدهد و او را از خانۀ خود برانَد، یا شوهر دوّم که او را به زنی گرفته است بمیرد، 4در آن صورت، شوهر نخست که وی را رها کرده بود، نمی‌تواند پس از نجس شدن زن، او را دیگر بار به زنی بگیرد، زیرا خداوند از این کار کراهت دارد. پس بر سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به میراث می‌بخشد، گناه میاورید.
قوانین گوناگون
5«مردی که به‌تازگی زن گرفته باشد، با لشکر بیرون نرود و مکلف به انجام وظیفۀ عمومی دیگری نیز نشود. او تا یک سال در خانۀ خود آزاد بماند و زنی را که گرفته است خوش بسازد.
6«هیچ‌کس آسیاب دستی، و یا سنگ رویین آسیاب را گرو نگیرد، زیرا این در حکم گرو گرفتن جان کسی است.
7«هرگاه کسی در حال رُبودن یکی از هموطنان اسرائیلیِ خود یافت شود و اگر با وی بدرفتاری کند و یا او را بفروشد، آن آدم‌رُبا باید کشته شود. بدین‌گونه بدی را از میان خود خواهید زدود.
8«دربارۀ بیماری جذام، به هوش باشید تا مطابق هرآنچه لاویان کاهن به شما تعلیم دهند، به‌دقّت عمل کنید. آری، مطابق آنچه بدیشان فرمان داده‌ام، به‌دقّت به عمل آورید. 9به یاد داشته باشید که یهوه خدایتان در راه با مریم چه کرد، آنگاه که از مصر بیرون می‌آمدید.
10«چون به همسایۀ خود هر گونه قرضی می‌دهی، نباید برای گرفتنِ گرو به خانۀ او داخل شوی. 11بلکه بیرون بایست تا کسی که به او قرض می‌دهی، گرو را نزد تو بیرون آورد. 12و اگر او مردی فقیر باشد، در گروِ او مخواب. 13بلکه هنگام غروب آفتاب گرو را به او بازگردان تا در آن بخوابد و برایت دعای خیر کند. و این در نظر یهوه خدایت برای تو پارسایی شمرده خواهد شد.
14«بر کارگرِ روزمزدی که فقیر و نیازمند است، خواه از برادرانت و خواه از غریبانی که در شهرهای سرزمین شما ساکنند، ظلم مکن. 15در همان روزِ کارش، تا آفتاب غروب نکرده، مزد او را بده، زیرا فقیر است و زندگی‌اش به همین مزد بسته است؛ مبادا بر ضد تو نزد خداوند فریاد برآوَرَد، و تقصیرکار گردی.
16«پدران به سبب فرزندانشان کشته نشوند، و نه فرزندان به سبب پدرانشان. هر کس برای گناه خودش کشته شود.
17«حق غریب یا یتیم را پایمال مکن، و جامۀ بیوه‌زن را گرو مگیر. 18به یاد داشته باش که خود در مصر غلام بودی و یهوه خدایت تو را از آنجا فدیه کرد؛ بنابراین، به تو فرمان می‌دهم چنین کنی.
19«چون محصول خود را در مزرعه‌ات درو می‌کنی، اگر بافه‌ای را در مزرعه فراموش کردی، برای برگرفتن آن باز مگرد؛ بگذار برای غریب و یتیم و بیوه‌زن باشد تا یهوه خدایت تو را در همۀ کارهای دستت برکت دهد. 20چون درخت زیتون خود را می‌تکانی، آن را برای بار دوّم متکان؛ بگذار برای غریب و یتیم و بیوه‌زن باشد. 21چون انگور تاکستان خود را می‌چینی، آن را برای بار دوّم مچین. بگذار برای غریب و یتیم و بیوه‌زن باشد. 22به یاد داشته باش که خود در سرزمین مصر غلام بودی. بنابراین، به تو فرمان می‌دهم چنین کنی.
25
1«هرگاه میان مردم مرافعه‌ای باشد و به محکمه آیند و داوران میان آنها حکم کرده، بی‌گناه را تبرئه و مجرم را محکوم کنند، 2اگر مجرم سزاوار چوب زدن باشد، داور او را بخواباند و دستور دهد تا او را در حضورش متناسب با جرم وی به تعداد لازم بزنند. 3تا چهل ضربه می‌توان او را چوب زد، اما نه بیشتر، مبادا اگر بر این بیفزاید و بیشتر بزند، برادرت در نظرت خوار گردد.
4«گاو را هنگام خرمن‌کوفتن دهان مبند.
قانون ازدواج با بیوۀ برادر
5«هرگاه از برادرانی که با هم ساکنند، یکی بمیرد و او را پسری نباشد، زن متوفی نباید به شخص بیگانه در بیرون داده شود، بلکه برادر شوهرش باید به او درآمده، او را برای خود به زنی بگیرد و وظیفۀ برادرشوهری را در حق وی به جا آورد. 6نخستین پسری که آن زن بزاید باید نام برادر متوفی را بر خود گیرد، تا نام او از اسرائیل محو نگردد. 7اما اگر آن مرد نخواهد زن برادرش را بگیرد، آنگاه زن برادرش به دروازۀ شهر نزد مشایخ برود و بگوید: ”برادرشوهرم از زنده نگاه داشتن نام برادرش در اسرائیل سر باز می‌زند و نمی‌خواهد وظیفۀ برادرشوهری را در حق من به جای آورد.“ 8آنگاه مشایخ شهر، او را فرا خوانده، با وی سخن بگویند. اگر آن مرد اصرار بورزد و بگوید: ”نمی‌خواهم او را بگیرم،“ 9آنگاه زن برادرش در حضور مشایخ شهر به وی نزدیک شده، کفش او را از پایش به درآورد و به رویش آب دهان افکنده، بگوید: ”با کسی که خانۀ برادرش را بنا نکند، چنین کرده شود.“ 10و خاندان او در اسرائیل به نام ”خاندانِ کفش‌کنده“ شناخته خواهد شد.
11«اگر دو مرد با هم نزاع کنند و زن یکی پیش آید تا شوهر خود را از دست آن که وی را می‌زند، برهاند و دست خود را دراز کرده، آلت او را بگیرد، 12دست او را ببرید. چشمت بر او ترحم نکند.
13«در کیسۀ خود دو اندازه وزنه، یکی سنگین و دیگری سبک، نداشته باشید؛ 14و نه در خانۀ خود دو اندازه پیمانه، یکی بزرگ و دیگری کوچک. 15بلکه وزنۀ شما کامل و درست باشد و پیمانۀ شما کامل و درست، تا در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، عمر دراز داشته باشید. 16زیرا یهوه خدایتان از آنان که چنین می‌کنند، یعنی دست به تقلب می‌زنند، کراهت دارد.
17«به یاد آورید آنچه را که عَمالیقیان در راه به هنگام بیرون آمدنتان از مصر با شما کردند؛ 18چگونه زمانی که خسته و کوفته بودید، در راه بر شما حمله آورده، همۀ واماندگان را که در آخر صف حرکت می‌کردند، از پا درآوردند و از خدا نترسیدند. 19پس چون یهوه خدایتان شما را در سرزمینی که به شما برای تصرف به ملکیت می‌بخشد، از تمامی دشمنان پیرامونتان آسودگی بخشد، یاد عَمالیق را از زیر آسمان محو سازید؛ آری، این را فراموش مکنید.
26
هدایای نوبر و ده‌یک
1«چون به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما به ملکیت می‌بخشد، داخل شدید و آن را تصرف کرده، در آن ساکن گشتید، 2آنگاه مقداری از نوبر تمامی محصول زمین را که از سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد برداشت می‌کنید، در سبدی بگذارید و به مکانی که یهوه خدایتان برمی‌گزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد، بروید. 3و نزد کاهنی که در آن روزها باشد رفته، به او بگویید: ”امروز به یهوه خدایت اعلام می‌دارم که به آن سرزمین که یهوه برای پدران ما سوگند خورد که به ما بدهد، داخل شده‌ام.“ 4آنگاه کاهن سبد را از دست شما گرفته، پیش مذبح یهوه خدایتان بگذارد. 5سپس در حضور یهوه خدای خود اقرار کرده، بگویید: ”جَدّ من اَرامی آواره‌ای بود که با شماری اندک به مصر فرود شده، در آنجا غربت اختیار کرد و به قومی بزرگ و نیرومند و بی‌شمار بدل گشت. 6اما مصریان با ما بدرفتاری کرده، آزارمان دادند و ما را به بیگاری گرفتند. 7آنگاه نزد یهوه خدای پدران خویش فریاد برآوردیم، و خداوند صدای ما را شنید و مشقت و محنت و مظلومیت ما را دید. 8و خداوند ما را به دست نیرومند و بازوی افراشته، و با اعمال بس مَهیب و آیات و معجزات از مصر بیرون آورد 9و به این مکان درآورد، و سرزمینی را که شیر و شهد در آن جاری است به ما بخشید. 10هان اکنون من نوبر محصول زمینی را که تو ای خداوند به من داده‌ای، آورده‌ام.“ و آن سبد را در حضور یهوه خدای خود بگذارید و یهوه خدایتان را پرستش کنید. 11سپس همراه لاویان و نیز غریبانی که در میان شمایند، به‌خاطر همۀ چیزهای نیکویی که یهوه خدایتان به شما و به خاندانتان بخشیده است، شادی کنید.
12«در سال سوّم که سال ده‌یک است، چون از پرداخت ده‌یکِ محصولِ خود فارغ شده، آن را به لاویان و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنان دادید تا در اندرون شهرهای شما بخورند و سیر شوند، 13آنگاه در پیشگاه یهوه خدایتان چنین بگویید: ”بنا بر تمامی فرامینی که به من امر فرمودی، موقوفات را از خانۀ خویش به در کردم، و آنها را به لاویان و غریبان و یتیمان و بیوه‌زنان دادم. از فرمانهای تو سر نپیچیده، هیچ‌یک از آنها را فراموش نکردم. 14به هنگامِ سوگواری خود از آن نخوردم، و آنگاه که نجس بودم از آن برنگرفتم، و چیزی از آن به مردگان وقف نکردم. بلکه کلام یهوه خدایم را اطاعت کردم، و مطابق هرآنچه به من فرمان دادی به عمل آوردم. 15از مسکن مقدس خود، از آسمان، بنگر و قوم خود اسرائیل و زمینی را که بنا بر سوگند خود برای پدران ما به ما بخشیدی برکت عطا فرما، همان سرزمین را که شیر و شهد در آن جاری است.“
گنج خداوند
16«امروز یهوه خدایتان به شما فرمان می‌دهد که این فرایض و قوانین را به جای آورید. پس به هوش باشید تا آنها را به تمامی دل و تمامی جان خود به جا آورید. 17شما امروز اعلام کردید که یهوه خدای شماست، و اینکه در راههای او گام خواهید زد و فرایض و فرامین و قوانین او را به جای آورده، صدای او را خواهید شنید. 18و خداوند امروز اعلام می‌کند که شما قومی هستید که گنج اوست، چنانکه به شما وعده فرمود، و اینکه باید از همۀ فرمانهای او اطاعت کنید، 19و اینکه شما را در ستایش و شهرت و شکوه از تمامی قومهایی که آفریده است برتر خواهد ساخت، و همان‌گونه که وعده داده است، برای یهوه خدای خویش قومی مقدس خواهید بود.»
27
مذبح کوه عیبال
1آنگاه موسی و مشایخ اسرائیل به قوم فرمان داده، گفتند: «تمامی فرمانهایی را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، به جای آورید. 2روزی که از اردن به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد عبور کنید، سنگهایی بزرگ برای خود بر پا دارید و آنها را با گچ بپوشانید. 3بر آنها تمامی کلمات این شریعت را بنویسید، آن هنگام که عبور می‌کنید تا به سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد داخل شوید، سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است، همان‌گونه که یهوه خدای پدرانتان به شما وعده داده است. 4چون از اردن عبور کردید، این سنگها را که امروز دربارۀ آنها به شما فرمان می‌دهم، در کوه عیبال بر پا کنید و آنها را با گچ بپوشانید. 5آنجا مذبحی برای یهوه خدای خویش بسازید، مذبحی از سنگ که هیچ ابزار آهنی بر آن به کار برده نشده باشد. 6مذبح یهوه خدای خویش را از سنگهای نتراشیده بسازید، و قربانیهای تمام‌سوز بر آن به یهوه خدایتان تقدیم کنید. 7و قربانیهای رفاقت ذبح کرده، در آنجا بخورید و در حضور یهوه خدای خود شادی کنید. 8پس تمامی کلمات این شریعت را بر آن سنگها به خط خوانا بنویسید.»
لعنتهای کوه عیبال
9سپس موسی و لاویانِ کاهن به تمامی قوم اسرائیل گفتند: «ای اسرائیل خاموش باش و بشنو! تو امروز قوم یهوه خدای خود شدی. 10پس صدای یهوه خدای خود را بشنو و فرمانها و فرایض او را که من امروز به تو امر می‌فرمایم، به جای آور.»
11در آن روز موسی قوم را چنین حکم فرمود: 12«چون از اردن عبور کردید، این قبیله‌ها بر فراز کوه جِرِزیم بایستند تا قوم را برکت دهند: شمعون، لاوی، یهودا، یِساکار، یوسف و بِنیامین. 13و این قبیله‌ها نیز بر فراز کوه عیبال بایستند تا لعنت کنند: رِئوبین، جاد، اَشیر، زِبولون، دان و نَفتالی. 14آنگاه لاویان به صدای بلند تمامی بنی‌اسرائیل را خطاب کرده، بگویند:
15«”ملعون باد آن که تمثالِ تراشیده یا بت ریخته شده از کار دست صنعتگر را که خداوند از آن کراهت دارد، بسازد، و آن را پنهان دارد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
16«”ملعون باد آن که بر پدر و مادر خود بی‌حرمتی روا دارد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
17«”ملعون باد آن که مرز میان زمین خود و زمین همسایه را تغییر دهد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
18«”ملعون باد آن که نابینا را از راه منحرف سازد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
19«”ملعون باد آن که حق غریب و یتیم و بیوه‌زن را پایمال کند.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
20«”ملعون باد آن که با زن پدرِ خود همبستر شود، زیرا عریانی پدر خود را آشکار کرده است.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
21«”ملعون باد آن که با حیوانی نزدیکی کند.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
22«”ملعون باد آن که با خواهر خود، چه دختر پدر خویش و چه دختر مادر خویش، همبستر شود.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
23«”ملعون باد آن که با مادرزن خویش همبستر شود.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
24«”ملعون باد آن که همسایۀ خود را نهانی بکشد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
25«”ملعون باد آن که مزد بگیرد تا خون ناحق بریزد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
26«”ملعون باد آن که کلمات این شریعت را تصدیق ندارد تا آنها را به جای آورد.“ و قوم جملگی بگویند: ”آمین.“
28
برکات اطاعت
1«و اگر صدای یهوه خدای خویش را به‌دقّت بشنوید و به هوش باشید تا تمامی فرمانهایی را که من امروز به شما امر می‌فرمایم به جای آورید، آنگاه یهوه خدایتان شما را بر همۀ قومهای جهان برتری خواهد بخشید. 2آری، اگر صدای یهوه خدای خویش را بشنوید، تمامی این برکات بر شما خواهد آمد و از شما پیشی خواهد گرفت: 3در شهر، مبارک و در صحرا نیز مبارک خواهید بود. 4ثمرۀ رَحِم شما و ثمر زمینتان و ثمرۀ چارپایانتان، یعنی گوساله‌های رمه و بره‌های گلۀ شما، مبارک خواهد بود. 5سبد شما و ظرف خمیرتان مبارک خواهد بود. 6ورودتان مبارک خواهد بود و خروجتان نیز مبارک.
7«خداوند دشمنانتان را که بر ضد شما برخیزند، در برابر شما مغلوب خواهد ساخت. از یک راه بر شما حمله خواهند آورد و از هفت راه از برابرتان خواهند گریخت. 8خداوند در انبارهای شما و در هرآنچه دست خود را بدان دراز کنید، برکت را امر خواهد فرمود، و شما را در سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، مبارک خواهد ساخت. 9و اگر فرمانهای یهوه خدای خود را به جای آرید و در راههای او گام بردارید، خداوند چنانکه برایتان سوگند خورد، شما را برای خود به عنوان قومی مقدس استوار خواهد ساخت. 10آنگاه همۀ قومهای جهان خواهند دید که شما به نام یهوه خوانده می‌شوید، و از شما خواهند ترسید. 11و خداوند شما را در ثمرۀ رَحِمتان و ثمرۀ چارپایانتان و ثمر زمینتان، در سرزمینی که خداوند برای پدرانتان سوگند خورد به شما بدهد، به فراوانی خواهد افزود. 12خداوند خزانۀ نیکوی خود یعنی آسمان را به روی شما خواهد گشود تا باران را در موسمش بر سرزمین شما بباراند و همۀ دسترنجتان را برکت دهد. به قومهای بسیار قرض خواهید داد، اما خود قرض نخواهید گرفت. 13خداوند شما را سَر خواهد ساخت، نه دُم، و همواره بالا خواهید رفت نه پائین، به شرطی که فرمانهای یهوه خدای خویش را که من امروز به شما امر می‌فرمایم بشنوید و به هوش باشید تا آنها را به جای آورید، 14و از هیچ‌یک از سخنانی که من امروز به شما امر می‌فرمایم به راست یا چپ منحرف مشوید، تا خدایانِ غیر را پیروی کرده، آنها را عبادت کنید.
لعنتِ نااطاعتی
15«اما اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید، تا به هوش بوده، تمامی فرمانها و فرایض او را که من امروز به شما امر می‌فرمایم به جای آورید، آنگاه همۀ این لعنتها بر شما خواهد آمد و از شما پیشی خواهد گرفت. 16در شهر، ملعون و در صحرا نیز ملعون خواهید بود. 17سبد شما و ظرف خمیرتان زیر لعنت خواهد بود. 18ثمرۀ رَحِم شما و ثمر زمینتان و گوساله‌های رمه و بره‌های گلۀ شما زیر لعنت خواهد بود. 19ورودتان زیر لعنت خواهد بود و خروجتان نیز زیر لعنت.
20«به هر کاری که دست بزنید، خداوند لعنت و پریشانی و درماندگی بر شما خواهد فرستاد، تا اینکه به سبب شرارت اعمال خود به‌زودی هلاک شوید، از آن رو که مرا ترک کردید. 21خداوند بر شما بلا خواهد فرستاد تا شما را از سرزمینی که برای تصرفش بدان داخل می‌شوید، به تمامی هلاک سازد. 22خداوند شما را به بیماری جانکاه و تب و التهاب و باد سوزان و خشکسالی*‏28‏:22 یا ”شمشیر“. و آفت و خوره خواهد زد. این بلایا شما را تعقیب خواهد کرد تا هلاک شوید. 23آسمانِ بالای سرِ شما به برنج بدل خواهد شد و زمینِ زیر پایتان به آهن. 24خداوند باران سرزمین شما را به گَرد بدل خواهد کرد و از آسمان غبار بر شما خواهد بارید تا هلاک شوید.
25«خداوند شما را در برابر دشمنانتان مغلوب خواهد ساخت. از یک راه بر دشمن حمله خواهید برد و از هفت راه از برابرشان خواهید گریخت، و مایۀ بُهت و وحشت تمامی ممالک جهان خواهید شد. 26اجساد شما خوراک پرندگان آسمان و وحوش زمین خواهد شد، و کسی نخواهد بود که آنها را دور کند. 27خداوند شما را به دملهای مصر و غُدّه‌ها و زخمهای چرکین و خارش که از آنها شفا نتوانید یافت، مبتلا خواهد کرد. 28او شما را به دیوانگی و نابینایی و پریشانیِ فکر دچار خواهد ساخت. 29به هنگام ظهر همچون نابینایان کورانه راه خواهید رفت و در راههای خود کامیاب نخواهید شد. همواره تحت ظلم و غارت خواهید بود و نجات‌دهنده‌ای نخواهد بود. 30زنی را نامزد خواهید کرد و دیگری با او همبستر خواهد شد. خانه‌ای بنا خواهید کرد و خود در آن ساکن نخواهید شد. تاکستانی غرس خواهید نمود و خود از میوه‌اش بهره‌مند نخواهید شد. 31گاو ‌شما در برابر دیدگانتان سر بریده خواهد شد و خود چیزی از آن نخواهید خورد. الاغ شما در برابر چشمتان به غارت خواهد رفت و آن را پس نخواهید گرفت. گوسفندان شما به دشمنانتان داده خواهد شد، و نجات‌دهنده‌ای برای شما نخواهد بود. 32پسران و دخترانتان به قومی دیگر داده خواهند شد، و تمامی روز چشم به راهشان بوده، از فرط انتظار کاهیده خواهید شد، اما کاری از دستتان بر نخواهد آمد. 33محصول زمین و تمامی دسترنجتان را قومی که نمی‌شناسید خواهند خورد، و همواره بر شما ظلم و ستم خواهد رفت، 34چندان که از آنچه به چشمان خود می‌بینید دیوانه خواهید شد. 35خداوند زانوان و ساق پاهای شما را به دُمَلهای دردناک که از آن شفا نتوانید یافت دچار خواهد ساخت که از کف پا تا فرق سر شما را خواهد گرفت.
36«خداوند شما و پادشاهی را که بر خود نصب می‌کنید نزد قومی خواهد برد که نه خودتان شناخته‌اید، نه پدرانتان. آنجا خدایانِ غیر را از چوب و سنگ عبادت خواهید کرد. 37و در میان تمامی قومهایی که خداوند شما را به میان آنها خواهد برد، مایۀ وحشت و درس عبرت و اسبابِ تمسخر خواهید بود. 38بذر بسیار به مزرعه خواهید برد، ولی محصول اندک گِرد خواهید آورد، زیرا که ملخ آن را خواهد خورد. 39تاکستانها غرس خواهید کرد و برای آنها زحمت خواهید کشید، ولی شراب آنها را نخواهید نوشید و انگورشان را نخواهید چید، زیرا کِرم آن را خواهد خورد. 40در سرتاسر قلمرو شما درختان زیتون خواهد بود، ولی خود را به روغن آنها تدهین نخواهید کرد، زیرا زیتونتان نارس فرو خواهد ریخت. 41پسران و دختران خواهید داشت ولی از آنِ شما نخواهند بود، چراکه به اسارت خواهند رفت. 42همۀ درختان و حاصل زمینتان را ملخ تصرف خواهد کرد. 43غریبی که در میان شما زندگی می‌کند بالاتر و بالاتر از شما صعود خواهد کرد، ولی شما پایین‌تر و پایین‌تر نزول خواهید کرد. 44او به شما قرض خواهد داد ولی شما به او قرض نخواهید داد. او سَر خواهد بود و شما دُم.
45«همۀ این لعنتها بر شما نازل خواهد شد و شما را تعقیب کرده، از شما پیشی خواهد گرفت، تا اینکه نابود شوید؛ از آن رو که صدای یهوه خدای خویش را نشنیدید تا فرمانها و فرایضی را که به شما امر فرمود، نگاه دارید. 46این لعنتها تا به ابد آیت و علامت بر ضد شما و نسل شما خواهد بود. 47حال که یهوه خدای خویش را به سبب وفور نعمت، شادمانه و با خوشی دل خدمت نکردید، 48دشمنان خویش را که خداوند بر ضد شما خواهد فرستاد، در گرسنگی و تشنگی و عریانی و نیازمندیِ تمام بندگی خواهید کرد. و او یوغِ آهنین بر گردن شما خواهد نهاد تا هلاکتان کند. 49خداوند از دوردستها، یعنی از کرانۀ جهان، قومی را که چون عقاب فرود می‌آید بر شما خواهد آورد، قومی را که زبانش را نمی‌فهمید، 50قومی با سیمای خشن که پیران را حرمت نمی‌دارند و بر جوانان رحم نمی‌کنند. 51آنان نسل چارپایانتان و محصول زمینتان را خواهند خورد، تا اینکه هلاک شوید. و برای شما از غله و شراب و روغن و از گوساله‌های رمۀ شما و بره‌های گلۀ شما هیچ برجا نخواهند نهاد تا شما را هلاک کنند.
52«آنها شما را در تمامی شهرهایتان محاصره خواهند کرد، تا دیوارهای بلند و مستحکم شما که بر آنها اعتماد داشتید، در سرتاسر سرزمین شما فرو ریزد. آری، آنها شما را در تمامیِ شهرهایتان در سرتاسر سرزمینی که یهوه خدایتان به شما می‌دهد، محاصره خواهند کرد. 53در زمان محاصره و تنگی، که دشمنان بدان عرصه را بر شما بس تنگ خواهند کرد، ثمرۀ بطن خویش، یعنی گوشت پسران و دختران خود را که یهوه خدایتان به شما داده است، خواهید خورد. 54مردی که در بیشترین ناز و نعمت در میان شما زیسته است، از برادر خود و از زن هم‌آغوش خویش و بچه‌هایش که هنوز زنده‌اند خوراک را مضایقه خواهد کرد، 55تا آن حد که از گوشت تن بچه‌های خود که می‌خورَد به هیچ‌یک از آنان نخواهد داد، از آن رو که در زمان محاصره و تنگی که دشمنان بدان عرصه را بر شما در تمامی شهرهایتان تنگ خواهند کرد، دیگر چیزی برای او باقی نخواهد ماند. 56و زنی که در بیشترین ناز و نعمت در میان شما زیسته است، همان که از فرط ناز و نعمت حتی از نهادنِ کفِ پای خود بر زمین اِکراه داشت، از شوهر هم‌آغوش خود و پسر و دخترش مضایقه خواهد داشت، 57و جُفتِ نوزادی را که از شکمش بیرون آمده و نوزادی را که زاده است از ایشان پنهان خواهد ساخت تا خود به تنهایی آنها را بخورد، چراکه در زمان محاصره و تنگی که دشمنان بدان عرصه را در شهرهایتان بر شما تنگ خواهند کرد، چیز دیگری نخواهد داشت.
58«اگر کلمات این شریعت را که در این کتاب نوشته شده است به‌دقّت به جای نیاورید و از این نام مجید و مَهیب، یعنی یهوه خدایتان نترسید، 59آنگاه خداوند بر شما و بر نسل شما بلایای عجیب خواهد فرستاد، بلایای شدید و طولانی، و بیماریهای سخت و مزمن. 60او تمامی بیماریهای مصر را که از آنها در هراس بودید بر شما باز خواهد آورد، و آنها شما را رها نخواهد کرد. 61و همۀ بیماریها و همۀ بلایایی را نیز که در این کتاب شریعت نوشته نشده است، خداوند بر شما نازل خواهد کرد، تا هلاک شوید. 62از شما که چون ستارگان آسمان بی‌شمار بودید، جز شماری اندک باقی نخواهد ماند، زیرا که صدای یهوه خدای خود را نشنیدید. 63و همان‌گونه که خداوند از احسان در حق شما و افزودنتان شادمان بود، به همان‌سان از هلاک ساختن و نابود کردنتان شادمان خواهد شد. و شما از سرزمینی که رهسپار تصرفِ آنید، ریشه‌کن خواهید شد.
64«و خداوند شما را در میان تمامی قومها، از یک کران زمین تا کران دیگر، پراکنده خواهد ساخت. در آنجا خدایانِ غیر را از چوب و سنگ، که نه خود می‌شناختید و نه پدرانتان، عبادت خواهید کرد. 65در میان آن قومها روی آسایش نخواهید دید و برای کف پایتان جای استراحت نخواهید یافت، بلکه خداوند در آنجا به شما دل لرزان و چشمان کم‌سو و روح پژمرده خواهد داد. 66جان شما پیش رویتان معلق خواهد بود*‏28‏:66 در عبری: «جانتان در برابرتان معلق خواهد بود». و شب و روزِ شما در ترس سپری خواهد شد و از زنده ماندن خود مطمئن نخواهید بود. 67به سبب هراسی که به دل خواهید داشت و چیزهایی که به چشم خواهید دید، صبحگاهان خواهید گفت: ”کاش که شب می‌شد!“ و شامگاهان خواهید گفت: ”کاش که صبح فرا می‌رسید!“ 68و خداوند شما را با کشتیها از همان راهی که گفتم دیگر آن را نخواهید دید به مصر باز خواهد گردانید، و در آنجا خویشتن را برای غلامی و کنیزی به دشمنانتان خواهید فروخت، اما خریداری نخواهد بود.»
29
تجدید عهد در موآب
1این است کلمات عهدی که خداوند در سرزمین موآب به موسی فرمان داد با بنی‌اسرائیل ببندد، سوای آن عهد که در حوریب با ایشان بسته بود.
2موسی بنی‌اسرائیل را جملگی فرا خوانده، بدیشان گفت: «هرآنچه را خداوند در سرزمین مصر با فرعون و همۀ خادمانش و با تمامی سرزمینش کرد، شما به چشم خود دیدید، 3مصائب عظیمی را که چشمانتان دید، و آیات و علامات عظیم را. 4اما تا به امروز خداوند به شما دلی دانا، چشمانی بینا و گوشهایی شنوا نداده است. 5در مدت چهل سال که من شما را در بیابان رهبری کردم، جامۀ شما فرسوده نشد و کفش در پای شما پاره نگشت، 6نان نخوردید و شراب و مُسکِرات ننوشیدید، تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم. 7و چون به این جا رسیدید، سیحون پادشاه حِشبون و عوج پادشاه باشان به جنگ با ما بیرون آمدند، ولی ما آنها را شکست دادیم. 8زمینشان را گرفته به رِئوبینیان و جادیان و نیم‌قبیلۀ مَنَسی به میراث دادیم. 9پس کلمات این عهد را نگاه داشته، آنها را به جای آورید تا در هرآنچه می‌کنید کامیاب شوید.
10«امروز همۀ شما در حضور یهوه خدای خویش ایستاده‌اید: رؤسای قبایل شما، مشایخ شما، صاحبمنصبان شما و همۀ مردان اسرائیل؛ 11نیز بچه‌ها و زنان شما، و غریبانی که در اردوی شمایند، از هیزم‌شکنان تا کسانی که برایتان آب می‌کشند. 12ایستاده‌اید تا به عهد یهوه خدای خویش و سوگندی که خداوند امروز با شما استوار می‌سازد، داخل شوید، 13تا شما را امروز به عنوان قوم خود برقرار دارد و خدایتان باشد، چنانکه به شما وعده داد و برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، سوگند خورد. 14من این عهد و سوگند را تنها با شما نمی‌بندم 15بلکه با هر کس که امروز با ما در اینجا در حضور یهوه خدایمان ایستاده است، و نیز با هر کس که امروز در اینجا با ما نیست.
16«شما خود می‌دانید که ما چگونه در سرزمین مصر زندگی می‌کردیم، و چگونه از میان اقوام مختلف سفر کرده، گذشتیم. 17شما رسوم کراهت‌آور و بتهای بی‌ارزش این قومها را که از چوب و سنگ و نقره و طلا در میان ایشان بود، دیدید. 18اکنون به هوش باشید مبادا در میان شما مرد یا زن یا طایفه یا قبیله‌ای باشد که دلش امروز از یهوه خدایمان منحرف شده، برود و خدایان این اقوام را عبادت کند. مبادا در میان شما ریشه‌ای باشد که میوۀ تلخ و سمّی بار آورد، 19کسی که چون کلمات این سوگند را بشنود، در دل خود خویشتن را برکت داده گوید: ”هرچند در سختی دل خود سلوک می‌کنم، امن و امان خواهم بود.“ این سبب خواهد شد که تر و خشک با هم بسوزند. 20خداوند او را نخواهد آمرزید، بلکه آتش خشم و غیرت خداوند بر او شعله‌ور خواهد شد، و همۀ لعنتهای نوشته شده در این کتاب بر سر او خواهد آمد، و خداوند نام او را از زیر آسمان محو خواهد کرد. 21و خداوند بنا بر همۀ لعنتهای عهدی که در این کتاب شریعت نوشته شده است، او را از میان همۀ قبایل اسرائیل برای گرفتار آمدن به بلا جدا خواهد کرد. 22نسل آینده یعنی فرزندان شما که پس از شما خواهند آمد، و اجنبیانی که از سرزمین دور می‌آیند، بلایای این سرزمین و بیماریهایی را که خداوند بر آن می‌فرستد مشاهده خواهند کرد 23و تمامی زمین را که از گوگرد و نمک سوخته شده است، به گونه‌ای که در آن نه چیزی کاشته می‌شود، نه چیزی می‌روید، و نه هیچ گیاهی رشد می‌کند، و به ویرانی سُدوم و عَمورَه و اَدمَه و صِبوئیم شباهت دارد که خداوند در خشم و غضب خویش آنها را واژگون ساخت. 24آنگاه قومها جملگی خواهند پرسید: ”چرا خداوند با این سرزمین چنین کرده است؟ و شدت این خشم عظیم از چه سبب است؟“ 25خواهند گفت: ”از آن رو که عهد یهوه خدای پدران خویش را که هنگام بیرون آوردنشان از سرزمین مصر با آنها بسته بود، ترک گفتند، 26و رفته، خدایانِ غیر را عبادت کردند و در برابر آنها سَجده نمودند، خدایانی را که نشناخته بودند و نصیب ایشان نساخته بود. 27از این رو خشم خداوند بر این سرزمین افروخته شد، و همۀ لعنتهایی را که در این کتاب نوشته شده است، بر آن نازل فرمود. 28خداوند با خشم و غضب و قهر شدید آنان را از سرزمینشان ریشه‌کن ساخت و به سرزمینی دیگر فرو افکند، چنانکه امروز چنین است.“
29«امور نهان از آنِ یهوه خدای ماست، اما امورِ مکشوف تا ابد از آنِ ما و فرزندان ماست، تا تمام کلمات این شریعت را به جای آوریم.
30
کامیابی پس از بازگشت نزد خداوند
1«چون این چیزها، یعنی برکتها و لعنتهایی که در برابرتان نهادم، همگی بر شما واقع شود، و آنها را در میان همۀ اقوامی که یهوه خدایتان شما را بدان‌جا می‌راند، به یاد آورید، 2و شما و فرزندانتان با تمامی دل و جان خود نزد یهوه خدای خویش بازگردید و صدای او را در هرآنچه امروز به شما فرمان می‌دهم اطاعت کنید، 3آنگاه یهوه خدایتان نیز سعادت را به شما باز خواهد گردانید*‏30‏:3 یا: «شما را از اسارت بر خواهد گرداند». و بر شما رحم کرده، دیگر بار شما را از میان تمامی اقوامی که یهوه خدایتان شما را بدان‌جا پراکنده ساخته بود، گِرد خواهد آورد. 4اگر طردشدگان شما تا به کران آسمان نیز باشند، یهوه خدایتان شما را از آنجا گرد آورده، باز خواهد آورد. 5و یهوه خدایتان شما را به سرزمینی که پدرانتان به ملکیت یافتند باز خواهد گردانید، و مالک آن خواهید شد. و او شما را کامیابتر و پرشمارتر از پدرانتان خواهد ساخت. 6یهوه خدایتان دل شما و دل فرزندان شما را ختنه خواهد کرد تا او را با تمامی دل و جان خود دوست داشته، زنده بمانید. 7یهوه خدایتان همۀ این لعنتها را بر دشمنان و خصمان شما که شما را آزار رسانیدند، نازل خواهد کرد. 8و دیگر بار، از صدای خداوند اطاعت خواهید کرد و همۀ فرمانهای او را که من امروز به شما امر می‌فرمایم، به جا خواهید آورد. 9آنگاه یهوه خدایتان شما را در همۀ دسترنجتان و میوۀ بطنتان و ثمرۀ چارپایانتان و محصول زمینتان وفور نعمت خواهد بخشید. زیرا خداوند دیگر بار از کامیاب ساختن شما خشنود خواهد شد، چنانکه در خصوص پدرانتان خشنود بود، 10بدین شرط که صدای یهوه خدای خود را اطاعت کرده، فرمانها و فرایض او را که در این کتاب شریعت نوشته شده است نگاه دارید، و با تمامی دل و جان نزد یهوه خدای خویش بازگردید.
زندگی را برگزینید
11«زیرا این فرمان که من امروز به شما امر می‌فرمایم، برای شما مشکل نیست و نه دور از دسترس شماست. 12نه در آسمان است که بگویید: ”کیست که برای ما به آسمان صعود کند و آن را نزد ما بیاورد تا بشنویم و انجامش دهیم؟“ 13و نه در آن سوی دریاهاست که بگویید: ”کیست که برای ما به آن سوی دریاها برود و آن را نزد ما بیاورد تا بشنویم و انجامش دهیم؟“ 14بلکه این کلام بسیار نزدیکِ شما، در دهان و در دل شماست، تا آن را به جای آرید.
15«ببینید امروز حیات و نیکویی، و مرگ و بدی را در برابر شما می‌نهم. 16زیرا امروز به شما فرمان می‌دهم که یهوه خدای خود را دوست بدارید و در راههای او گام بردارید و فرمانها و فرایض و قوانین او را نگاه دارید، تا زنده بمانید و بر شمارتان افزوده گشته، یهوه خدایتان شما را در سرزمینی که برای تصرفش بدان داخل می‌شوید، برکت دهد. 17اما اگر دل شما منحرف شود و اطاعت نکنید بلکه فریفته شده، خدایانِ غیر را سَجده و عبادت کنید، 18امروز به شما اعلام می‌کنم که به‌یقین هلاک خواهید شد و در آن سرزمین که برای تصرفش از اردن می‌گذرید، عمر دراز نخواهید داشت. 19امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد می‌گیرم که زندگی و مرگ، و برکت و لعنت را پیش رویتان نهادم. پس زندگی را برگزینید تا شما و نسلتان زنده بمانید؛ 20یهوه خدای خود را دوست بدارید، از صدای او اطاعت کنید و به او بچسبید، زیرا او زندگیِ شما و درازی عمر شماست، تا در سرزمینی که خداوند برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، سوگند خورد که آن را بدیشان دهد، قرار یابید.»
31
یوشَع، جانشین موسی
1پس موسی رفت و این سخنان را به تمامی اسرائیل بازگفت. 2سپس افزود: «من امروز صد و بیست ساله‌ام و دیگر یارای دخول و خروج ندارم. خداوند به من گفته است: ”تو از این اردن نخواهی گذشت.“ 3یهوه خدایتان، خود پیشاپیش شما خواهد گذشت. او این اقوام را از برابر شما هلاک خواهد کرد تا شما سرزمینشان را به تصرف آورید. همان‌گونه که خداوند فرموده است، یوشَع پیشاپیش شما عبور خواهد کرد. 4خداوند با این قومها همان خواهد کرد که با سیحون و عوج، شاهان اَموری و سرزمینشان کرد، آنگاه که ایشان را هلاک ساخت. 5و خداوند آنان را به دست شما تسلیم خواهد کرد، و شما باید با آنان بنا بر تمامی فرمانی که به شما دادم، رفتار کنید. 6قوی و دلیر باشید و از آنان ترس و واهمه مدارید، زیرا یهوه خدایتان اوست که همراه شما می‌رود و شما را وا نخواهد گذاشت و ترک نخواهد کرد.»
7آنگاه موسی یوشَع را فرا خواند و در نظر تمامی اسرائیل به او گفت: «قوی و دلیر باش زیرا تو همراه این قوم به سرزمینی خواهی رفت که خداوند برای پدرانِ ایشان سوگند خورد که آن را بدیشان بدهد، و تو آن سرزمین را به ملکیت ایشان در خواهی آورد. 8خداوند خود پیشاپیش تو خواهد رفت و با تو خواهد بود. او تو را وا نخواهد گذاشت و ترک نخواهد گفت. پس مترس و هراسان مباش.»
قرائت تورات
9آنگاه موسی این شریعت را نوشته، آن را به بنی لاوی کاهن که صندوق عهد خداوند را حمل می‌کردند، و نیز به تمام مشایخ اسرائیل سپرد. 10پس موسی ایشان را فرمان داده، گفت: «در پایان هر هفت سال، در موعد مقرر در سال بخشش قرضها، به هنگام عید آلاچیقها، 11زمانی که تمامی قوم اسرائیل در پیشگاه یهوه خدایت، در جایی که او برمی‌گزیند، حاضر می‌شوند، این شریعت را در حضور تمامی اسرائیل به گوش آنان بخوان. 12قوم را گرد آور، یعنی مردان و زنان و کودکان را، و نیز غریبانی را که در شهرهایتان ساکنند، تا گوش فرا داده، بیاموزند که از یهوه خدایتان بترسند و تمامی کلمات این شریعت را به‌دقّت به جای آورند، 13و تا فرزندان ایشان نیز که آن را نمی‌دانند بشنوند و بیاموزند که در تمام ایام زندگی خود در سرزمینی که برای تصرف آن از اردن عبور می‌کنید، از یهوه خدای شما بترسند.»
مأموریت یوشَع
14خداوند به موسی فرمود: «روز مرگت نزدیک است. یوشَع را فرا خوان، و در خیمۀ ملاقات حاضر شوید تا او را مأمور سازم.» پس موسی و یوشَع آمده، در خیمۀ ملاقات حاضر شدند. 15آنگاه خداوند در ستون ابر در خیمه ظاهر شد، و ستون ابر به در خیمه بایستاد.
16خداوند موسی را گفت: «اینک تو با پدران خویش می‌خوابی، و این قوم برخاسته، از پیِ خدایان بیگانۀ سرزمینی که بدان داخل می‌شوند زنا خواهند کرد، و مرا ترک گفته، عهد مرا که با ایشان بستم خواهند شکست. 17در آن روز خشم من بر ایشان افروخته شده، ایشان را ترک خواهم گفت و روی خود را از ایشان خواهم پوشانید، و تلف خواهند شد. بلایا و تنگیهای بسیار دامنگیرشان خواهد شد، چندان که در آن روز خواهند گفت: ”آیا از آن رو این بلایا بر ما فرود نیامده که خدایمان دیگر در میانِ ما نیست؟“ 18و در آن روز من به سبب همه شرارتهایی که مرتکب شده‌اند و به سبب روی آوردنشان به خدایانِ غیر، به‌یقین روی خود را خواهم پوشانید. 19حال این سرود را برای خود بنویسید و تو آن را به بنی‌اسرائیل بیاموز؛ آن را در دهانشان بگذار، تا این سرود شاهد من بر ضد بنی‌اسرائیل باشد. 20زیرا چون ایشان را به سرزمینی که شیر و شهد در آن جاری است برسانم، سرزمینی که سوگند خوردم به پدرانشان بدهم، و آنان خورده، سیر شوند و فربه گردند، آنگاه به خدایانِ غیر روی آورده، آنها را عبادت خواهند کرد و به من اهانت ورزیده، عهد مرا خواهند شکست. 21و چون بلایا و تنگیهای بسیار دامنگیر ایشان شود، آنگاه این سرود چون شاهدی بر ضد ایشان گواهی خواهد داد، از آن رو که از زبان نسل ایشان فراموش نخواهد شد. زیرا هم‌اکنون از مقاصد ایشان آگاهم، پیش از آنکه ایشان را به سرزمینی که دربارۀ آن سوگند خوردم، درآورم.» 22پس موسی همان روز این سرود را نوشت، و آن را به بنی‌اسرائیل آموخت.
23و خداوند یوشَع پسر نون را مأمور ساخته، گفت: «قوی و دلیر باش، زیرا تو بنی‌اسرائیل را به سرزمینی که سوگند خوردم بدیشان بدهم خواهی برد، و من خود با تو خواهم بود.»
24چون موسی کلمات این شریعت را تا به آخر در کتابی نوشت، 25به لاویانی که صندوق عهد خداوند را حمل می‌کردند فرمان داده، گفت: 26«این کتاب شریعت را گرفته، کنار صندوق عهد یهوه خدایتان بگذارید، تا در آنجا شاهدی باشد بر ضد شما. 27زیرا من از عِصیانگری و گردنکشی‌شما آگاهم. اینک حتی امروز که هنوز زنده و در میان شمایم بر خداوند عِصیان می‌ورزید، پس چقدر بیشتر پس از درگذشتم؟ 28تمامی مشایخ قبایل خود و صاحبمنصبان خویش را نزد من گرد آورید تا این سخنان را به گوش آنها برسانم و آسمان و زمین را بر آنان شاهد بگیرم. 29از آن رو که می‌دانم پس از درگذشتم، خویشتن را به تمامی فاسد خواهید ساخت و از راهی که به شما فرمان دادم، گمراه خواهید شد. در روزهای آینده به مصیبت گرفتار خواهید شد، زیرا آنچه را که در نظر خداوند بد است به جا خواهید آورد و با اعمال دست خود، خداوند را خشمگین خواهید ساخت.»
سرود موسی
30آنگاه موسی کلمات این سرود را تا به آخر در گوش تمامی جماعت اسرائیل بیان کرد:
32
1«ای آسمانها، گوش فرا دهید تا سخن گویم،
ای زمین، سخنان دهانم را بشنو.
2تعلیم من چون باران فرود آید،
و سخنانم چون شبنم فرو ریزد.
چون نم نم باران بر سبزه‌های تازه،
و چون بارشها بر گیاهان.
3زیرا نام خداوند را ندا خواهم کرد؛
وصف عظمت خدای ما را بگویید.
4«اوست صخره و کارهایش به کمال،
راههایش، جملگی انصاف.
او خدای امین و برکنار از بیداد،
عادل است او و هم درستکار.
5با وی به فساد رفتار کردند؛
عیبها دارند و دیگر فرزندان او نیستند،
بلکه نسلی منحرف و کج‌رفتارند.
6ای قوم نادان و بی‌خرد
آیا خداوند را چنین پاداش می‌دهید؟
آیا او پدر و آفریدگار شما نیست
که شما را بساخت و استوار فرمود؟
7روزگاران کهن را به یاد آرید
و به سالهای نسلهای متمادی بیندیشید.
از پدر خود بپرسید تا آگاهتان سازد،
و از مشایخ خویش، تا شما را بازگویند.
8آنگاه که آن متعال قومها را میراث بخشید،
آنگاه که بنی‌آدم را منتشر ساخت،
او حدود قومها را تعیین فرمود،
بر حسب شمار پسران خدا.*‏32‏:8 ترجمۀ یونانی هفتادتَنان و طومارهای دریای مرده؛ متن عبری مازورتها: ”بنی‌اسرائیل“.
9زیرا که نصیب خداوند قوم اوست،
و یعقوب میراث تعیین شده از بهر او.
10«او را در سرزمینی بایر یافت،
در بیابان هولناک و بَرَهوتی.
در بر گرفتش و بر وی التفات کرد،
چون مردمک چشم خویش او را حفظ نمود.
11همچون عقابی که آشیانِ خویش به تکان آورد
و بر فراز جوجه‌هایش بال و پر زند،
و بالهای خویش بگسترانَد و آنها را برگیرد،
و بر پرهای خویش حملشان کند،
12همچنان خداوند به تنهایی او را رهبری کرد،
و هیچ خدای بیگانه‌ای با او نبود.
13او را بر بلندیهای زمین سوار کرد،
و او از محصول کِشتزارها خورد.
از دلِ صخره بدو عسل خورانید،
و روغن نیز از سنگ خارا،
14خامه از رمه و شیر از گله،
با پیه بره‌ها،
قوچهای باشان، و بزها،
و با مرغوبترین دانه‌های گندم؛
و تو خَمر از عصیر انگور نوشیدی.
15«اما یِشورون*‏32‏:15 ”یِشورون“ به معنی ”پارسا و درستکار“ است. در اینجا کنایه از اسرائیل است آنگاه که پارسا و درستکار بود. فربه شد و لگد زد؛
تو فربه و چاق و تنومند شدی.
خدایی را که صانع او بود، ترک گفت،
و صخرۀ نجات خود را خوار شمرد.
16به خدایان بیگانه، او را به غیرت آوردند،
و به رجاسات خویش خشم او را برانگیختند.
17برای دیوهایی که خدا نبودند قربانی تقدیم کردند،
برای خدایانی که هرگز نشناخته بودند؛
برای خدایان نو که تازه پدیدار گشته بودند،
خدایانی که پدرانتان ترس آنها را به دل نداشتند.
18به صخره‌ای که تو را تولید کرد اعتنا نکردی،
و خدایی را که تو را به دنیا آورد از یاد بردی.
19«خداوند این را دید و از ایشان بیزار شد،
زیرا که پسران و دخترانش او را به خشم آوردند.
20پس فرمود: ”روی خود را از ایشان خواهم پوشانید،
تا ببینم سرانجامشان چه خواهد شد،
زیرا که نسلی منحرفند،
و فرزندانی که وفایی در ایشان نیست.
21به آنچه خدا نیست، غیرت مرا برانگیختند،
به بتهای باطل خویش مرا به خشم آوردند.
پس به واسطۀ آنان که قومی نیستند ایشان را به غیرت خواهم آورد،
و به واسطۀ قومی نادان خشمشان را بر خواهم انگیخت.
22زیرا آتشی از خشم من افروخته است،
که تا به اعماق هاویه زبانه می‌کشد؛
زمین را با محصولش می‌سوزاند،
و اساس کوه‌ها را مشتعل می‌سازد.
23«”بلاها بر سر آنان خواهم انباشت
و تیرهای خود را بر ایشان صرف خواهم کرد؛
24از گرسنگی کاهیده خواهند شد،
از طاعون و وبای جانکاه تلف خواهند گردید.
دندانهای وحوش را بر ایشان خواهم فرستاد،
و زهر جانورانی را که بر خاک می‌خزند.
25شمشیر از بیرون داغدارشان خواهد کرد،
و دهشت از درون بر ایشان مستولی خواهد شد؛
بر مردان جوان و دوشیزگان به یکسان
بر شیرخوارگان و ریش‌سفیدان جملگی.
26می‌گفتم: ’ایشان را از پا در خواهم آورد،
و یادشان را از میان مردمان محو خواهم ساخت؛‘
27اگر از تحریک دشمن بیم نمی‌داشتم،
که مبادا به خطا بیندیشند و بگویند:
’دست ما است که غالب آمده،
و خداوند نیست که این همه را کرده است.“‘
28«زیرا آنان قومی گم کرده تدبیرند
که در ایشان بصیرتی نیست.
29کاش حکیم بودند و این را می‌فهمیدند؛
و تشخیص می‌دادند که سرانجامشان چه خواهد بود!
30چگونه یک تن هزار را تعقیب تواند کرد،
یا دو، ده هزار را به گریز وا تواند داشت؛
جز آنکه صخرۀ آنها ایشان را فروخته باشد،
و خداوند، ایشان را تسلیم کرده باشد؟
31زیرا صخرۀ دشمنان مانند صخرۀ ما نیست؛
حتی اگر ایشان خود داوری کنند.
32زیرا تاک ایشان از تاک سُدوم است،
و از تاکستانهای عَمورَه؛
انگورهایشان زهرآگین است،
و خوشه‌هایشان تلخ؛
33شرابشان زهر مار است،
و سم کشندۀ افعی.
34«”آیا این همه نزد من ذخیره نشده،
و در خزانه‌های من مختوم نگردیده است؟
35انتقام از آنِ من است، و سزا از آنِ من،
برای زمانی که پاهای ایشان بلغزد؛
زیرا روز مصیبتشان نزدیک است،
و قضای ایشان می‌شتابد.“
36زیرا خداوند قوم خود را داوری خواهد کرد،
و بر خدمتگزاران خویش شفقت خواهد نمود،
آنگاه که بیند نیرویشان پایان گرفته،
و از آنان کسی باقی نمانده، چه برده و چه آزاد.
37پس خواهد گفت: ”خدایان ایشان کجایند،
صخره‌ای که در آن پناه می‌جستند؛
38که پیه قربانیهای ایشان را می‌خوردند،
و از شراب هدایای ریختنیشان می‌نوشیدند؟
آنان برخیزند و یاریتان دهند!
و شما را پناهگاه باشند!
39«”حال ببینید که من خود، اویم!
خدایی دیگر جز من نیست.
می‌میرانم و زنده می‌کنم؛
مجروح می‌سازم و شفا می‌بخشم؛
و از دست من رهاننده‌ای نیست.
40دست خویش به آسمان برمی‌افرازم،
و به زنده بودنم تا ابد سوگند می‌خورم.
41اگر شمشیر براق خویش را تیز سازم
و داوری را به دست خود گیرم،
از دشمنان خویش انتقام خواهم کشید،
و آنان را که از من بیزارند مکافات خواهم داد.
42تیرهای خود را سرمستِ خون خواهم ساخت،
سرمستِ خون کشتگان و اسیران؛
و شمشیر من گوشت خواهد خورد،
گوشت سر رهبران دشمن را.“*‏32‏:42یا: ”گوشت سرهای درازموی دشمن را“.
43«ای آسمانها، با او شادی کنید،
و ای خدایان، جملگی در برابرش سر فرود آرید؛*‏32‏:43این قسمت در متن عبری ماسورِتها نیامده است، ولی در ترجمۀ یونانیِ هفتادتَنان یافت می‌شود؛ مقایسه کنید با عبرانیان ۱‌: ۶.
ای قومها، با قوم او شادمان باشید،
و پسران خدا در او تقویت یابند؛
زیرا انتقام خون فرزندان*‏32‏:43 طومارهای دریای مرده و ترجمۀ یونانی هفتادتَنان. در نسخه عبری: ”خدمتگزاران“. خود را می‌ستاند،
و از دشمنان خود انتقام می‌گیرد؛
آنان را که از او بیزارند سزا می‌دهد،
و برای سرزمین و قوم خود کفّاره می‌کند.»
44پس موسی همراه یوشَع پسر نون آمد و تمامی کلمات این سرود را به گوش قوم رساند. 45چون موسی از گفتن همۀ این سخنان به تمامی اسرائیل فارغ شد، 46بدیشان گفت: «همۀ سخنانی را که من امروز بدانها به شما هشدار می‌دهم، در دل جای دهید، تا بتوانید به فرزندانتان نیز فرمان دهید که کلمات این شریعت را به‌دقّت به جای آورند. 47زیرا این برای شما نه کلامی باطل، بلکه حیاتِ شماست، و به واسطۀ همین کلام در سرزمینی که برای تصرفِ آن از اردن می‌گذرید، عمری دراز خواهید داشت.»
اعلام درگذشتِ موسی
48در همان روز خداوند موسی را فرمود: 49«از این کوهستان عَباریم بالا رفته به کوه نِبو واقع در سرزمین موآب که روبه‌روی اَریحاست برآی، و سرزمین کنعان را که من به بنی‌اسرائیل به ملکیت می‌دهم، ملاحظه کن. 50تو در کوهی که به آن برمی‌آیی درگذشته، به قوم خود خواهی پیوست، همان‌گونه که برادرت هارون بر فراز کوه هور مرد و به قوم خویش پیوست. 51زیرا که شما در میان بنی‌اسرائیل نزد آبهای مِریبَه‌قادِش، در بیابان صین، بر من خیانت ورزیدید و قدوسیت مرا در میان بنی‌اسرائیل حرمت ننهادید.*‏32‏:51 در عبری: «تقدیس نکردید». 52از این رو، آن سرزمین را پیش روی خود خواهی دید، اما بدان‌جا، به سرزمینی که من به بنی‌اسرائیل می‌دهم، داخل نخواهی شد.»
33
دعای برکت موسی
1این است برکتی که موسی، مَرد خدا، پیش از آنکه چشم از جهان فرو بندد بدان بنی‌اسرائیل را برکت داد. 2او چنین گفت:
«خداوند از سینا آمد
و از سِعیر بر آنان طلوع فرمود.
او از کوه فاران درخشید،
و از نزد کرورهای قُدسیان آمد،
و در دست راست خویش برایشان شریعتی آتشین داشت.
3«براستی قوم خود را دوست می‌دارد،
همۀ مقدسانش در دست اویند؛
نزد پاهایش نشسته،
از کلام او بهره‌مند می‌شوند.*‏33‏:3 معنی این جمله در عبری زیاد روشن نیست.
4موسی به ما شریعتی امر فرمود،
که میراث جماعت یعقوب است.
5خداوند در یِشورون*‏33‏:5 در عبری به معنی ”پارسایان“ است که در اینجا کنایه از ”بنی‌اسرائیل“ می‌باشد. پادشاه شد،
آنگاه که سران قوم گِرد آمدند،
همراه با همۀ قبیله‌های اسرائیل.
6«رِئوبین زنده بمانَد و نمیرد،
و شمار مردانش کم نباشد.*‏33‏:6 یا: «ولی شمار مردانش کم باشد».»
7و این است آنچه دربارۀ یهودا گفت:
«ای خداوند، صدای یهودا را بشنو،
و او را به قومش برسان.
به دستان خود برای خویشتن می‌جنگد؛
در برابر دشمنانش یاور او باش.»
8دربارۀ لاوی گفت:
«تُمّیم خود را به لاوی ده،*‏33‏:8عبارت «به لاوی ده» در متن عبری ماسورِتها نیامده است ولی در طومارهای دریای مرده و ترجمۀ یونانی هفتادتَنان یافت می‌شود.
و اوریم*‏33‏:8 ماهیت ”اوریم و تُمّیم“ کاملاً مشخص نیست، اما احتمالاً دو سنگ بودند که کاهنان از طریق آنها ارادۀ خدا را تشخیص می‌دادند. خود را به مرد سرسپرده‌ات؛
که او را در مَسَّه آزمودی،
و نزد آبهای مِریبَه با او مجادله کردی.
9او دربارۀ پدر و مادر خویش گفت:
”توجهی به ایشان ندارم“؛
برادرانش را برادر نشمرد،
و به فرزندانش بی‌اعتنا بود.
اما کلام تو را به جا آورد،
و عهد تو را نگاه داشت.
10قوانین تو را به یعقوب تعلیم خواهد داد،
و شریعت تو را به اسرائیل.
بخور به حضور تو خواهد آورد،
و قربانیهای تمام‌سوزِ کامل بر مذبحت تقدیم خواهد کرد.
11ای خداوند، اموال او را برکت ده،
و عمل دستانش را بپذیر.
بشکن کمر آنان را که بر ضد او برمی‌خیزند،
کمر نفرت‌کنندگانش را تا دیگر برنخیزند.»
12دربارۀ بِنیامین گفت:
«محبوب خداوند نزد او به امنیت ساکن می‌شود؛
خدا*‏33‏:12 ترجمۀ یونانی هفتادتَنان؛ نسخۀ عبری: ”او“. او را تمامی روز احاطه می‌کند،
و او در میان کتفهایش قرار می‌یابد.»
13دربارۀ یوسف گفت:
«سرزمینش از خداوند برکت یابد،
از بهترین نعمتهای آسمان، و شبنم،
از آبهای ژرف در زیرِ زمین؛
14از بهترین محصولات آفتاب،
و از بهترین حصاد ماهها؛
15از بهترین نعماتِ کوههای کهن،
و از بهترین محصولات تَلهای جاویدان،
16از نفایس زمین و پری آن،
و از لطف آن که در بوته ساکن بود.
باشد که این همه بر سر یوسف فرود آید،
بر تارکِ سرِ آن که سرورِ برادران خود باشد.
17گاوِ نخست‌زاده است او، و پر از شکوه،
شاخهای‌گاو وحشی را مانَد شاخهای او؛
با آنها قومها را خواهد زد،
همگی ایشان را تا به اقصای زمین.
آنان ده هزارانِ اِفرایِم‌اند،
و هزارانِ مَنَسی.»
18و دربارۀ زِبولون گفت:
«ای زِبولون، در بیرون رفتنت شادمان باش،
و ای یِساکار، در خیمه‌های خویش شادی کن.
19قومها را به کوه خویش فرا خواهند خواند،
قربانیهای شایسته در آنجا تقدیم خواهند کرد؛
زیرا وفور نعمت دریا را خواهند مکید،
و گنجهای نهان در میان ریگها را.»
20و دربارۀ جاد گفت:
«متبارک باد آنکه جاد را وسعت می‌بخشد!
جاد همچون شیر کمین می‌کند،
و بازو و تارَکِ سر را می‌درد.
21بهترین زمین را برای خود فراهم آورد،
زیرا در آنجا سهم یک حاکم به او اختصاص یافته بود؛
او با رؤسای قوم آمد،
و با اسرائیل عدالت خداوند و داوریهای او را به جای آورد.»
22و دربارۀ دان گفت:
«دان شیربچه‌ای است که از باشان می‌جهد.»
23و دربارۀ نَفتالی گفت:
«ای نَفتالی که از لطف خداوند سرشار و از برکاتِ وی آکنده‌ای،
مغرب و جنوب را به تصرف آور!»
24و دربارۀ اَشیر گفت:
«اَشیر بیش از همۀ پسران برکت یابد؛
باشد که محبوبترین در میان برادرانش باشد،
و پای خویش را در روغن فرو برد.
25پشت‌بندهای تو از آهن و برنج خواهد بود،
و در تمامی روزهایت نیرومند خواهی بود.
26«ای یِشورون، کسی چون خدا نیست،
که سوار بر آسمانها به یاری‌ات بشتابد،
سوار بر ابرها، در کبریایی خویش.
27خدای ازلی مخفیگاه توست،
و زیر تو بازوان جاودانی است.
او دشمن را از برابر تو خواهد راند،
و خواهد گفت: ”هلاک کن.“
28پس اسرائیل در امنیت به سر خواهد برد،
چشمۀ یعقوب به تنهایی،
در سرزمین غله و شراب،
که آسمانش شبنم می‌باراند.
29خوشا به حال تو ای اسرائیل!
کیست مانند تو؟
ای قومِ نجات یافته به دست خداوند!
او سپرِ اعانت و شمشیرِ ظفر توست.
دشمنان تو مطیع تو خواهند شد
و تو بر پشت آنها پا خواهی نهاد.»
34
درگذشت موسی
1پس موسی از دشتهای موآب به قلۀ پیسگاه در کوه نِبو که برابر اَریحاست برآمد، و خداوند تمامی زمین را به او نشان داد، از جِلعاد تا دان، 2و تمامی نَفتالی و قلمرو اِفرایِم و مَنَسی، و تمامی سرزمین یهودا را تا دریای غرب، 3و صحرای نِگِب، و دشت، یعنی وادی اَریحا را که شهر نخلستان است، تا صوعَر. 4و خداوند وی را گفت: «این است سرزمینی که برای ابراهیم و اسحاق و یعقوب سوگند خورده، گفتم آن را به نسل شما خواهم داد. تو را رخصت دادم به چشمان خود آن را ببینی، اما بدان‌جا عبور نخواهی کرد.» 5پس موسی، خدمتگزار خداوند در آنجا، در سرزمین موآب، بر طبق کلام خداوند درگذشت، 6و او را در سرزمین موآب، مقابل بِیت‌فِعور، در وادی به خاک سپرد، اما تا به امروز کسی نمی‌داند قبر او کجاست. 7موسی به هنگام وفات، یکصد و بیست سال دا‌شت؛ نه چشمانش تار و نه نیرویش کم شده بود. 8و بنی‌اسرائیل سی روز در دشتهای موآب برای موسی گریستند. پس روزهای زاری و ماتم برای موسی به پایان رسید.
9و یوشَع پسر نون پر از روح حکمت بود، از آن رو که موسی دستان خود را بر وی نهاده بود. پس بنی‌اسرائیل از او اطاعت می‌کردند و مطابق آنچه خداوند به موسی فرمان داده بود، عمل می‌نمودند. 10تا کنون پیامبری همچون موسی در اسرائیل برنخاسته است که خداوند او را رو در رو شناخته باشد، 11با آن همه آیات و معجزات که خداوند او را فرستاد تا در سرزمین مصر انجام دهد، در برابر فرعون و همۀ خادمان او، و در تمامی سرزمینش، 12و با آن قدرت عظیم و کارهای مَهیب که موسی در برابر دیدگان همۀ اسرائیل به عمل آورد.

آیا می فهمید آنچه را خوانده اید؟

چت با یک مسیحی

كتاب مقدس مسیحیان شامل ۶۶ كتاب می‌باشد كه در یك جلد جمع آوری شده است و مجموعاً كتاب مقدس خوانده می‌شود.

كتاب مقدس دارای دو قسمت بنام عهد عتیق و عهد جدید می‌باشد.

برای خواندن کتاب دیگری از کتاب مقدس، یک کتاب را از لیست انتخاب کنید.